1

تصدیق جنسیت مجدد و بازگشت به وضعیت سابق (Detransition)

مترجم: سعید.ش

تصدیق جنسیت مجدد (یا دی‌ترنزیشن) به این معناست که فردی که زمانی خود را ترنسجندر می‌دانسته و مراحلی را در جهت تصدیق جنسیت خویش انجام داده است، دیگر خود را ترنسجندر نمی‌داند و از لحاظ اجتماعی، قانونی یا پزشکی مایل است به وضعیت سابق خود بازگردد. در زمینه تصدیق جنسیت مجدد، پژوهشی رسمی که مستقیما به این مقوله پرداخته باشد در دست نیست، و در این زمینه مناظراتی میان متخصصان مطرح است. افرادی که تصدیق جنسیت مجدد انجام داده اند نیز با جدال و کشمکش مواجه بوده اند.

🔳پس‌زمینه و واژه‌شناسی

ترنزیشن Transition (گذار، مراحل تصدیق جنسیت) نام پروسه‌ای است که طی آن افراد ترنسجندر، ابراز جنسیتی (ظاهر، پوشش، رفتار) و/یا صفات جنسی خود را تغییر می‌دهند و با هویت جنسیتی خود (احساسی درونی که در رابطه با هویت خود دارند) همسو می‌سازند. ترنزیشن معمولا تغییرات اجتماعی (تغییر پوشش، نام شخصی، و ضمائر)، تغییرات قانونی (تغییر نام و جنسیت از لحاظ قانونی)، و تغییرات پزشکی (هورمون‌درمانی جایگزین و عمل جراحی) را دربرمی‌گیرد.

دی‌ترنزیشن Detransition (گذار مجدد، تصدیق جنسیت مجدد) که گاهی ری‌ترنزیشن Retransition نیز گفته می‌شود، نام پروسه‌ای است که طی آن افراد ترنسجندر دیگر خود را ترنسجندر نمی‌دانند و یا به وضعیت سابق خود بازمی‌گردند. دی‌ترنزیشن نیز درست مانند ترنزیشن، روشی واحد و چهارچوب از پیش تعیین شده‌ای ندارد. افراد مختلف ممکن است متدهای بسیار متفاوتی را برای تصدیق جنسیت مجدد در پیش گیرند، که از آن جمله می‌توان به تغییر مجدد ابراز جنسیتی (بازگشت به پوشش و رفتار جنسیت سابق)، تغییر مجدد هویت اجتماعی، تغییر مجدد مدارک شناسایی قانونی، و/یا تغییر مجدد آناتومی اشاره نمود.

«دست‌ برداشتن Desistance» واژه‌ای عمومی است و به توقف انجام هر کاری اشاره دارد، اما معمولا به‌طور ویژه به پایان هویت‌یابی به عنوان ترنسجندر و ملال جنسیتی مربوط به آن اطلاق می‌گردد. افرادی که تصدیق جنسیت مجدد (دی‌ترنزیشن) انجام می‌دهند را دی‌ترنزیشن‌کننده (Detransitioner) می‌نامند. تصدیق جنسیت مجدد معمولا با پشیمانی از ترنزیشن (تصدیق جنسیت) همراه است، اما همواره اینگونه نیست که هر فردی که تصدیق جنسیت مجدد انجام می‌دهد لزوما از ترنزیشن خود پشیمان شده باشد.

🔳رخداد

مطالعات رسمی اندکی در زمینه تصدیق جنسیت مجدد صورت گرفته است و نبود مباحثات علمی و مشاجرات سیاسی کافی در این زمینه به چشم می‌خورد. تخمین‌های متعددی که در زمینه تصدیق جنسیت مجدد مطرح گردیده بسیار متنوع بوده و با اختلافات برجسته‌ای در واژه‌شناسی و روش‌شناسی همراه است. تصدیق جنسیت مجدد (دی‌ترنزیشن) در مراحل ابتدایی ترنزیشن، به‌ویژه قبل از عمل جراحی رایج‌تر است. تعداد افرادی که تصدیق جنسیت مجدد انجام می‌دهند مشخص نیست، با این حال روندی رو به افزایش داشته است.

