
وسواس خودشناسی چیست و چگونه بر آن غلبه کنیم؟
مترجم: سعید.ش
وسواس فکری-عملی حد و مرزی برای آزار دادن افرادی که درگیرش هستند نمیشناسد. وسواس میتواند در جنبههای مختلفی از زندگی افراد، از ترس از بیمار شدنشان گرفته تا ترس از اعمال خشونت، درک گرایش جنسی، مذهب و بسیاری از جنبههای دیگر، ریشه بدواند.
وسواس فکری-عملی خط قرمزی نمیشناسد، بنابراین تعجبی ندارد که گاهی شک و تردید درمورد خودشناسی و هویت جنسیتی را نیز در دل افراد بیاندازد. به این نوع وسواس، اصطلاحاً وسواس خودشناسی یا وسواس ترنسجندر (TOCD) میگوییم.
درست است که وسواس خودشناسی معمولا با مخفف TOCD شناخته میشود، با این حال عبارت «وسواس هویت جنسیتی» (GOCD) توصیف دقیقتری از این نوع وسواس را بیان میکند.
افرادی که وسواس خودشناسی دارند، مرتب تلاش میکنند تا مطمئن شوند که آیا افکارشان نشانه تمایلی ناشناخته برای سپری کردن پروسه ترنزیشن (تصدیق جنسیت) است یا اینکه نه.
وسواس خودشناسی نیز مثل سایر اشکال وسواس، نوعی ناتوانی در کنار آمدن با «شک و تردید» است – و ارتباطی به احتمال ترنسجندر بودن یا نبودن فرد ندارد. وسواس خودشناسی باعث ایجاد اضطراب در فرد میشود و به افکار وسواسگونه او دامن میزند.
با توجه به اینکه امروزه اطلاعرسانیهای گستردهتری در زمینه هویتیابی، خودشناسی و پروسه ترنزیشن انجام میگیرد، تعداد افراد که با وسواس خودشناسی دست و پنجه نرم میکنند روند رو به افزایشی داشته است.
بعضی از افراد وقتی در رسانههای اجتماعی یا مدرسه درمورد افراد ترنسجندر میآموزند، تلاش میکنند هویت جنسیتی خود را کشف کنند – که البته بسیار هم عالی و نشانه سلامتی است، و بعضی از این افراد نیز در نهایت متوجه جنسیت حقیقی خود شده و پروسه ترنزیشن امیدبخشی را تا رسیدن به خود واقعی خویش سپری میکنند.
بسیاری از افراد، به صورت گذرا به این موضوع اندیشیده و از آن عبور میکنند. اما افرادی که وسواس خودشناسی دارند، وقتی شک و تردیدی را برای هویتیابی در خود احساس میکنند، در حلقه باطل افکار و رفتارهای وسواسگونهای گرفتار میشوند. این افراد خود را گرفتار در حلقهای از شکها و تردیدها میبینند، و متوجه نمیشوند که اندیشهها و رفتارهای وسواسگونهشان کوچکترین ارتباطی به هویت جنسیتی حقیقی آنها ندارد.
بیشتر بخوانید: راهنمای گام به گام غلبه بر وسواس خودشناسی
⚫️وسواس خودشناسی یا وسواس ترنسجندر چیست؟
وسواس خودشناسی یا وسواس ترنسجندر، نوعی وسواس فکری-عملی است که خود را به صورت اندیشههای وسواسگونه پیرامون هویت جنسیتی و خودشناسی نشان میدهد.
این افکار ناخواسته باعث اضطراب و شک و تردید قابل توجهی در فرد گردیده، بهطوریکه او را به تکاپو میاندازد تا با انجام رفتارهای اجبارگونهای مثل بررسی مکرر احساسات خود، مرور مکرر خاطرات خود، تلاش برای تایید گرفتن و آسودهخاطر شدن، و تحقیق مکرر در این زمینه، احساس اضطراب شدید و افکار وسواسی خود را تسکین بخشد.
توجه به این نکته حائز اهمیت است که وسواس خودشناسی با ملال جنسیتی که بعضی از افراد ترنسجندر تجربه میکنند، یکی نیست.
