بیاییم درمورد رابطه جنسی دردناک صحبت کنیم
مترجم: سعید.ش
هر موقع با نوجوان‌ها یا دانشجوهایی که برایشان تدریس می‌کنم درمورد رابطه جنسی صحبت می‌کنم، در خلال حرف‌هایم حتماً به این موضوع هم اشاره می‌کنم که رابطه جنسی اصلاً نباید دردناک باشد.
و توضیح می‌دهم که صرف‌نظر از جنسیتی که دارید، نوع رابطه جنسی که انجام می‌دهید (البته رابطه جنسی دردپذیرانه از این قاعده مستثناست)، و چه اولین بارتان باشد که می‌خواهید رابطه جنسی برقرار کنید و چه 401امین بارتان، اصلاً نباید احساس درد کنید.
گاهی وقتی این موضوع را با دانش‌پذیرهایم در میان می‌گذارم، نگاه‌های مشکوک و نامطمئنی را در چشم‌هایشان می‌بینم.
ظاهراً همه «می‌دانند» که رابطه جنسی دخول واژینال برای نخستین‌بار باید دردناک باشد – به‌طوری‌که در حین رابطه واژن به خونریزی می‌افتد و فردی که واژن دارد باید این درد و رنج را تا پایان رابطه تحمل کند (محض اطلاعتان: اصلاً اینگونه نیست!). رابطه جنسی مقعدی هم که دیگر حرفی برای گفتن باقی نمی‌گذارد! دردناک‌ترین چیزی است که می‌تواند اتفاق بیفتد. مگر نه؟
اما اگر نظر مرا بخواهید، از نظر من این تصورات کاملاً اشتباه هستند – واقعاً اشتباه!
با این وجود، وقتی بسیاری از افراد چنین تصوراتی را بارها و بارها می‌شنوند، و وقتی که بسیاری از افراد در روابط جنسی خود همین مسائل را تجربه کرده و دم نمی‌زنند، واضح است که به چالش کشیدن چنین باورهای نادرستی کار چندان ساده‌ای نباشد.
با وجود این‌که بسیاری از افرادی که رابطه جنسی برقرار می‌کنند، در حین رابطه واقعاً درد و رنجی را متحمل می‌شوند (و پژوهشی هم که در این زمینه صورت گرفته نشان داده که رابطه جنسی دردناک در بین مردم بسیار شایع است)، اما واقعیت این است که رابطه جنسی دردناک در ذهن مردم فقط در دو حالت کاملاً پذیرفته شده و از نظر آنها طبیعی و عادی جلوه می‌کند: یک. برای فردی که واژن دارد و برای اولین‌بار می‌خواهد با واژنش رابطه جنسی دخول برقرار کند؛ و دو. برای فردی که می‌خواهد در نقش مفعول، رابطه جنسی دخول مقعدی برقرار کند.
متاسفانه چنین طرز فکری از اساس غلط است.
رابطه جنسی در دو حالتی که توصیف گردید اصلاً نباید درناک باشد. همچنین لازم است به دلایل دیگری که شاید در دردناک شدن رابطه جنسی نقشی ایفا کنند نیز توجه نمود.
با وجود این‌که بسیاری از افراد می‌دانند که درد در حین رابطه جنسی می‌تواند دلایل پزشکی داشته باشد، اما در عین حال کمتر کسی درباره سیستم‌های مردسالارانه، باورهای فرهنگی یا مذهبی، و دیدگاه‌های سرکوبگرانه‌ای صحبت می‌کند که حول رابطه جنسی شکل گرفته و درست به اندازه مسائل پزشکی می‌توانند به دردناک شدن رابطه جنسی بیانجامند.
🔳اینجا پیام‌آور هم مقصر است
حجم عظیم پیام‌های ضد و نقیضی که درمورد درد و رابطه جنسی دریافت می‌کنیم، روی دیدی که نسبت به این موضوع داریم تاثیر می‌گذارد.
یادم می‌آید موقعی که در سن رشد بودم، دیدی که نسبت به رابطه جنسی و حس آن داشتم، تحت‌تاثیر گفته‌های دوروبری‌هایم شکل گرفته بود.
