یادداشتی بر مقاله جنجالی «عمل‌های ایران؛ از سراب تا واقعیت»

نویسنده: سعید.ش

🔻فایل پی‌دی‌اف این مقاله را می‌توانید از طریق لینک زیر دانلود کنید.

واقعیت ترنس

یکی از بزرگ‌ترین دغدغه‌های جامعه ترنس ایران، انتخاب بهترین جراح برای عمل‌های تصدیق‌کننده جنسیت است. در تاریخ ۳ جولای سال ۲۰۲۱، مقاله‌ای را با عنوان «تعریف و تمجیدهای اغراق‌آمیز از جراح‌های ایرانی؛ از واقع‌بینی تا منافع شخصی» در سایت هلپ‌ترنس‌سنتر منتشر کرده و در آن به چهار واقعیت تلخ درباره عمل‌های ایران اشاره کردیم. واقعیت‌هایی که هر وجدان بیداری می‌تواند در جامعه ترنس ایران شاهد آن باشد. در این مطلب قصد داریم این واقعیت‌ها را کمی بسط دهیم، به منابع مختلف اشاره کنیم و عمق واقعیت جراحی‌های افراد ترنس در ایران را به شما نشان دهیم. با ما همراه باشید.

 واقعیت اول: استانداردهای جراحی روز دنیا ویژه افراد ترنس، در دانشگاه‌های ایران آموزش داده نمی‌شود

بر کسی پوشیده نیست که هیچ‌گونه برنامه آموزشی معتبری در کشور ایران که استانداردهای جهانی هورمون‌تراپی، جراحی و حتی «رواندرمانی» افراد ترنس را به پزشکان و متخصصان ایرانی آموزش دهد، تعریف نشده است. نه در قالب دوره تکمیلی فلوشیپ فوق تخصصی، نه در قالب ورکشاپ‌های علمی و معتبر و نه در قالب ژورنال‌کلاب‌های مطابق با استانداردهای جهانی. نه در قالب دوره‌های آکادمیک و نه در قالب دوره‌های علمی خصوصی.

افراد ترنس هنوز تا هنوزه در متون قانونی، پزشکی و روانشناسی ایران به‌عنوان بیمار و مبتلا به اختلال به جامعه معرفی می‌شوند. حق‌وحقوق افراد ترنس همه‌روزه پایمال می‌شود و هیچ قانونی در جهت حمایت از حقوق افراد ترنس، اشتغال آن‌ها و به رسمیت شناختن خودِ واقعی‌شان بدون قید و شرط، وجود ندارد.

جالب است بدانید که این موضوع حتی در سایت‌های رسمی خبری کشور ایران نیز بازتاب داشته و به آن اشاره شده است. به‌عنوان مثال، در بخشی از مصاحبه ایرنا با فرشید مسعودی، مددکار اجتماعی که در بهمن سال ۱۳۹۷ به‌عنوان رئیس انجمن حمایت از «بیماران» ملال جنسیتی ایران معرفی شده، می‌خوانیم:

«یک‌سری جراح تازه‌کار در این حوزه شروع به کسب تجربه کردند و به‌نوعی از این افراد برای کسب تجربه‌شان استفاده کردند چون به‌نوعی در خاورمیانه چنین دانشی در حوزه تغییر جنسیت نبوده. به هر حال در پزشکی قانونی و نزد یک‌سری جراحان کارهایی صورت می‌گرفت اما به لحاظ اجتماعی، حمایتی و توجه، جایی برای افراد با نارضایتی جنسی یا گرایش‌های جنسی متفاوت وجود ندارد. طبیعتاً چنین جایی هم که برای حمایت از این بچه‌ها شکل گرفته به دلیل نبود قوانین مناسب و فرصت‌های کافی خیلی نمی‌تواند جای رشد و کارایی پیدا کند.»

بسیاری از افراد ترنس در ایران، مستقلانه جراح‌های بسیاری را با مقوله ترنس آشنا کرده‌اند. جراح‌هایی که تا پیش از آن اطلاعی از موضوع ترنس نداشته و پس از آشنایی با مقوله ترنس، به این حوزه ورود پیدا کرده‌اند. بسیاری از جراح‌هایی که در ایران عمل‌های تخلیه سینه و رحم، تخلیه بیضه و کاشت پروتز سینه را انجام می‌دهند، سال‌ها در دانشگاه‌های ایران تحصیل کرده و پیش از ورود به مقوله ترنس، همین نوع عمل‌ها را برای افراد غیرترنس نیز انجام می‌داده‌اند.

اما اوضاع از جایی وخیم می‌شود که جراحی ناحیه تناسلی افراد ترنس، یک جراحی پیچیده و تخصصی بوده و نظیر آن برای افراد غیر ترنس انجام نمی‌شود. در اینجاست که جراح‌هایی که تخصصی در این زمینه نداشته، دست به تیغ شده و ناحیه تناسلی افراد ترنس را عمل می‌کنند.