افرادی که وسواس خودشناسی دارند، با وجود اینکه مرتب تلاش میکنند تا در رابطه با هویت جنسیتی خود به قطعیت و یقین برسند، با شک و ترس همیشگی دست به گریباناند و همین ترسها و اضطرابها نیز، افکار و اعمال وسواسگونه این افراد را بدتر میکند.
این حلقه باطل بهمرور زمان تمام فکر و ذکر فرد را به خود مشغول میکند، عملکرد اجتماعی و شغلی فرد را مختل میکند، و مشکلات روانی دیگری مثل افسردگی، سوءمصرف مواد، و خودکشی برای وی ایجاد میکند.
🔻یک مثال از فردی که دچار وسواس خودشناسی شده است: جیمز بعد از اینکه عکسی از دوران کودکیاش با لباس منتسب به دختران میبیند، درمورد هویت جنسیتی خود به شک و تردید میافتد.
جیمز، مردی 24 ساله و دگرجنسگرا است. او در تمام زندگیاش، خود را به عنوان یک مرد هویتیابی کرده و هرگز در رابطه با هویت جنسیتیاش تردیدی به خود راه نداده است، تا اینکه روزی که مشغول ورق زدن عکسهای قدیمیاش است، ناگهان چشمش به عکسی میافتد که در آن عکس برای جشن هالووین، لباس منتسب به دختران را پوشیده است.
بعد از دیدن آن عکس، به ناگهان اندیشه ناخواستهای به ذهنش خطور میکند: «اگر من در واقع زن باشم چه؟!» ناگهان ترس فلجکننده سراپای وجودش را فرا میگیرد. اندیشههای فراوانی به ذهن او هجوم میآورند.
«اگر در تمام زندگیام در رابطه با هویت جنسیتیام دچار اشتباه بوده باشم چه؟! از کجا مطمئن شوم که واقعاً مرد هستم؟ اگر بخواهم این موضوع را با خانواده و دوستانم در میان بگذارم، چه اتفاقی میافتد؟ اگر هیچوقت مطمئن نشوم چه؟!»
جیمز مغلوب ترسها و تردیدهایش میشود. او تلاش میکند تا افکارش را سرکوب کند، اما میبیند که افکارش در عرض چند روز مدام دارند بیشتر و بیشتر میشوند. جیمز با خود فکر میکند: «نه اینطور نمیشود. باید به جواب برسم.»
جیمز طی چند هفته بعد، به طرز وسواسگونهای تلاش میکند تا اثباتی برای هویت جنسیتی خویش بیابد. او مرتب پاسخهای احساسی خود را نسبت به افکار و تصاویر خاصی سنجیده و بررسی میکند.
جیمز برای غلبه بر شک و تردیدش، بارها لباسهای منتسب به زنان بر تن کرده و احساسات خود را بررسی میکند. او برای آسوده شدن خاطرش، ساعتها از زمان خود را در تالارهای گفتگوی ویژه افراد ترنس سپری میکند و مدام افکار و احساسات خود را با آنهایی که خود را ترنسجندر هویتیابی کردهاند مقایسه میکند.
او بارها خودش را در قالب یک زن تصور میکند، و مدام احساسات خودش را بررسی میکند تا ببیند که آیا حس و حالش نسبت به موقعی که خودش را مرد میدانسته بهتر شده است یا بدتر.
او چندین آزمون آنلاین در زمینه تشخیص هویت جنسیتی را تکمیل میکند، و در نهایت پاسخهای مختلفی از هر کدام دریافت میکند. جیمز با وجود تحقیقات وسواسگونهاش، نمیتواند به یقین و قطعیتی که به دنبالش بوده دست پیدا کند، و همین باعث میشود تا روز به روز از یافتن پاسخ نهایی ناامیدتر شود.
همانطور که افکار وسواسگونه جیمز شدیدتر و فراوانتر میشوند، تمرکز او روی شغلش و همینطور روابطی که با دوستان و اعضای خانوادهاش دارد، رفتهرفته با چالشهایی مواجه میشود.
او از ترس اینکه هرگز نتواند بفهمد که واقعاً زن است یا مرد، به ستوه میآید.
⚫️تفاوت وسواس خودشناسی و ملال جنسیتی در چیست؟
ملال جنسیتی به ناراحتی و پریشانی قابل توجهی گفته میشود که بدلیل ناهمخوانی هویت جنسیتی فرد با جنسیتی که در بدو تولد به او نسبت داده شده بروز میکند.