موقعی که به سن دبیرستان رسیدیم و رابطه جنسی را تجربه کردیم، می‌آمدیم با بقیه هم کلاسی‌ها و دوست‌هایمان درمورد تجربیاتی که از رابطه جنسی بدست آورده بودیم صحبت می‌کردیم.
طی این گفتگوها بارها سر این موضوع که رابطه جنسی برای اولین‌بار تا چه اندازه ممکن است دردناک باشد، گفتگو می‌کردیم. یک‌بار خاطرم هست دو نفر از دوستانم که به‌تازگی رابطه جنسی دخول واژینال برقرار کرده بودند، از شدت ناراحتی از درد و تجربه وحشتناکی که موقع برقراری رابطه جنسی داشتند شکایت کردند.
یکی از آنها گفت: «خدای من. خیلی خیلی دردناک بود! همه جا را خون برداشته بود.»
دیگری با ناله گفت: «تا سه روز بعد از رابطه نمی‌توانستم به درستی راه بروم.»
آنها این جملات را با احساسی مرکب از خشم و غرور بیان می‌کردند. اینگونه شد که وقتی من برای اولین‌بار رابطه جنسی دخول واژینال برقرار کردم و دردی حس نکردم، واقعاً برایم سوال پیش آمد که آیا مشکل خاصی دارم که مثل بقیه درد نکشیده‌ام؟
نکند واژنم «گشاد» است؟ یا نکند در حین رابطه مرتکب اشتباهی شده‌ام؟
متاسفانه واقعیت این است که تنها نوجوانان نیستند که درد در حین رابطه جنسی را کاملاً عادی و نرمال تلقی می‌کنند. بیشتر مردم فکر می‌کنند طبیعی است که رابطه جنسی دردناک باشد. این موضوع حتی در صنعت پورنوگرافی – که زنانی در آن به نمایش درمی‌آیند که از ترکیب زجر و سرخوشی ناله می‌کنند – نیز ریشه دوانده، و ترس از زجر رابطه جنسی مقعدی نیز در دل بسیاری از افراد جا افتاده.
علاوه بر دیدگاه فوق، دیدگاه دیگری نیز بین مردم بسیار رواج پیدا کرده که می‌گوید افرادی که در رابطه جنسی نقش مفعول را ایفا می‌کنند، باید از رنج رابطه جنسی لذت ببرند (یا حداقل آن را تحمل کنند)، چون درد رابطه جنسی به نوعی جزئی از لذت رابطه است!
بارها برایمان اینگونه جا انداخته‌اند که رابطه جنسی خشن بسیار جذاب است، و خشن بودن در رختخواب نشانه شوق و علاقه شریک جنسی است! و درست است که بسیاری از افراد از رابطه جنسی خشن لذت می‌برند (که خیلی هم عالی است!)، اما نکته‌ای که در اینجا باید به آن توجه داشت این است که خشن بودن رابطه جنسی به هیچ عنوان نباید درد ناخواسته‌ای را به شریک جنسی تحمیل کند.
روی هم رفته، همه این عوامل دست به دست هم داده و شرایطی را به وجود آورده‌اند که بسیاری از افراد را قانع می‌کند تا خود را به تحمل درد رابطه جنسی عادت دهند و رابطه جنسی دردناک را رابطه‌ای کاملاً عادی، طبیعی، و فوق‌العاده بدانند.
🔳چرا به‌ندرت کسی درمورد رابطه جنسی دردناک صحبت می‌کند؟
نمی‌توان به‌طور دقیق گفت که در حال حاضر دقیقاً چند درصد از مردم دارند رابطه جنسی دردناکی را تجربه می‌کنند. دلیل دشوار بودن تعیین درصد این افراد، دقیقا همان دلیلی است که باعث شده این مشکل تا به امروز پابرجا بماند.