و حقیقت تلخ این است که بسیاری از افراد ترنس، مخصوصاً زنان ترنس، چاره دیگری جز مراجعه به این جراح‌ها ندارند. درد ملال جنسیتی از یک سو و شرط جراحی پایین‌تنه برای دریافت مدارک شناسایی از سوی دیگر، بسیاری از افراد ترنس (مخصوصاً زنان ترنس) را به‌سوی این پزشکان و جراحان سوق می‌دهد.

جالب است بدانید در مصاحبه سایت باشگاه خبرنگاران جوان که یکی دیگر از سایت‌های خبری رسمی در ایران است، با دکتر مهرداد بقایی جراح عمومی با تخصص فلوشیپ و سوختگی ترمیمی نیز به همین موارد اشاره شده است. دکتر بقایی در این مصاحبه که سال ۱۳۹۵ شمسی انجام گرفته، اشاره کرده است که:

«این عمل بسیار سخت و تخصصی است و به نظرم در ایران به شکل صددرصد رضایت‌بخش انجام نمی‌شود. تعداد زیادی از ترنس‌ها گلایه دارند از عمل‌های جراحی‌شان در داخل کشور و برای همین برخی از آن‌ها می‌گویند که بهتر است برای عمل جراحی بروند خارج از کشور. از آنجا که در خارج از کشور، تعداد عمل‌های جراحی تغییر جنسیت خیلی بیشتر است، پزشکان عمل‌های بیشتری انجام می‌دهند. قطعاً هر کسی در هر کاری بیشتر آن را تمرین کند، بهتر انجامش می‌دهد.

ماجرای پزشکان تغییر جنسیت هم همین است. آن‌ها عمل‌های زیادی انجام داده‌اند اما پزشکان ما عمل‌های کمتری را انجام داده‌اند.»

دکتر بقایی به نارضایتی افراد ترنس از عمل‌های ایران اشاره کرده و علت کیفیت پایین‌تر جراحی‌های پایین‌تنه در ایران را «تمرین کمتر» جراح‌ها قلمداد می‌کند. آنچه ما به زبان فارسی سلیس، آزمون‌وخطا می‌خوانیمش. این در حالی است که طبق گفته بسیاری از سایت‌های خبری ایرانی، کشور ایران «بهشت ترنس‌ها» تلقی شده، یکی از کشورهای «پیشگام» در حوزه تصدیق جنسیت است و افراد بسیاری از کشورهای دیگر برای عمل به جراح‌های ایرانی مراجعه می‌کنند! بنابراین ظاهراً مشکل اصلی از «تمرین کمتر» جراح‌های ایرانی نیست!

ایشان در ادامه این مصاحبه درباره آموزش دیدن جراح‌های ایرانی در خارج از ایران نیز چنین می‌گویند:

«امکانش که وجود دارد. می‌توان پزشکی که در این رشته متبحر هستند را در قالب یک تیم برای آموزش به کشورهای دیگر بفرستند اما فعلاً مسئولانی که توانایی‌اش را دارند، برای این کار قدمی برنداشته‌اند. من به دلیل علاقه شخصی یک بار ارتباط برقرار کردم اما در نهایت آن‌ها گفتند که آموزش نمی‌دهیم. برای همین است که می‌گویم مسئولان باید در این راه اقدام کنند. این را هم باید در نظر بگیریم، پزشک ایرانی که در سال ۱۰ عمل جراحی انجام می‌دهد برایش به‌صرفه نیست این هزینه هنگفت را برای آموزش به شکل خصوصی پرداخت کند

جالب است بدانید که دکتر شهریار کهن زاد دارای بورد تخصصی در جراحی کلیه و مجاری در فصل چهارم کتاب معروف خود به نام «برزخ تن» درباره خاطره یکی از جراحی‌های خود نوشته است:

«اعتراف می‌کنم این اعتماد در کنار کم‌تجربگی آن زمان من تنم را لرزاند … این بود که آن شب نشسته و تمام اینترنت را با کنجکاوی و اشتیاق جستجو کردم. یک ماه آینده من به دورانی که برای قبولی دانشگاه درس می‌خواندم تبدیل شد. زمانی که به تسلط نسبی و قابل اعتماد رسیدم … تاریخ عمل را تعیین کردم

ایشان در مصاحبه با سایت همشهری آنلاین نیز افراد ترنس را به‌عنوان یک بیمار نیازمند «ترمیم» معرفی می‌کنند و علت نارضایتی افراد از عمل‌های جراحی را «شیوه نادرست بیماریابی» و «انتظارات هالیوودی» می‌خوانند و اشاره می‌کنند که افراد ترنس علاوه بر مجوز، باید سه تا شش ماه نیز با ایشان در ارتباط باشند تا صلاحیت عمل نزد ایشان را به دست آورند!