افرادی که ملال جنسیتی را تجربه میکنند، اغلب خود را ترنسجندر هویتیابی میکنند، و ممکن است قدم در پروسه ترنزیشن بگذارند تا احساس ناراحتی خود را تسکین بخشند.
اما نکته قابل توجه اینجاست که ملال جنسیتی و وسواس خودشناسی با هم بسیار متفاوتاند، علل ریشهای و روشهای درمانی متفاوتی دارند، و لازم است از هم تفکیک گردند.
🔻چندین نکته وجود دارد که با آگاهی از آنها میتوانید ملال جنسیتی را از وسواس خودشناسی تمییز دهید:
یکی از تفاوتهای اصلی ملال جنسیتی و وسواس خودشناسی در این است که افرادی که وسواس خودشناسی دارند، مدت زیادی نمیشود که نسبت به هویت جنسیتی خود شک و تردید پیدا کردهاند. در واقع این افراد اغلب میگویند که به صورت ناگهانی و در اثر رویداد خاصی که برایشان پیش آمده، ترسی نسبت به عدم خودشناسی صحیح در خود احساس کردهاند؛ مثل جیمز مثال فوق که با دیدن یک عکس قدیمی به ناگهان دچار ترس شده بود.
مورد دوم اینکه، افرادی که وسواس خودشناسی دارند، در بیشتر مواقع سابقه افکار و اعمال وسواسگونه دارند، و ممکن است با دیگر انواع وسواس فکری-عملی نیز دست به گریبان باشند. درست است که شاید وسواس خودشناسی مقوله جدیدی برای این افراد باشد، با این حال این افراد معمولا از قبل نیز علائم وسواس فکری-عملی را در خود احساس میکردهاند.
و مورد سوم اینکه، افرادی که وسواس خودشناسی دارند، معمولاً نسبت به جنسیتشان احساس ناراحتی و پریشانی نمیکنند، بلکه اغلب بیشتر اضطرابهایشان روی حس «عدم قطعیت» از جنسیتشان متمرکز است. به عبارت دیگر، این افراد از جنسیت خود ناراحت و پریشان نیستند، و علت اضطراب و پریشانیشان این است که نمیتوانند در رابطه با هویت جنسیتی خود به اطمینان و یقین صددرصدی دست پیدا کنند.
🔰نکته مهمی که باید به آن توجه داشته باشیم این است که وسواس خودشناسی تنها مختص افراد سیسجندر (غیرترنس) نیست. همانطور که بعضی از افراد سیسجندر نسبت به احتمال ترنسجندر بودن یا نبودنشان افکار و اعمال وسواسگونهای دارند، بعضی از افراد ترنسجندر نیز نسبت به احتمال سیسجندر بودن یا نبودنشان افکار و اعمال وسواسگونهای دارند.
ترس و اضطراب این افراد به این دلیل نیست که سیسجندر بودن یا ترنسجندر بودن را چیز اشتباه یا بدی بدانند، نه. واقعیت این است که ترس و اضطراب این افراد اصلاً هیچگونه ارتباطی به «جنسیت» ندارد. درست است که ریشه ترسهای این افراد از فردی به فرد دیگر متفاوت است، اما علت و ریشه این ترسها معمولاً حول محور سهچیز میچرخد:
یک. اگر واقعاً آن فردی نباشم که همیشه فکر میکردم چه؟! اگر تمام عمرم به دروغ سپری شده باشد چه؟! دو. نزدیکان و عزیزانم با دانستن این موضوع چه دردها و رنجهایی خواهند کشید؟! 3. اگر هرگز نتوانم هویت واقعی خود را بشناسم و تا آخر عمر از این سردرگمی و بدبختی رنج بکشم چه؟!
⚫️علائم وسواس خودشناسی
همهٔ وسواسهای فکری-عملی، با افکار و اعمال وسواسگونهای همراهاند. افکار وسواسگونه به اندیشهها، احساسات، اصرارها، و تردیدهای ناخواسته و سرزدهای گفته میشود که به ذهن فرد خطور میکنند. اعمال اجبارگونه نیز به رفتارهای اجباری و مکرر فیزیکی یا ذهنی گفته میشود که فردی که وسواس دارد، آنها را در جهت تسکین پریشانی و اضطرابش انجام میدهد.