نویسندگان مقاله‌ای که در ژورنال پژوهش‌های جنسی منتشر شده نوشته‌اند که: «یکی از دلایل احتمالی برای متنوع بودن اعداد و ارقامی که در این زمینه بدست آمده، تفاوت میزان شیوع رابطه جنسی دردناک در گروه‌های سنی و فرهنگی مختلف است.»
بدون‌شک فرهنگ جامعه یکی از فاکتورهای مهم مربوط به این قضیه است. فکرش را بکنید، در جامعه‌ای که فرهنگ ختنه کردن اندام تناسلی منتسب به زنان جا افتاده، رابطه جنسی دردناک چگونه معنی و تفسیر می‌شود؟ یکی از عوارض جانبی ختنه اندام تناسلی منتسب به زنان، درد مزمن در حین برقراری رابطه جنسی است. و بنابراین واضح است که رابطه جنسی دردناک در این جوامع امری کاملاً قابل پیش‌بینی، طبیعی، و حتی عامدانه باشد.
یا مثلاً فردی را در نظر بگیرید که طبق اعتقادت مذهبی‌اش، رابطه جنسی را صرفاً ابزاری برای تولید فرزند تلقی می‌کند. در چنین شرایطی، تنها «مشکلی» که ممکن است در رابطه جنسی به وجود آید، ناباروری و عدم توانایی در فرزندآوری است.
در خصوص سن‌وسال نیز، افرادی که سن‌وسال کمی دارند و بدنشان کاملاً بالغ نشده، ممکن است به هیچ روشی نتوانند رابطه جنسی واژینال بدون دردی را تجربه کنند. اما از آنجایی که بسیاری از نوجوانان رابطه جنسی را تجربه می‌کنند و با افراد بزرگسال نیز در این باره صحبت نمی‌کنند، درد را جزئی جدایی‌ناپذیر از رابطه جنسی تلقی می‌کنند.
از آن طرف نیز، زنان مدام تحت تاثیر این پیام تحقیرآمیز قرار می‌گیرند که اگر سن و سالشان از حد مشخصی بگذرد، دیگر در چشم مردم جذابیت جنسی ندارند. به همین دلیل بسیاری از زنان غیرترنسی که پس از یائسگی به دلیل تغییرات طبیعی که در محیط واژنشان ایجاد شده رابطه جنسی دردناکی را تجربه می‌کنند، هیچ اشاره‌ای به درد و رنج‌شان نکرده و دم‌برنمی‌آورند، چون با خود فکر می‌کنند که اگر به این مسئله اشاره‌ای کنند، عملاً دارند منقضی شدن دوران شکوه و جذابیت جوانی خود را تایید می‌کنند.
البته فقط زنان غیرترنس سن‌بالا نیستند که به‌خاطر نگرانی از جذاب تلقی نشدن در چشم مردم، از پذیرش رابطه جنسی دردناک خود هراسانند.
کوری سیلوربرگ، نویسنده و مربی مسائل جنسی و مدیر وبسایت آموزش جنسی liveabout.com اشاره می‌کند که مسئله فوق، فقط محدود به زنان غیرترنس سن‌بالا نبوده، بلکه معضلی همگانی است. وی می‌گوید:
«قوانین، هنجارها، و انتظارات اجتماعی، درد یا محدودیت‌های فیزیکی و جسمی را با عدم جذابیت یا مطلوبیت جنسی پیوند زده است. مردم صرف‌نظر از جنسیت‌شان اغلب درباره دردی که در حین رابطه جنسی متحمل می‌شوند سکوت می‌کنند، چون همه ما می‌دانیم که اگر بخواهیم درباره این مسائل صحبت کنیم، در چشم دیگران نامطلوب تلقی می‌شویم.»
درست است که بسیاری از زنان اینگونه آموزش دیده‌اند که رابطه جنسی را به چشم وظیفه ناخوشآیندی ببینند که به پارتنرشان بدهکارند، اما با این حال بسیاری از زنان نیز دقیقاً برعکس، فکر می‌کنند که رضایت جنسی ارتباط مستقیمی به ماجراجویی جنسی دارد.