دکتر مهدی صابری، روانپزشک معروفی که با افراد ترنس بسیاری سروکار داشته است نیز در مصاحبه با ایسکانیوز که در سال ۱۳۹۴ منتشر شده، عنوان کرده است:

«بعضی‌ها از جراحی رضایت دارند و بعضی هم رضایت نسبی و بعضی هم ناراضی هستند که بستگی به چند عامل دارد. این موضوع در ایران بیشتر وجود دارد و شاهدیم که تعداد زیادی از این افراد بعد از عمل جراحی، راضی نیستند، به همین دلیل ضرورت زیادی برای به‌روز کردن فن پزشکی و جراحی در این حوزه وجود دارد.»

این در حالی است که طبق گفته چند تن از افراد ترنس، دکتر کامیار توکلی طبسی فلوشیپ جراحی ترمیمی اورولوژی در تماس تلفنی یا ملاقات حضوری به آن‌ها گفته است که: «اگر می‌توانید عمل نکنید.»

در حال حاضر به نظر می‌رسد که دکتر شاهرخ سخائی، بورد تخصصی ارولوژی و فوق تخصص اندوارولوژی فلوشیپ جراحی پلاستیک، تنها جراح شناخته‌شده در این زمینه هستند که دوره تخصصی شش ماهه جراحی‌های تصدیق جنسیت را زیر نظر پروفسور میروسلاو جورجویچ (دکتر میرو) در صربستان گذرانده‌اند.

این‌ها تنها گوشه کوچکی از منابع فراوانی است که به واقعیت جراحی افراد ترنس در ایران اشاره می‌کنند. واقعیت‌هایی که برخی افراد تلاش می‌کنند روی آن‌ها سرپوش گذاشته و ایران را «بهشت ترنس‌ها» معرفی کنند. واقعیت‌هایی که خاری است در چشم افراد سودجویی که می‌خواهند افراد ترنس را قربانی صنعت بازاریابی پزشکی ایران کرده و به خاطر چند میلیون تومان پورسانت از این پزشک و آن جراح، جان و مال افراد ترنس را به بازی بگیرند.

واقعیت‌هایی که اگر کسی به آن‌ها اشاره کند، به‌آسانی متهم می‌شود به غرض‌ورزی، سیاه‌نمایی و تشویق افراد ترنس به مهاجرت و پناهندگی! همان تهمت‌های نخ‌نمایی که سال‌هاست به افراد سودجو قدرت بخشیده تا خون افراد ترنس را به نفع خود در شیشه کنند و کوچک‌ترین تلاشی در جهت بهبود وضعیت آشفته جامعه ترنس ایران انجام ندهند.

شرط اول تغییر اوضاع، «پذیرش واقعیت» است. با پذیرش واقعیت می‌توانیم قدم‌به‌قدم در جهت بهبود شرایط جامعه ترنس ایران بکوشیم و امید به شکوفایی آن داشته باشیم. اما آیا واقعیت به همان صورتی که هست در ایران پذیرفته می‌شود؟ در ادامه به این موضوع مهم می‌پردازیم.

 واقعیت دوم: هیچ‌گونه آمار قابل استنادی از میزان موفقیت یا عدم موفقیت نتایج جراحی‌های تصدیق جنسیت در ایران وجود ندارد

متأسفانه واقعیت تلخ دیگری که لازم است به آن توجه داشته باشیم، این است که هیچ‌گونه آمار قابل استنادی از تعداد افراد ترنس در ایران، تعداد افراد ترنسی که مجوز گرفته‌اند، تعداد افراد ترنسی که عمل کرده‌اند، تعداد افراد ترنسی که به قتل رسیده‌اند و … وجود ندارد.

آمارها فراتر از چند عددِ بی‌جان هستند. آمارها برای شناخت مشکلات جامعه ترنس و پیدا کردن راه‌حلی برای آن‌ها مهم‌اند. بدون وجود یک آمار دقیق و رسمی، شناخت و مدیریت مشکلات یک جامعه ناممکن است.

فرشید مسعودی که در مصاحبه با ایرنا در بهمن ۱۳۹۷ به‌عنوان رئیس انجمن حمایت از بیماران ملال جنسیتی ایران معرفی شده، درباره آمارهای مربوط به افراد ترنس در ایران می‌گوید:

«هیچ‌کس آمار درست و دقیقی ندارد. به دلیل اینکه هیچ متولی خاصی در این بخش وجود ندارد. شاید در قانون فقط آمده که بهزیستی مسئول ارائه یک‌سری خدمات و حمایت‌ها به ترنس‌سکشوال‌هاست که آن‌هم در نهایت به کمک بلاعوض سه تا پنج‌میلیونی برای اعمال جراحی خلاصه شده. من اگر ترنسی باشم که نمی‌خواهم عمل جراحی کنم و به آن سمت نروم، طبیعتاً در آمار بهزیستی هم نمی‌آید. اگر ترنسی باشم که هیچ‌کس بهزیستی را به من معرفی نکرده باشد، من هم نخواهم رفت. اگر ترنسی باشم که دوست نداشته باشم در هیچ ارگان دولتی نامم ثبت شود، سمت بهزیستی نمی‌روم.