مطالعه‌ای که در سال 2008 انتشار یافته و به بررسی نوجوانانی که از ملال جنسیتی رنج می‌بردند پرداخته است، حاکی از آن است که 61% از این نوجوانان پیش از این که به سن 29 سالگی برسند از هویت ترنسجندر خود دست‌ برداشته اند، و مطالعه‌ای که در سال 2013 انتشار یافته نیز نشان می‌دهد که 63% از نوجوانان ترنسجندر پیش از سن 20 سالگی از هویت ترنسجندر خود دست ‌برداشته اند.

ارزیابی بالینی که در سال 2019 انتشار یافته است، نشان می‌دهد که 9.4% از افرادی که از دوره نوجوانی با ملال جنسیتی دست به گریبان بوده اند، طی دوره‌ای 18 ماهه از میل به انجام مداخلات پزشکی دست کشیده اند و/یا دیگر احساس نمی‌کرده‌ اند که هویت جنسیتی آنها با جنس بیولوژیکشان ناهمخوان است.

پژوهشی که در سال 2018 از جراحان انجمن تخصصی جهانی بهداشت افراد ترنسجندر (WPATH) به‌ عمل آمده حاکی از آن است که تقریبا 0.3% از افرادی که جراحی تصدیق جنسیت را پشت سر گذاشته اند، بعدا متقاضی جراحی تصدیق جنسیت مجدد گشته اند.

پژوهشی که در سال 2015 به بررسی افراد ترنسجندر امریکایی پرداخته نشان می‌دهد که 8% از پاسخ‌دهندگانی که مراحل تصدیق جنسیت را پشت سر گذاشته بودند اعلام کرده اند که تاکنون تصدیق جنسیت مجدد انجام داده اند، و 62% از این دسته از افراد بعد از آن مجددا با هویت ترنس به زندگی خود ادامه داده بودند.

مطالعه‌ای در کشور آلمان که در سال 2003 انتشار یافته، شواهدی در زمینه افزایش تقاضا به تصدیق جنسیت مجدد ارائه نموده و در این خصوص تجربیات ضعیف پزشکانی را مقصر می‌داند که «با خیرخواهی آسیب‌زننده خود» با بهترین تجربیاتی که در سطح بین‌المللی انتشار یافته مخالفت می‌کنند و بر این باورند که تصدیق جنسیت تنها اقدام صحیح بوده و باید هر چه سریعتر انجام پذیرد.

دکتر میروسلاو جورجویچ (به انگلیسی: Dr. Miroslav Djordjevic) – جراح، و دکتر جیمز کاسپین (به انگلیسی: Dr. James Caspian) – روانپزشک گزارش کرده اند که سطح تقاضا برای جراحی تصدیق مجدد جنسیت و بازگشت به جنس سابق رو به افزایش بوده است.

افرادی که تصدیق جنسیت مجدد انجام داده اند، معمولا آسیب، انزوا، عدم واقع‌نگری، عدم دریافت خدمات کافی در زمینه مراقبت از بهداشت روان، و فشار اجتماعی را از جمله انگیزه‌های خود برای ترنزیشن (تصدیق جنسیت) برشمرده اند. رضایت آگاهانه و اتکا بر خود-تشخیصی (دو مدل جدید که به‌طور فزاینده‌ای در زمینه مراقبت از بهداشت افراد ترنسجندر به‌ کار گرفته می‌شود) به دلیل عدم موفقیت در پرداختن به نیازهای آن دسته از افرادی که پس از ترنزیشن اقدام به دی‌ترنزیشن کرده اند مورد انتقاد واقع شده اند.

بعضی از افرادی که تصدیق جنسیت مجدد انجام داده اند عنوان کرده اند که مراحل تغییر (دوره ترنزیشن) به جای این که ملال جنسیتی آنها را تسکین دهد، آن را تشدید کرده است. این افراد که با تشدید رنج ملال جنسیتی خود دست به گریبان بوده اند، در تلاش بوده اند تا با جنسیتی که ترجیح می‌داده اند مورد پذیرش قرار گیرند و همین امر سبب شده تا در پروسه ترنزیشن پزشکی (تغییر جسم به واسطه هورمون‌درمانی یا عمل جراحی) همچنان پیشروی نموده و دست به اقدامات پزشکی بیشتری بزنند.

