960x0
Source

بیاییم دربارۀ خشونت خانگی در جامعۀ ترنس صحبت کنیم

مترجم: سعید.ش

آمارها نشان می‌دهد که در هر 9 ثانیه‌ای که می‌گذرد، یک زن در امریکا مورد آزار و اذیت قرار می‌گیرد. و در سطح جهان نیز، از هر چهار زن حداقل یک زن مورد تجاوز، خشونت فیزیکی، یا آزار و اذیت قرار گرفته است.

با وجود این‌که آمارهای فوق به‌خوبی نشان‌دهنده فراگیر بودن خشونت علیه زنان است، اما با این نوع آمارها تصوری بسیار محدود و کلیشه‌ای از زنان و افراد آزارگر در ذهن مخاطب نقش می‌بندد. این دست آمارها جلوه بسیار محدودی از خشونت خانگی را به ما نشان داده و تقریباً هرگز به خشونت‌های خانگی که نسبت به اعضای جامعه ترنس روا داشته می‌شود اشاره‌ای نمی‌کنند.

با وجود این‌که هیچگونه آمار ملی از جامعه نسبتاً پنهان ترنس در دست نیست، اما در پرسشنامه مرکز ملی برابری افراد ترنسجندر و مرکز نیروی اجرایی ملی گی و لزبین که در سال 2011 منتشر گردید نشان داده شده که از هر پنج فرد ترنس، یک نفر خشونت‌های خانگی را به‌خاطر هویت‌ جنسیتی خود در محیط خانه و خانواده تجربه کرده است.

در این پرسشنامه آمار تکان‌دهنده دیگری نیز وجود دارد که نشان می‌دهد 78% از افراد ترنس گزارش کرده‌اند که توسط اساتید و کادر مدرسه یا دانشگاه مورد آزار قرار گرفته، و حدود نیمی از 6500 نفری که در این پرسشنامه شرکت داشتند نیز گزارش کرده‌اند که در محیط کار با آزار و اذیت مواجه شده‌اند.

خشونت خانگی در جوامع ترنس اتفاق می‌افتد. لازم است در این باره صحبت کنیم و ببینیم که برای بهبود اوضاع چه کارهایی می‌توانیم انجام دهیم.

🔻اما پیش از هر چیز، ابتدا لازم است درباره واژه‌هایی که در این مقاله به کار می‌بریم کمی توضیح بدهیم.

همه ما اغلب شنیده‌ایم که وقتی سیاست‌گذاران و روزنامه‌نگاران می‌خواهند به افرادی که مورد خشونت خانگی واقع شده‌اند اشاره کنند، از لفظ «قربانی» استفاده می‌کنند. استفاده از لفظ قربانی به ما اجازه می‌دهد تا نقش‌های افراد را در این خشونت به وضوح متصور شویم و دینامیک‌های قدرت‌نمایی که اساس خشونت خانگی را شکل می‌دهند بیشتر درک کنیم.

اما مددکارانی که افرادی که مورد خشونت خانگی قرار گرفته‌اند را یاری می‌دهند، معمولاً برای اشاره به مراجعه‌کنندگان خود از لفظ «نجات‌یافته» استفاده می‌کنند.

وقتی فردی را با عنوان «نجات‌یافته» خطاب می‌کنیم، آن فرد را تشویق می‌کنیم تا کم‌کم پروسه ریکاوری را آغاز نموده و نقش قربانی را پشت سر بگذارد. به همین جهت ما نیز در این مقاله برای اشاره به افرادی که قربانی خشونت‌های خانگی شده‌اند، از لفظ «نجات‌یافتگان» استفاده می‌کنیم.

🔻همچنین لازم است پیش از پرداختن به اصل مطلب، کمی هم درباره خشونت خانگی توضیح بدهیم.

خشونت خانگی صرفاً محدود به آزار و اذیت بدنی نمی‌شود و فراتر از آن است. خشونت خانگی می‌تواند مواردی مثل آزار و اذیت کلامی و روانی، آزار و اذیت جنسی، و آزار و اذیت مالی را نیز دربرگیرد.

همچنین لازم است بدانید که خشونت خانگی تنها محدود به شریک(ها)ی جنسی نیست. آزارگرانی که دیگر افراد را مورد خشونت خانگی قرار می‌دهند می‌توانند از اعضای خانواده یا دوستان صمیمی هم باشند.

خوب حالا که موضوع را شفاف‌سازی کردیم، بیاییم درباره خشونت‌های خانگی در جامعه ترنس صحبت کنیم.

🔳1. افراد ترنسی که نجات‌یافته از خشونت خانگی هستند اغلب تن به آزار و اذیت می‌دهند چون با خود فکر می‌کنند که اوضاعشان بهتر از این نمی‌شود

افراد ترنس اغلب به‌خاطر هویت‌های جنسیتی‌شان پیشینه مورد آزار و اذیت قرار گرفتن را دارند. این خشونت‌ها از خشونت فیزیکی گرفته تا رفتار نامناسب با آنها در محیط خانه و خانواده، مدرسه، و محل کار را دربرمی‌گیرد.