تعداد بسیار زیاد و درخور توجهی از ترنس‌سکشوال‌ها در سازمانی مثل بهزیستی ثبت نمی‌شوند؛ چون فقط کسانی که برای گرفتن کمک بلاعوض مراجعه می‌کنند، ثبت می‌شوند. همچنین است آماری که نزد پزشکی قانونی یا ثبت احوال و… وجود دارد. هیچ‌کدام از آن مؤید آمار دقیق ترنس‌سکشوال‌ها نیست.

آمار دقیقی نیست؛ اما شاید در کل ۱۰ سال گذشته پنج تا شش هزار نفر مجوز عمل جراحی گرفته باشند. مثلاً پزشکی قانونی فقط کسانی را در آمار خودش دارد که عمل جراحی کرده باشند. آمارهای جهانی هم جمعیت‌های متفاوتی نشان می‌دهد. طبق یکی از این مطالعات در هر صد هزار نفر، ۳۰ نفر ترنس هستند که با احتساب جمعیت ۸۰ میلیونی ایران تعداد ترنس‌سکشوال‌ها در کشور ما چیزی حدود ۲۴ هزار نفر تخمین زده می‌شود.»

ایشان در ادامه احتمال مرگ‌ومیر در اثر جراحی را نفی کرده و درباره خطر جراحی‌های افراد ترنس توضیح می‌دهند: «خیر. اما فجایع پزشکی‌اش بالاست. خود این بچه‌ها اصطلاحاً می‌گویند قصابی می‌شوند. مثلاً دستگاه تناسلی زن را برایشان طراحی می‌کنند که عملاً هیچ کارکردی ندارد. یا ممکن است عمل جراحی انجام شود که به بقیه بخش‌ها مثل گوارش و مثانه صدمات جبران‌ناپذیری وارد شود.»

خبرگزاری ایرنا در سال ۱۴۰۰ شمسی گزارش می‌دهد: «بر طبق آمارهای غیررسمی بیش از ۱۵۰ هزار بیمار تراجنسی در ایران زندگی می‌کنند، آماری که بدون شک دقیق نبوده و علت دقیق نبودن آن عدم مراجعه این افراد برای درمان به علت ترس از طرد شدن در جامعه و از سوی اطرافیان است.»

دکتر شهریار کهن زاد در مصاحبه با ایسکانیوز نیز درباره آمار جراحی افراد ترنس در ایران چنین گفته‌اند:

«واقعیت امر این است که ما در دهه‌های گذشته این کار را به‌صورت علمی شروع نکردیم و قطعاً آماری که ما به مردم دادیم چندان آمار درست و دقیقی نیست. اما واقعیت این است که بین ۱۲۰ تا ۱۵۰ هزار نفر در جامعه دچار اختلال هویت جنسی هستند. این مواردی که گفتم واقعیت است و نمی‌توان این اعداد و ارقام را تغییر داد.»

حجت‌الاسلام حسین ابراهیمی در مصاحبه با پایگاه خبری سلامت نیوز می‌گوید: «بر اساس آمار رسمی حدود ۳۰۰ هزار نفر در کشور متقاضی تغییر جنسیت هستند و برای این کار به پزشکی قانونی مراجعه می‌کنند. وی ادامه داد: آمار غیر رسمی متقاضیان تغییر جنسیت در کشور بیشتر از این رقم و حدود ۲ برابر آن تخمین زده می‌شود.»

امین رفیعی پور، متخصص روانشناسی سلامت در مصاحبه با ایسنا می‌گوید: «در سطح جهانی تعداد کمی از افراد دچار اختلال هویت جنسی هستند. بر اساس تحقیقات انجام شده، حدود هزار تا ۱۵۰۰ ترنس در کشور زندگی می‌کنند، همچنین از میان هر ۵۰ هزار تا ۱۰۰ هزار نفر در جهان یک نفر دچار اختلال جنسیتی است.»

به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری برنا در سال ۱۳۹۹ شمسی: «بر اساس آمارهای رسمی از سال ۱۳۸۵ تا سال ۱۳۸۹ بیش از ۱۳۶۶ نفر مجوز تغییر جنسیت در ایران را دریافت کرده‌اند که از میان آن‌ها ۵۶ درصد می‌خواهند زن شوند و ۴۴ درصد قصد دارند با تغییر جنسیت مرد شوند. در حال حاضر که در هر ۱۰۰ هزار نفر جمعیت در دنیا ۶ نفر بیمار دچار اختلال هویت جنسی وجود دارد، بیشترین آمار جراحی تغییر جنسیت در ایران است. این مطلب به این معنی نیست که در ایران تعداد بیشتری از این افراد وجود دارند، بلکه بیانگر این مطلب است که در ایران این نوع جراحی بیشتر پذیرفته شده است.»