از جمله مواردی که انگیزه به تصدیق جنسیت مجدد را شکل می‌دهد، می‌توان به موانع مالی و اقتصادی بر سر راه ترنزیشن، طرد از جامعه بدلیل ترنزیشن، افسردگی یا خودکشی بدلیل ترنزیشن، و ناراحتی از صفات جنسی پدید آمده طی پروسه ترنزیشن اشاره نمود. سایر انگیزه‌ها برای تصدیق جنسیت مجدد عبارت اند از: نگرانی در رابطه با نبود اطلاعاتی در زمینه تاثیرات بلندمدت هورمون‌درمانی جایگزین، نگرانی در زمینه از دست دادن توانایی باروری، عوارض جراحی، و تغییرات هویت جنسیتی.

بعضی از افراد به جهت دستیابی به هدف مشخصی، مثلا برای داشتن فرزند بیولوژیکی خود، یا تا زمانی که موانعی که بر سر راه ترنزیشن آنها قرار دارد برطرف شده یا برداشته شده باشد، به‌طور موقت دی‌ترنزیشن می‌کنند. بعضی از افراد ترنسجندر سالخورده نیز ممکن است بدلیل نگرانی از این که در سال‌های آتی زندگی خود از مراقبت کافی یا محترمانه برخوردار نشوند اقدام به دی‌ترنزیشن کنند.

🔳پیامدهای فرهنگی و سیاسی تصدیق جنسیت مجدد

در زمینه تصدیق جنسیت مجدد، دستورالعمل‌های قانونی، پزشکی و روانشناسی مشخصی در دست نیست و پژوهش در این زمینه همواره با سانسور و فیلتر همراه بوده است. در عین حال، افرادی که تصدیق جنسیت مجدد انجام داده اند، از مواجهه با آزار و اذیت فعالانی که تصدیق جنسیت مجدد را به چشم تهدیدی سیاسی در جهت پایمال کردن حقوق افراد ترنس می‌نگریسته اند پرده برداشته اند.

در استانداردهای مراقبتی انجمن تخصصی جهانی بهداشت افراد ترنسجندر (WPATH) به تصدیق جنسیت مجدد هیچ اشاره‌ای نشده است، با این حال بیشتر جراحان این انجمن تمایل خود را به گنجاندن دستورالعمل تصدیق جنسیت مجدد در شمار استانداردهای مراقبتی این انجمن نشان داده اند، و ایلای کولمن (به انگلیسی: Eli Coleman)، پرزیدنت سابق انجمن تخصصی جهانی بهداشت افراد ترنسجندر (WPATH) که به مدت طولانی سرپرستی تیم ویرایش استانداردهای مراقبتی این انجمن را برعهده داشته است، تصدیق جنسیت مجدد را در فهرست موضوعاتی که مایل است در هشتمین نسخه استانداردهای مراقبتی این انجمن گنجانده شوند درج کرده است.

تصدیق جنسیت مجدد (دی‌ترنزیشن) از یک سو توجه محافظه‌کاران اجتماعی راست‌گرا و از سوی دیگر توجه فمنیست‌های رادیکال چپ‌گرا را به خود جلب کرده است. فعالان راست‌گرا متهم به سوء‌استفاده از روایت‌های افرادی که تصدیق جنسیت مجدد انجام داده اند در جهت پیشبرد اهداف خود و پایمال کردن حقوق افراد ترنس بوده، و فعالان چپ‌گرا نیز تجربیات افرادی که تصدیق جنسیت مجدد انجام داده اند را به چشم اثباتی دیگر بر تحمیل نقش‌های اجتماعی به گی‌ها (مردان همجنسگرا) و لزبین‌ها (زنان همجنسگرا) و اجبار آنها به انجام اقدامات پزشکی می‌نگرند. این امر سبب شده تا سوء‌استفاده و حمایت از افرادی که تصدیق جنسیت مجدد انجام داده اند، به گونه‌ای در هم آمیخته گردد.

مترجم: سعید.ش
🌐منبع: هلپ‌ترنس‌سنتر – شبکه اطلاع‌رسانی ترنسجندر و ترنزیشن
https://helptranscenter.org
مرجع:
https://en.wikipedia.org/wiki/Detransition

Copyright © 2019 سعید.ش https://helptranscenter.org هلپ‌ترنس‌سنتر – شبکه اطلاع‌رسانی ترنسجندر و ترنزیشن All Rights Reserved