وقتی فردی در بیشتر محیط‌ها با آزار و اذیت مواجه می‌شود، کم‌کم به این باور می‌رسد که آزار و اذیت چیزی طبیعی و عادی است.

نجات‌یافتگان وقتی که هیچ گزینه دیگری را پیش روی خود نمی‌بینند، ناچاراً تن به آزار و اذیت می‌دهند و اینگونه با آن کنار می‌آیند.

اگر هسته شکل‌گیری روابط نجات‌یافتگان در دوران کودکی یا نوجوانی بر پایه آزار و اذیت و القای شرم و خجالت بنا شده باشند، مشخص است که این افراد رفته رفته این نوع رفتارهای خشونت‌آمیز را عادی و طبیعی تلقی می‌کنند.

با این حال لازم است به این نکته توجه داشته باشید که مقصر اصلی خشونت خانگی و آزار و اذیت، همواره فرد آزارگر است، نه فرد نجات‌یافته.

✅در این خصوص چه کار می‌توانیم بکنیم؟

از رواج دادن کلیشه‌هایی که افراد ترنس را ناتوان می‌کنند خودداری کنید.

مثلا آیا تا به حال با خود فکر کرده‌اید که افراد ترنس آنقدر متفاوت‌اند که به سختی می‌توانند روابط پایداری با دیگران برقرار کنند؟ اگر پاسختان مثبت است، لازم است بدانید که این باور نوعی کلیشه ناتوان‌کننده است – و نتیجه القای این دست باورها به افراد ترنس چنین می‌شود که در نهایت این افراد احساس می‌کنند آدم‌های عجیب و‌ غریبی بوده و دوست‌داشتنی نیستند.

ساده است.

موقعی که دارید با دیگران گفتگو می‌کنید، شاید پرسیدن این سوال که «حاضری با یک مرد ترنس یا زن ترنس قرار ملاقات عاشقانه ترتیب دهی؟» به‌خودی‌خود بی‌ضرر به نظر برسد. اما وقتی از این سوال مفهوم «آیا اصلاً حاضری؟» برداشت می‌شود، اینگونه به نظر می‌رسد که دارید درمورد افراد نامطلوبی صحبت می‌کنید. از این سوال اینگونه برداشت می‌شود که وقتی زنان و مردان «واقعی» به وفور یافت می‌شود، چه دلیلی دارد که فردی به قرار ملاقات عاشقانه با مردان و زنان ترنس بیاندیشد؟

درست است که گاهی کلیشه‌ها تا حدودی براساس آنچه که واقعیت دارد بنا شده‌اند. مثلاً بعضی از افراد غیرترنس به‌خاطر تعصباتی که دارند حاضر نیستند با فردی ترنس قرار ملاقات عاشقانه ترتیب دهند، و در نتیجه دایره افرادی که می‌خواهند با افراد ترنس قرار ملاقات عاشقانه ترتیب دهند کوچکتر است، اما مشکل اصلی اینجاست که بیاییم کلیشه‌های ناتوان‌کننده را تداوم بخشیده و روی باورهای نادرست رایج پافشاری کنیم یا مسائل را به شیوه اغراق‌آمیز و نادرستی بیان کنیم.

کلیشه‌های ناتوان‌کننده‌ای که حول مسائل مربوط به افراد ترنس شکل گرفته به این صورت هستند که می‌آیند «اعتبار» جنسیت فرد را به میزان ابراز علاقه دیگران به آنها مرتبط می‌کنند. این کلیشه‌ها به نجات‌یافتگان اینطور القا می‌کند که کمتر از دیگران لایق دوست‌داشته‌شدن هستند، و بیشتر لایق آزار و اذیت دیدن، چرا؟ چون آدم‌های متفاوتی هستند.

وقتی می‌خواهید افراد ترنس را تصدیق کنید، روی ظاهر آنها و میزان موفقیتی که در جا افتادن با نقش جنسیتی حقیقی خود در جامعه داشته‌اند، متمرکز نشوید.

به جای این‌که از میزان موفقیت افراد ترنس در جا افتادن به عنوان یک مرد یا یک زن در جامعه تعریف و تمجید کنید، روی سایر ویژگی‌های این افراد تمرکز کنید.

وقتی بیش از حد روی ابراز جنسیتی افراد (سایز سینه، عضلات، موی صورت، صدای منتسب به مردانه یا زنانه، و …) تمرکز می‌کنیم، این احتمال وجود دارد که شاخصه‌های جنسیتی را بیش از حد ارزشمند جلوه دهیم.

وقتی تمرکز خود را روی ابراز جنسیتی افراد می‌گذاریم، این پیام را به مخاطب می‌رسانیم که ارزش افراد ترنس به جای این‌که به مفید بودنشان، قوی بودنشان، اندیشمند بودنشان، شجاع بودنشان، و سایر ویژگی‌های شخصیتی فوق‌العاده‌ای که دارند بستگی داشته باشد، به هر چه «صحیح»تر بودن ابراز جنسیتی‌شان و این‌که تا چه اندازه موفق شده‌اند که به عنوان یک مرد یا زن در جامعه حضور پیدا کنند بستگی دارد!