زهرا همتی، مدیرکل بهزیستی ایلام در سال ۱۴۰۰ شمسی اعلام کرده است: «طی پنج سال اخیر این اداره کل از ۱۶ فرد دارای اختلال دوجنسیتی حمایت کرده است.» مدیرکل بهزیستی ایلام با بیان اینکه آمار دقیقی از این بیماران در استان در دست نیست، افزود: «تاکنون تنها ۱۶ نفر در سطح استان برای دریافت کمک‌هزینه جراحی به این اداره کل مراجعه کرده‌اند.»

این‌ها تنها گوشه‌ای از «آمار»هایی است که از افراد ترنس در سایت‌های رسمی ایران و به نقل از منابع آگاه منتشر شده است. با یک نگاه به این آمارها به‌راحتی می‌توان متوجه دقیق نبودن و ضدونقیض بودن آن‌ها شد. حتی نهادهای رسمی و دولتی ایران نیز اطلاع دقیقی از آمار افراد ترنس در ایران نداشته و خود نیز به این بی‌اطلاعی اشاره کرده‌اند.

در شرایطی که هیچ‌گونه آمار دقیقی حتی از تعداد افراد ترنسی که در ایران مجوز گرفته‌اند در دست نیست، چطور می‌توان ادعا کرد که برای «بهبود» وضعیت این جامعه کاری انجام شده است؟ چطور می‌توان با استناد به آمارهای تخمینی، از عالی بودن وضعیت جراحی افراد ترنس در ایران سخن گفت؟

شاید با خود بگویید که مگر در کشورهای پیشرفته دنیا آمار دقیقی از افراد ترنس در دست است؟ واقعیت را بخواهید، این یک قیاس مع‌الفارق بیش نیست. در بیشتر کشورهای پیشرفته دنیا، افراد ترنس برای به رسمیت شناخته شدن هویتشان نیازی به «دریافت مجوز» یا «عقیم‌سازی اجباری» ندارند. ترنس بودن در کشورهای پیشرفته به‌عنوان اختلال و بیماری تعریف نمی‌شود. تعداد رو به رشدی از کشورها حتی شرط «رواندرمانی» را نیز برای افراد ترنس حذف کرده و با استناد به هویت‌یابی شخصی افراد، مدارک شناسایی مطابق با هویتشان برای آن‌ها صادر می‌کنند.

جالب است بدانید که بیشتر جراح‌ها و کلینیک‌های مطرح در خارج از ایران، آمارهای دقیق از وضعیت عمل‌های خود در مطالعات رسمی و مقالات ژورنال منتشر می‌کنند. ما بسیاری از این مطالعات را به‌صورت ترجمه‌شده در سایت هلپ‌ترنس‌سنتر قرار داده‌ایم که با یک جستجوی کوتاه می‌توانید آن‌ها را پیدا کنید. برای دسترسی به این مقالات علمی از گوگل اسکالر نیز می‌توانید کمک بگیرید و نیازی به دسترسی‌های خاص نیز ندارید.

بیشتر جراح‌های خارج از ایران تکنیک‌های عمل خود را پنهان نمی‌کنند. آن‌ها در مطالعات معتبر مختلفی که منتشر می‌کنند، از تعداد رضایت‌ها و نارضایتی‌های مراجعه‌کنندگان خود صحبت می‌کنند، از تعداد افرادی که دچار عوارض شده‌اند، می‌نویسند و تعداد افرادی را که زیر دست آن‌ها جان سپرده‌اند، پنهان نمی‌کنند.

مدارک شکایت‌های متعددی که افراد ترنس خارج از ایران از پزشکان مطرح دنیا انجام داده‌اند، حتی با یک جستجوی ساده در اینترنت یافت می‌شود. جراح‌ها و کلینیک‌های معتبر دنیا نهایت تلاش خود را می‌کنند تا افراد ترنس بتوانند «آگاهانه» برای جراحی تصمیم بگیرند. مقالات و ویدیوهای آموزشی فراوان این جراحان گواه همه‌چیز است.

افراد ترنس خارج از ایران شبکه گسترده‌ای تشکیل داده‌اند و واقعیت‌های جراحی را به هم می‌گویند. حتی اگر یک جراح نخواهد نتایج عمل ناموفق خود را در سایت شخصی‌اش اشتراک کند، این نتایج جراحی در گروه‌های متعدد فیس‌بوک، سایت‌های متعدد پزشکی نظیر Real Self، مجموعه‌های تخصصی نظیر ترنس‌باکت، شبکه‌های اجتماعی مانند ردیت و تامبلر، وبلاگ‌ها، ویدیوهای یوتوب، تالارهای گفتگوی متعدد و هزاران منبع مختلف به دست خود افراد ترنس به اشتراک گذاشته می‌شوند و حقیقت بر کسی پوشیده نمی‌ماند.