مردان هم اینگونه آموزش دیده‌اند که رابطه جنسی فرصتی برای به رخ کشیدن قدرت مردانگی است که به هر قیمتی که شده باید انجامش دهند، و هر چیزی را که مانع‌شان شود نیز، نوعی حمله مستقیم به مردانگی خود تلقی می‌کنند.
با توجه به تمامی حالت‌هایی که توضیف گردید، تعجبی ندارد که چرا بسیاری از افراد از گفتگو درمورد رابطه جنسی دردناک طفره می‌روند.
🔳زمانی که رابطه جنسی دردناک، اجتناب‌ناپذیر تلقی می‌شود
شرایطی هم هست که سبب می‌شود تا بعضی از افراد باور پیدا کنند (یا به سمت این باور سوق داده شوند) که باید انتظار رابطه جنسی دردناکی داشته باشند.
در بیشتر مواقع، به افرادی که بیماری‌ها یا معلولیت‌های خاصی دارند گفته می‌شود که درد برای آنها جزء جدایی‌ناپذیری از رابطه جنسی خواهد بود.
همچنین، این باور مخرب نیز در جامعه جا افتاده که اگر فرد توان‌خواهی بتواند فعالیت جنسی داشته باشد، باید خیلی قدردان و راضی باشد که کسی پیدا شده که او را به اندازه کافی جذاب بداند و مایل باشد که با او رابطه جنسی برقرار کند!
بعضی از افراد نیز تصور می‌کنند که «موظف» هستند با پارتنری که با معلولیت‌شان «کنار آمده» و در کنارشان مانده، رابطه جنسی برقرار کنند.
نتیجه‌اش چنین می‌شود که بسیاری از افرادی که در این شرایط هستند، درد و ناراحتی را جزئی اجتناب‌ناپذیر از رابطه جنسی تلقی کرده و تلاش می‌کنند با آن کنار بیایند.
زنی می‌نویسد که حتی با وجود ابتلا به میلیت عرضی (نوعی عارضه عصب‌شناسی) خود را موظف می‌دانسته که همچنان با شوهرش رابطه جنسی برقرار کند، تا این‌که دچار بیحسی اندام‌های بدن می‌شود:
«بدنم دیگر قادر نیست مثل گذشته حرکت کند یا جابه‌جا شود. بیحس شده‌ام و حس بدنم مثل قبل نیست. در بدترین حالت دچار اسپاسم می‌شوم، و از دردهای عصبی به خود می‌پیچم. من از رابطه جنسی وحشت داشتم، چون چیزی به جز رنج جسمی و روحی برایم نداشت. من با خشم ناشی از کارهایی که نمی‌توانستم در حین رابطه انجام دهم می‌جنگیدم، و به حال شوهرم غبطه می‌خوردم. همیشه سکوت می‌کردم. من قربانی تمام‌عیار این رابطه بودم، چون نمی‌خواستم مبادا حرفی بزنم که احساسات شوهرم را جریحه‌دار کند. نمی‌خواستم به او بگویم که این جنبه از زندگی‌مان را اصلاً دوست ندارم.«
بعضی از افراد نیز به دلایل دیگری سکوت می‌کنند.
افراد ترنسی که جراحی‌های تصدیق‌کننده جنسیت را پشت سر گذاشته‌اند و در اثر عوارض جانبی این جراحی‌ها رابطه جنسی دردناکی را تجربه می‌کنند، اغلب سکوت می‌کنند و از ناراحتی و رنجی که طی رابطه جنسی متحمل می‌شوند گلایه‌ای نمی‌کنند. چون با خود فکر می‌کنند که اگر از درد و رنج شکایت کنند، دیگران ممکن است عمل‌های جراحی آنها را غیرضروری و آسیب‌زا تلقی کرده و حتی آنها را سرزنش یا محکوم کنند.