افرادی که وسواس خودشناسی دارند، گرفتار ترس و شکی پیرامون هویت جنسیتی خود میشوند. این افراد ساعتها از چنین ترسهایی رنج میبرند. نمونههای شایعی از افکار وسواسگونه این افراد عبارتاند از:
➖اگر ترنسجندر/سیسجندر باشم چه؟!
➖اگر آن کسی که فکر میکردم نباشم چه؟!
➖اگر ندانم که چه کسی هستم چه؟!
➖از کجا مطمئن شوم که ترنسجندر/سیسجندر هستم یا نه؟!
➖خانواده و دوستانم چه خواهند گفت؟!
➖اگر مجبور شوم رابطهام را با پارتنرم بههم بزنم چه؟!
افرادی که وسواس خودشناسی دارند، در پاسخ به این ترسها اعمال اجبارگونه مختلفی را انجام میدهند، به این امید که بتوانند اضطراب خود را کاهش دهند و در رابطه با هویت جنسیتی خود به اطمینان و یقین برسند. نمونههای شایعی از اعمال اجبارگونه این افراد عبارتاند از:
🔹سنجیدن پاسخهای احساسی خود به افکار و موقعیتهای خاص (به عنوان مثال، جیمز بارها از خودش میپرسد که وقتی لباسهای منتسب به زنان را بر تن میکند یا در فکر و خیالاتش واژنی برای خودش متصور میشود، چه احساسی دارد؟)
🔸مرور خاطرات (مرور خاطرات خویش برای یافتن چیزهایی که آنها را در رابطه با هویت جنسیتیشان به اطمینان و یقین برساند)
🔹جستجوی مکرر در وبسایتها، تالارهای گفتگو، و وبلاگها
🔸نشخوار فکری (سناریوهای متنوعی را برای خویش متصور شدن و تلاش فراوان برای رسیدن به «جواب»)
🔹دوریگزینی از افراد، مکانها، و چیزهایی که ماشه افکار وسواسگونه را میچکاند
🔸تلاش برای تایید گرفتن و آسودگی خاطر از اعضای جامعه الجیبیتیکیو
⚫️وسواس خودشناسی چه تاثیری روی زندگی فرد میگذارد؟
ترس و عدم قطعیتی که افرادی که وسواس خودشناسی دارند تجربه میکنند، با انجام اعمال اجبارگونه برطرف نمیشود. انجام دادن اعمال اجبارگونه کمکی به برطرف کردن اضطراب فرد نمیکند و در درازمدت نیز راه حل موثری برای تسکین اضطراب در نظر گرفته نمیشود.
افکار وسواسگونه حالت عودکننده دارند، یعنی بارها و بارها به سراغ فرد میآیند. هر چه چرخه افکار-اعمال وسواسگونه بیشتر تکرار شود، وسواس فرد شدید و شدیدتر میشود.
افرادی که وسواس خودشناسی دارند، معمولاً در زمینه شغلی و روابط اجتماعی خود با مشکلاتی مواجه میشوند. این افراد گرفتار افکار و اعمال وسواسگونه خود میشوند، و همین مسئله سبب میشود تا نتوانند روی جنبههای دیگر زندگی خود تمرکز کنند.
ارتباط بین وسواس فکری-عملی و افسردگی شدید در شواهد و مدارک مختلفی نشان داده شده است. پژوهشها حاکی از آن است که شیوع افسردگی شدید در میان افرادی که وسواس فکری-عملی دارند، ده برابر بیشتر از سایر افراد است.
همچنین تخمین زده میشود که بیش از 25% از افرادی که برای درمان وسواس فکری-عملی مراجعه میکنند، ضوابط تشخیصی سوءمصرف مواد (اعتیاد) را نیز دارند؛ این افراد اغلب برای غلبه بر اضطراب و ترس پریشانکننده خود، به مصرف مواد مخدر و الکل رو میآورند.
⚫️آیا وسواس خودشناسی قابل درمان است؟
وسواس خودشناسی مثل سایر وسواسها، با رواندرمانی و دارودرمانی قابل درمان است.