اما شبکه جامعه ترنس ایران تا چه اندازه گسترده است؟ در جامعه ترنس ایران تا چه اندازه به حقایق اشاره می‌شود؟ در حقیقت بعدی به واقع‌بینانه یا صادقانه بودن تجربه جراحی‌ها می‌پردازیم. با ما همراه باشید.

واقعیت سوم: برخی از تجربیات جراحی، واقع‌بینانه یا صادقانه بیان نمی‌شوند

واقعیت این است که برخی از تجربیات جراحی، چه در ایران و چه در هر جای دیگری از دنیا، صادقانه یا واقع‌بینانه بیان نمی‌شوند. اما چون ما مخاطب اصلی‌مان جامعه ترنس ایران است، از این جامعه سخن می‌گوییم و روی آگاهی‌بخشی به این جامعه تمرکز داریم.

همان‌طور که در بخش قبلی اشاره کردیم، شبکه افراد ترنس در ایران به‌اندازه‌ای گسترده نیست که بتوانند با خیال آسوده جراح مدنظر خود را انتخاب کنند و تن خود را به او بسپارند. در مقاله اصلی روش‌هایی را برای تشخیص واقع‌بینانه یا صادقانه بودن تجربیات جراحی بیان کردیم تا با وجود تمامی سختی‌ها و مشکلات، آگاهانه‌تر بتوانید جراح مدنظر خود را در ایران انتخاب کنید.

متأسفانه افرادی در جامعه ترنس یا خارج از آن وجود دارند که با بی‌اهمیت خواندن مشکلات جامعه ترنس، تلاش می‌کنند کشور ایران را اصطلاحاً «بهشت ترنس‌ها» معرفی کرده و صورت مسئله را پاک کنند. این افراد با نوع ادعاهایشان شناخته می‌شوند. تعدادی از این ادعاهای بی‌پایه و اساس که به‌عنوان ابزاری برای خفه کردن صدای افراد ترنس مورد استفاده قرار می‌گیرد، عبارت‌اند از:

  • کشور ایران قطب تصدیق جنسیت خاورمیانه و دنیا است!
  • عمل‌های جراحی افراد ترنس در ایران طبق علم روز دنیا انجام می‌شود!
  • اصول هورمون‌تراپی طبق استانداردهای جهانی به پزشکان ایرانی آموزش داده می‌شود!
  • جراحان مطرح دنیا از خارج از کشور تشریف می‌آورند و به جراح‌های ایرانی آموزش می‌دهند!
  • افراد ترنسی که از عمل خود ناراضی‌اند، ترنس نبوده‌اند!
  • افراد ترنسی که از عمل خود ناراضی‌اند، انتظارات ماورایی داشته‌اند!
  • افراد ترنسی که از عمل خود ناراضی‌اند، واقع‌بین نبوده‌اند!
  • افراد ترنسی که دچار نقص عضو شده‌اند، خودشان به‌درستی از نتیجه عمل خود مراقبت نکرده‌اند!
  • افرادی که درباره نارضایتی افراد ترنس از عمل خود صحبت می‌کنند، قصدشان این است که افراد ترنس را به مهاجرت تشویق کنند!
  • افرادی که درباره نارضایتی افراد ترنس از عمل خود صحبت می‌کنند، قصد دارند افراد ترنس را از زندگی ناامید کنند!
  • افرادی که از سختی‌های جامعه ترنس ایران می‌گویند، قصد دارند شرایط خارج از ایران را ایده‌آل جلوه دهند!
  • افرادی که از سختی‌های جامعه ترنس ایران می‌گویند، افرادی مغرض بوده یا جهت‌گیری سیاسی دارند!
  • و ادعاهای پوچ و بی‌اساس دیگر …

این افراد متأسفانه نه‌تنها هیچ کمکی به جامعه ترنس ایران نمی‌کنند، بلکه با سرپوش گذاشتن روی واقعیت‌های جامعه ترنس، راه را برای بهبود اوضاع ترنس در ایران نیز سد می‌کنند. همان‌طور که پیش‌تر نیز بیان کردیم، اولین شرط برای تغییر شرایط، «پذیرش واقعیت» است. تنها زمانی می‌توانیم به بهبود شرایط جامعه ترنس امیدوار باشیم که شرایط فعلی را – با تمامی خوبی‌ها و بدی‌هایش – و به همان صورتی که هست، بپذیریم.

ما منکر این نیستیم که جراحی‌های موفقیت‌آمیز و رضایت‌بخش فراوانی در ایران انجام شده و می‌شود. ما در مصاحبه‌ها و پرسش و پاسخ‌های افراد ترنس، بارها تصاویر و تجربیات شادی‌آور عمل‌های ایران را نیز منعکس کرده‌ایم. همان‌گونه که بارها موارد نارضایتی از عمل‌های خارج از ایران را نیز منعکس کرده‌ایم و تلاش کردیم در حد خودمان، دید افراد را نسبت به واقعیت‌ها بگشاییم.