افراد اینترسکس – یا همان افرادی که با تفاوت‌های رشد و نمو جنسی متولد شده‌اند – نیز ممکن است تحت عمل‌های جراحی یا اقدامات درمانی قرار گرفته باشند که یکی از عوارض جانبی آنها، تجربه درد در حین رابطه جنسی باشد. مشکل از آنجایی شروع می‌شود که به این افراد گفته می‌شود درد و رنجی که موقع برقراری رابطه جنسی تجربه می‌کنند، مسئله‌ای کاملاً «طبیعی و نرمال» است. (بله، دقیقاً همین الفاظ را به آنها می‌گویند.)
پیچیدگی موضوع آنجایی خودش را نشان می‌دهد که سالیان سال است فرهنگ پنهان‌کاری و رازداری حول هویت افراد اینترسکس شکل گرفته، به‌طوری‌که بسیاری از این افراد تحت تاثیر این فرهنگ و به خاطر شرم و خجالتی که حول هویت‌هایشان شکل گرفته، تلاش می‌کنند که یا سوابق پزشکی خود را انکار کنند، یا اینترسکس بودنشان را مخفی نگه دارند تا بتوانند در جامعه به چشم همان جنسیتی دیده شوند که در بدو تولد به آنها نسبت داده شده است.
نتیجه‌اش چنین می‌شود که اگر این افراد موقع برقراری رابطه جنسی احساس درد و رنج کنند، سکوت می‌کنند، چون از این می‌هراسند که اگر بخواهند حرفی بزنند، حقیقتی که درمورد بدنشان پنهان کرده‌اند آشکار گردیده، و در چشم دیگران نامطلوب جلوه کنند.
دسته دیگری که ارتباط پیچیده‌ای با رابطه جنسی و درد دارند، نجات‌یافتگان از آزارهای جنسی هستند. افراد بزرگسالی که نجات‌یافته از آزارهای جنسی دوران کودکی هستند، معمولاً با درد مزمن لگنی و مسائل دیگری مثل دیسپارونیا و واژینیسموس دست به گریبان می‌شوند که رابطه جنسی را برایشان دردناک می‌کند.
بعضی از این نجات‌یافتگان از این می‌هراسند که اگر به درد و رنجی که طی رابطه جنسی متحمل می‌شوند اشاره کنند، پیشینه آزار یا آزارهای جنسی‌شان برملا می‌گردد. درد برای بسیاری از نجات‌یافتگان از آزارهای جنسی، پیوند عمیقی با رابطه جنسی برقرار کرده است، به‌طوری‌که بعضی از این افراد چنین تصور می‌کنند که درد در حین رابطه مسئله‌ای کاملاً طبیعی بوده و لازم نیست گفتگویی درباره‌اش صورت گیرد.
دلیل رابطه جنسی دردناک هر چه که باشد، بسیاری از افراد به دلایل مختلفی مثل عقاید و باورهای شخصی درباره رابطه جنسی و انتظارات اجتماعی، اصلاً حتی به ذهنشان خطور نمی‌کند که بخواهند درباره رابطه جنسی دردناک خود حرفی بزنند.
بعلاوه، اینگونه نیست که هر فردی دردناک بودن رابطه جنسی را مسئله مشکل‌سازی بداند. در واقع بسیاری از افراد تصور می‌کنند که درد بخشی جدایی‌ناپذیر از رابطه جنسی است، به‌خصوص اگر در تمام عمرشان هیچ‌گاه رابطه جنسی بدون دردی را تجربه نکرده باشند.
🔳چه کارهایی می‌توانیم انجام دهیم؟
درست است که بسیاری از افراد خجالت می‌کشند که بخواهند درمورد رابطه جنسی سر صحبت را باز کنند، اما یکی از اولین گام‌های مهمی که می‌توانید در این زمینه بردارید این است که مسئله دردناک بودن رابطه جنسی‌تان را با پارتنرهایتان در میان بگذارید، و به آنها بگویید که روشی که با هم رابطه جنسی برقرار می‌کنید برای شما لذت‌بخش نیست.
از جمله کارهای دیگری که می‌توانید انجام دهید این است که پوزیشن‌های مختلفی را امتحان کنید، یاد بگیرید که چطور خودتان را برای برقراری رابطه جنسی آماده کنید، و هر موقع لازم شد حتماً از روان‌کننده استفاده کنید.