نوعی درمان شناختی-رفتاری به نام مواجهه همراه با پیشگیری از پاسخ (ERP) برای درمان تمامی وسواسهای فکری-عملی، از جمله وسواس خودشناسی توصیه میشود. این نوع روش درمانی که کارکرد آن در پژوهشهای صورتگرفته به اثبات رسیده است، برای بیش از 80% از مراجعهکنندگان موثر واقع میشود.
برای تسکین علائم وسواس، معمولاً از ترکیبی از روش مواجهه همراه با پیشگیری از پاسخ، تجویز داروهای ضدافسردگی و داروهای بازدارنده بازجذب سروتونین استفاده میشود.
مواجهه همراه با پیشگیری از پاسخ، به این صورت است که فرد را در معرض افکار وسواسگونهاش قرار میدهند تا آنها را وارسی کند، و در عین حال تلاش کند تا در برابر وسوسه انجام اعمال اجبارگونه آشنای خود مقاومت کند. این کار باعث میشود تا فردی که وسواس دارد متوجه شود که اضطرابش بهخودیخود فروکش میکند و در واقع برای کنترل اضطرابش نیازی به انجام اعمال اجبارگونه ندارد.
روش مواجهه همراه با پیشگیری از پاسخ برای افرادی که وسواس خودشناسی دارند، اینگونه انجام میشود که فرد را بهتدریج با ترسها و عدم قطعیتهایی که پیرامون هویت جنسیتی خویش دارد مواجه میکنند.
به عنوان مثال، ممکن است از فردی که وسواس خودشناسی دارد، بخواهند که ویدیوهای مختلفی با موضوع جنسیت ببیند، و دربرابر حسی که از درون او را مجبور میکند تا به وارسی احساساتش بپردازد، مقاومت کند.
یا ممکن است از او بخواهند که داستانی بنویسد و در آن احساس خود را از شرایطی که هرگز نتواند در رابطه با جنسیتش به اطمینان و یقین برسد یا به عنوان فردی ترنسجندر برای خانوادهاش آشکارسازی کند، توصیف کند. سپس از او بخواهند که داستانی که نوشته است را به مدت یک هفته چندین بار بخواند تا بهتدریج بتواند از همه اعمال وسواسگونه اجباریاش رها شود.
افرادی که وسواس خودشناسی دارند، طی پروسه مواجهه همراه با پیشگیری از پاسخ متوجه کاهش افکار و اعمال وسواسگونه خود میشوند، اضطراب خود را تسکینیافته مییابند، و میتوانند زندگی سالمتری را در پیش گیرند. این افراد یاد میگیرند که چطور با شکها و عدم قطعیتهای زندگی کنار بیایند و بهتر از گذشته بتوانند اضطراب و ترس را تحمل کنند.
افرادی که وسواس فکری-عملی دارند، وقتی پروسه درمان مواجهه همراه با پیشگیری از پاسخ را شروع میکنند، از نتایج سریع این روش و تاثیری که روی تسکین علائمشان میگذارد شگفتزده میشوند.
اگر شما یا یکی از آشنایانتان با هر نوع وسواس فکری-عملی دست و پنجه نرم میکنید، توصیه میکنیم سطح دانش و اطلاعات خود را پیرامون این مسئله بالاتر ببرید و به درمانگری که روش درمانی مواجهه همراه با پیشگیری از پاسخ را بهصورت شخصیسازی شده برایتان انجام دهد، مراجعه نمایید.
🔻مطالب مرتبط:
🔹راهنمای گام به گام غلبه بر وسواس خودشناسی
https://helptranscenter.org/2021/06/19/1355/
🔹افراد ترنسی که وسواس خودشناسی دارند را قضاوت نکنیم!
https://helptranscenter.org/2021/04/13/1349/
مترجم: سعید.ش
🌐منبع: هلپترنسسنتر – شبکه اطلاعرسانی ترنسجندر و ترنزیشن
https://helptranscenter.org
Copyright © 2021 سعید.ش https://helptranscenter.org هلپترنسسنتر – شبکه اطلاعرسانی ترنسجندر و ترنزیشن All Rights Reserved.