اما اگر بخواهیم همچون کبک سر خود را زیر برف فرو کنیم و با نفی کردن واقعیت‌ها، سرابی پوچ از رؤیای ایرانی پیشرفته برای افراد ترنس درست کنیم، تنها به بدتر شدن شرایط فعلی دامن زده‌ایم.

در شرایطی که کوچک‌ترین حق‌وحقوق انسانی افراد ترنس در ایران به رسمیت شناخته نمی‌شود، دم زدن از علم و تکنولوژی و استانداردهای روز دنیا در ایران به‌سان لطیفه‌ای کودکانه می‌ماند.

در شرایطی که حتی علم به الفبای تعریف ترنس در ایران وجود ندارد و بیشتر نهادهای رسمی همچنان از واژه‌های منسوخ و توهین‌آمیزی نظیر «اختلال هویت جنسیتی»، «ترنسکشوال» و «بیماری» استفاده می‌کنند، دم زدن از «ورکشاپ» و «سمینار» و «فلوشیپ» و «آموزش‌های تخصصی» در زمینه مسائل افراد ترنس در ایران بیشتر شبیه به بازی ناشیانه‌ای با کلمات می‌ماند تا واقعیت.

در شرایطی که در بیش از ۹۵ درصد از پژوهش‌ها، پایان‌نامه‌ها و مطالعاتی که در کشور ایران روی جمعیت ترنس صورت گرفته، همچنان سایه سیاه بیماری‌انگاری افراد ترنس مشاهده می‌شود، دم زدن از پیشرفت و تلاش و «علم» و «مطالعه» خنده‌دار است.

در شرایطی که بعضی نهادها و پزشکان به‌جای انتشار مقالات دست‌نوشته و حاصل تجربیات خود، به کپی‌برداری یا بازنویسی مطالب این سایت و آن سایت می‌پردازند، دم زدن از انتشار ده‌ها و صدها مقاله برای آموزش افراد ترنس و خانواده و پزشکان و «کارشناس» خواندن خود، جز لطیفه‌ای تلخ چه می‌تواند باشد؟

گاهی خوب است با خود بنشینیم و بیندیشیم که: «قسم حضرت‌عباسی را باور کنیم یا دم خروس را؟» که الحق این ضرب‌المثل را بسیار زیبا و به‌جا گفته‌اند.

این افراد متأسفانه هنوز درک نکرده‌اند که بهبود شرایط یک جامعه، تلاشی جمعی و همگانی را می‌طلبد. از همین رو سعی می‌کنند تلاش جمعی و مستقلانه تک‌تک افراد ترنس برای آگاه‌سازی جامعه را به نفع خود و به نام خود مصادره کرده و از ماحصل این تلاش‌ها در جهت اهداف و منافع شخصی خود استفاده کنند.

اما به‌راستی چرا به‌محض اینکه از واقعیت‌های جامعه ترنس ایران بی‌طرفانه صحبت می‌کنیم، داد یک عده درمی‌آید و انواع توهین‌ها و تهمت‌هایی را که لایق وجود خودشان است، نثار ما می‌کنند؟ در ادامه به این واقعیت چهارم و آخر نیز می‌پردازیم.

 واقعیت چهارم: در هر جامعه‌ای، همواره افرادی وجود دارند که تلاش می‌کنند از آب گل‌آلود ماهی بگیرند

سودجویی واقعیت تلخی است که در هر جامعه‌ای وجود دارد. ایران و خارج، ترنس و غیرترنس هم نمی‌شناسد. اما این بار نیز به‌رسم همیشه، می‌خواهیم درباره جامعه ترنس ایران صحبت کنیم.

واقعیت این است که طعم سودجویی زیر دندان بعضی افراد بسیار شیرین است. طبیعی است که در شرایطی که نه آمار درست و دقیقی از افراد ترنس منتشر می‌شود، نه آموزشی درست‌درمانی درباره مسائل مربوط به افراد ترنس وجود دارد و نه حتی تجربیات و تصاویر جراحی متعددی در دست است که حقیقت را آشکار سازد، بعضی از افراد با خیالی آسوده دام خود را پهن کرده و افراد ترنس را در باتلاق «ایده‌آل‌نمایی» خود می‌کشانند.

این افراد با ادعاهای بزرگ و عملکردِ هیچ، تلاش می‌کنند شرایط افراد ترنس را در ایران «گل‌وبلبل» نشان دهند و افراد ترنس را به سمت اهداف سودجویی خود بکشانند. غافل از اینکه به عمل کار برآید، به سخن‌دانی نیست. با مَنم‌مَنم کردن‌های پُرمدعایان، شرایط افراد ترنس در ایران بهتر که هیچ، بدتر هم می‌شود.

در مقاله اصلی نیز عنوان کردیم، برخی از این افراد با گرفتن پورسانت از برخی پزشکان نه‌چندان شناخته‌شده، تلاش می‌کنند آن‌ها را به‌عنوان یک متخصص آگاه از اصول پزشکی افراد ترنس معرفی کنند و خودشان نیز از سود این بازاریابی پزشکی بی‌نصیب نمانند.