اگر روی آمادگی خودتان برای برقراری رابطه جنسی کار کردید و با پارتنرتان هم صحبت کردید، اما هیچ‌یک از تلاش‌هایتان نتیجه‌ای دربرنداشت، قدم بعدی این است که به پزشک مراجعه کنید و چکاپ شوید.
مسائل پزشکی متعددی مثل دیسپارونیا، اندومتریوز، فیبروم، بیماری التهابی لگن، بیماری پیرونی، فیموز، بعضی از عفونت‌های قابل انتقال جنسی، و واژینیسموس سبب دردناک شدن رابطه جنسی می‌شوند. پزشک می‌تواند در کنترل یا درمان این مسائل به شما کمک کند.
می‌توانید در وبسایت‌های پزشکی معتبر مثل وبسایت Mayo Clinic راجع به علائم و روش‌های درمان این مسائل بیشتر بخوانید، و درمورد مسائلی که پینس و مجرای ادراری، و واژن و ولوا را درگیر می‌کنند نیز اطلاعات بیشتری کسب کنید.
در حالت ایده‌آل بهتر است به پزشکی مراجعه کنید که هم از مسائل جنسی آگاهی کافی داشته باشد و هم دیدگاه مثبتی نسبت به مسائل جنسی داشته باشد.
یافتن پزشکی که دیدگاه مثبتی نسبت به مسائل جنسی داشته باشد برای افرادی که معلولیت‌هایی دارند که روی زندگی جنسی آنها تاثیر گذاشته و دیدگاه غالب جامعه پزشکی درموردشان اینگونه است که نمی‌توانند رابطه جنسی موفقی داشته باشند، جنبه حیاتی دارد.
این موضوع برای همه افرادی که ناقص‌سازی جنسی شده‌اند یا از عوارض جانبی جراحی رنج می‌برند – چه جراحی‌هایی که روی بدن افراد اینترسکس صورت می‌گیرد و چه جراحی‌های تصدیق جنسیت – نیز از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است.
و در حالت کلی نیز، این حق هر انسانی است که بتواند از خدمات پزشکی محترمانه و آگاهانه‌ای برخوردار گردد.
البته برای بعضی از افراد نیز بهتر است در جستجوی خدمات بهداشت روان نیز باشند. در اینجا هم بهتر است در جستجوی متخصصانی باشید که تخصص و آگاهی لازم را در زمینه مسائل جنسی داشته باشند.
🔳فراتر از درد
بعضی از افراد از این‌که در حین رابطه جنسی دردی را احساس کنند، لذت می‌برند. اما این درد، با دردی که حس سوزش و آسیب را به افراد منتقل نموده، به‌طوری‌که آنها را وادار می‌کند تا برای به پایان رسیدن هر چه سریع‌تر رابطه جنسی لحظه‌شماری کنند، کاملاً متفاوت است.
ناآگاهی، کمبود اعتمادبه‌نفس جنسی، باور به ذات دردناک رابطه جنسی، و سروکار داشتن با پزشک‌هایی که این باورهای غلط را دارند، همه و همه دست به دست هم می‌دهند و به این مسئله دامن می‌زنند.
رابطه جنسی هم مثل بسیاری از مسائل دیگر زندگی، چیزی نیست که ما ذاتاً در آن مهارت داشته باشیم. و یادگیری نحوه برقراری رابطه جنسی، چه در جهت افزایش لذت و چه در جهت کاهش درد، پروسه پیچیده‌ای است.
با این حال مطمئن باشید که قدم گذاشتن در این پروسه، دنیای تجربیات جنسی‌تان را دگرگون می‌سازد.
مترجم: سعید.ش
🌐منبع: هلپ‌ترنس‌سنتر – شبکه اطلاع‌رسانی ترنسجندر و ترنزیشن
https://helptranscenter.org
Copyright © 2020 سعید.ش https://helptranscenter.org هلپ‌ترنس‌سنتر – شبکه اطلاع‌رسانی ترنسجندر و ترنزیشن All Rights Reserved.
هلپ ترنس سنتر 