سلام خسته نباشید. من خودم رو به عنوان مرد ترنس حداقل۵ سالی هست هویت یابی میکنم و ۶ سالی هست کلا با واژه ترنسجند آشنا شدم. ۲ سال گذشته من پیش دو روانشناس ترنسفوبیک رفتم و متاسفانه تنها آثارش رو من اطلاعات نادرست بود و باعث شد من به خودم بیشتر شک کنم و نگرانی و استرسم خیلی بیشتر بشه. الان فهمیدم که وسواس فکری گرفتم. و واقعا میتونم بگم دارم روانی میشم:) نیاز به فردی دارم که مثل خود شما اطلاعات دقیقی داشته باشه و باهام در حد ۱۵ دقیقه حرف بزنه و این استرس و آشوب من بخوابه . سوالات تو مغزم جواب بگیرن و خیالم راحت باشه از هویت یابی خودم همچنین کمی شک دارم شاید نان باینری باشم و همین بازم کلی سوال و نگرانی آورده برای من. اگر بتونید پاسخ منو بدید واقعا متشکر میشم. اگر براتون مقدور نیست لطف میکنید کسی رو معرفی کنید که مثل خودتون اطلاعات دقیقی داشته باشه واقعا ممنون میشم
لایکلایک
سلام دوست من،
شک و تردید در پروسه هویتیابی کاملا طبیعی است.
در خط اول پیامتان نوشتید که خودتان را مرد ترنس هویتیابی میکنید، پس مرد ترنس هستید.
عناوین هویتی صرفا برای حس تصدیق شدن افراد ایجاد شدهاند، بنابراین از هر واژهای که خودتان با آن راحتتر هستید استفاده کنید.
خوب، حالا که خودتان را هویتیابی کردهاید، ببینید برای قدم بعدی زندگیتان میخواهید چه کار کنید؟
احتمال دارد در آینده بیشتر درمورد روشهای غلبه بر وسواس خودشناسی بنویسیم.
سپاس از همراهی شما و با آرزوی موفقیت و آرامش.
لایکلایک
سلام وقت بخیر
پسری ۱۴ ساله هستم که ۱سالی هست درگیر این موضوع شدم
واقعا گیجم.نمیدونم خودمم چی هستم
من از حدود ۱۱ سالگی با ترنس آشنا هستم.ولی برای اولین باری بود که تو خیابون ترنس دیدم.اصلا تا چشام بهش افتاد وحشت کل وجودمو گرفت.خیلیی خوشحال یودم ولی با دیدن اون کلا دگرگون شدم.یه دفعه تمام دوران بچگیم که بعضی وقتا با خواهر بزرگترم بازی میکردم و شال سر میکرم و بعضی وقتا آرایش هم میکردم از ذهنم عبور کرد.درسته من این کار ها رو تو بچگی انجام دادم ولی فکر نمیکنم به منظور ترنس بودنم باشه چون من کاملا از خودم راضیم و در حال حاضر پسر بودنمو دوست دارم و کارهایی که مختص پسرهاست رو هم دوست دارم.ولی از اون موقع همش با خودم میگم نکنه ترنس باشم؟نکنه بدبخت بشم؟اگه مادر پدرم بفهمن خیلی نارحت میشن و از اینجور حرفا.ترس شدیدی دارم.میترسم که نکنه دارم به خودم دروغ میگم که پسرم.خیلی اوضاعم بده.تمرکزم رو از دست دادم.از موقعی که از مدرسه میام خونه شروع میکنم به تحقیق کردن کل اینترنتو زیر و رو میکنم ولی بهتر نمیشه که هیچ بدتر هم میشه حالم.میترسم از ترنس بودن میترسم از آینده میترسم.کل وجودم ترس شده.نمیدونم واقعا ترنسم یانه.بعضی وقتا با خودم فکر میکنم میگم آخه تو که هیچ تمایلی نداری چرا میگی نکنه ترنسی.ولی مگه حالیم میشه.خودم با خودم درگیرم.انگار نمیخوام بپذیرم که ترنس نیستم.بیششتتترین ارسم اینه که نکنه دارم به خودم دروغ میگم و الکی دارم تلقین میکنم که ترنس نیستم
به نظر شما چی کار کنم.ممکنه ترنس باشم
لایکلایک