این افراد بانکی از تصاویر و تجربیات جراحی موردپسند خود جمع‌آوری کرده، در پَستو قایم کرده‌اند و با اغراق کردن در عالی بودن نتایج عمل‌های ایران و دروغ خواندن تجربیات نارضایتی از عمل‌های ایران، تلاش می‌کنند به تصمیم‌گیری افراد ترنس برای مراجعه به پزشکان به نفع خود جهت دهند.

برخی از این افراد پا را فراتر گذشته و «تخفیف‌های مدت‌دار» با کدهای معرف مشخص از پزشکان می‌گیرند تا افراد ترنسی را که در شرایط سخت مالی به سر می‌برند، به‌سوی این جراحان سوق دهند. و البته کام خود را نیز از پورسانت این بازاریابی‌ها شیرین کنند. خریدوفروش نوبت برخی پزشکان معروف در برخی بیمارستان‌های دولتی نیز نمونه دیگری از نوع سودجویی‌ها در جامعه ترنس ایران است.

اگر هم احیاناً فرد ترنسی در اثر این نوع جراحی‌ها دچار عوارض یا نقص عضو شود، با بیان جملاتی همچون «بهترین متخصص‌های دنیا هم عمل‌های ناموفق دارند» یا «عمل که کار خدا نمی‌شود» یا «انتظار نداشته باش مثل یک زن یا مرد غیرترنس شوی» تلاش می‌کنند صدای او را خفه کرده و به سودجویی و بازاریابی خود ادامه دهند.

این افراد گاهی حتی پا را فراتر از این گذاشته و افراد ترنسی را که از عمل خود ناراضی هستند، به «ترنس‌نمایی»، «غیرواقع‌بینی» و «داشتن انتظارات ماورایی» متهم کرده و تقصیر اصلی این نارضایتی را بر گردن خود افراد ترنس رنج‌دیده می‌اندازند!

بعضی از این افراد نام حامی ترنس را نیز یدک می‌کشند و خود را دلسوز جامعه ترنس معرفی می‌کنند، اما حقیقت این است که افراد بی‌نام‌ونشانی هستند که در جامعه غیرترنس (جامعه خودشان) به‌جایی نرسیده و نتوانسته‌اند «پول‌وپله»ای جمع کنند، حالا آمده‌اند در جامعه دردکشیده ترنس، خود را متخصص و سکسولوژیست و کارشناس مسائل ترنس معرفی کرده، از درون با جامعه ترنس ستیز می‌کنند، برای خود اعتبار می‌خرند و از قِبَل رنج افراد ترنس نان می‌خورند.

جالب است که وقتی می‌بینند افراد دیگری واقعیت‌های جامعه ترنس ایران را در قالب مصاحبه‌ها، مقالات و تصاویر جراحی متعددی منعکس می‌کنند تا افراد ترنس بی‌طرفانه بتوانند از نقاط قوت و ضعف عمل‌ها آگاه شوند و با دید باز تصمیم بگیرند، موقعیت خود را در خطر دیده و با تمام قوا به آن‌ها حمله می‌کنند.

غافل از اینکه یکی از نشانه‌های تشخیص افراد سودجو، واکنشی است که آن‌ها در برابر افراد بی‌طرف و مطالبی که کوچک‌ترین ارتباطی به آن‌ها نداشته، از خود نشان می‌دهند. به هر حال چه زیبا گفته‌اند: «حرف حق رو بنداز زمین، صاحبش خودش برش می‌داره!».

به‌عنوان کلام آخر، امیدواریم جامعه ترنس ایران از لابه‌لای این حجم از ستیزها، سودجویی‌ها و سوءاستفاده‌ها، راه شکوفایی خود را پیدا کند و به زیبایی هر چه تمام‌تر بدرخشد. آرزوی ما این است که حق‌وحقوق تمامی افراد ترنس و ال‌جی‌بی‌تی‌کیو – نه‌فقط آن‌هایی که می‌خواهند عمل کنند – در ایران به رسمیت شناخته شود و شاهد شکوفایی علمی و اجتماعی کشورمان ایران در زمینه مسائل افراد ترنس باشیم. سرنوشت افراد ترنس تغییر نمی‌کند، مگر به دست خودشان. چرا که در این روزگار، فریادرسی نیست. با آرزوی بهترین‌ها.

🔻فایل پی‌دی‌اف این مقاله را می‌توانید از طریق لینک زیر دانلود کنید.

واقعیت ترنس

نویسنده: سعید.ش
🌐منبع: هلپ‌ترنس‌سنتر – شبکه اطلاع‌رسانی ترنسجندر و ترنزیشن
https://helptranscenter.org

Copyright © 2021 سعید.ش https://helptranscenter.org هلپ‌ترنس‌سنتر – شبکه اطلاع‌رسانی ترنسجندر و ترنزیشن All Rights Reserved