🔳2. خشونت خانگی علیه افراد ترنس کمی متفاوت است

خشونت و آزارواذیت خانگی تنها به دادوبیداد کردن و کتک زدن فرد محدود نمی‌شود.

آزارگرهایی که افراد ترنس را مورد خشونت قرار می‌دهند، از تاکتیک‌های منزوی‌سازی متعددی برای بدست آوردن قدرت علیه این افراد بهره می‌جویند.

به عنوان مثال، فرد آزارگر (که می‌تواند دوست صمیمی، عضوی از خانواده، یا پارتنر فرد ترنس باشد) عمداً ترنس بودن فرد ترنس را برای دیگران آشکار می‌کند. وقتی فرد ترنسی می‌بیند که ترنس بودنش برای دیگران آشکار شده است، کمتر احساس امنیت می‌کند و از همین رو ناچاراً بیشتر از قبل به فرد آزارگر اتکا می‌کند.

افراد آزارگر با بیان این جمله که «فرد ترنس، زن یا مرد ‹واقعی› نیست» نیز تلاش می‌کنند که بر فرد ترنس چیره شوند. شاید از نظرتان این نوع خُردخشونت‌ها اهمیت چندانی نداشته باشند، اما واقعیت این است که چنین برچسب‌زدن‌هایی هویت جنسیتی فرد ترنس را نشانه رفته و آن را جعلی و دروغین عنوان می‌کند.

بعضی از افراد آزارگر نیز برای اشاره به افراد ترنس از ضمیر «It» که مختص اشاره به اشیاء است استفاده می‌کنند، و بدین‌ترتیب هویت جنسیتی فرد ترنس را محترم نشمارده و وی را شیء‌انگاری می‌کنند. یادتان باشد که انسان‌ها بسیار فراتر از از مجموعۀ اندام‌های بدنشان هستند!

بعضی از افراد آزارگر ابراز جنسیتی فرد ترنس را مدام زیرنظر می‌گیرند و سعی در محدود کردن وی دارند. مثلاً وسایلی که فرد ترنس برای ترنزیشن خود تهیه کرده (مثل بایندر (سینه‌بند)، موی مصنوعی، و هورمون) را پنهان می‌کنند تا مانع از ترنزیشن فرد ترنس شوند. وقتی افراد ترنس نتوانند آنگونه که مایل هستند به عنوان جنسیت حقیقی خود در جامعه حضور پیدا کنند، بیشتر مورد خشونت قرار می‌گیرند.

بعضی از افراد آزارگر نیز مدارک هویتی افراد ترنس و همینطور پول را از دسترس آنها خارج کرده و باعث می‌شوند تا فرد ترنس نتواند رابطه مبتنی بر آزار را به سادگی ترک کرده و خود را نجات دهد.

✅در این خصوص چه کار می‌توانیم بکنیم؟

اجازه ندهید دوست ترنس‌تان منزوی شود.

در ابتدای رابطه که افراد هنوز شناخت درست و حسابی از یکدیگر ندارند، طبیعی است که بعضی از افراد دوست داشته باشند کمی تنها باشند. اما اگر می‌بینید که دوستتان به طرز چشمگیری زمان کمتر و کمتری را بیرون از خانه صرف می‌کند، این احتمال را بدهید که وی مورد خشونت خانگی قرار گرفته باشد.

انزوای اجتماعی مثل یک سیکل معیوب است. انزوا با خودش انزوای بیشتری می‌آورد. به سراغ دوستتان بروید و به او بگویید که او را محترم می‌شمارید و برایش ارزش قائلید.

یادتان باشد که ترک رابطه مبتنی بر آزار کار چندان ساده‌ای نیست. کسی باشید که دوست ترنس‌تان بدون این‌که نگران نصیحت شنیدن باشد، بتواند روی گوش شنوا و حامی بودنتان حساب باز کند.

مراقب ادبیاتی که هم خودتان و هم دیگران برای اشاره به فرد ترنس به کار می‌برید باشید. نسبت به بدن‌ها و رفتارهای منتسب به مردانه و زنانه به تعمیم و کلی‌گویی نپردازید، و یادتان باشد که هیچ قانون واحدی در این زمینه وجود ندارد.

هیچ روش درست یا غلطی برای ابراز جنسیت یا بی‌جنسیتی وجود ندارد.

اگر فرد دیگری را دیدید که ادبیات صحیح را به کار نمی‌برد، اشتباه او را تصحیح نموده و از دوست ترنس‌تان دفاع کنید. اینگونه فکر نکنید که این فقط یک ضمیر «ساده» یا یک جوک «ساده» بوده. اینها مسائل مهمی هستند چون به هویت افراد مربوط می‌شوند.

🔳3. اساس خشونت خانگی بر قدرت و کنترل بنا شده، و خود افراد ترنس نیز ممکن است افرادی آزارگر باشند

خشونت خانگی زمانی رخ می‌دهد که فردی از قدرت خود سوءاستفاده کرده و دیگری را مجبور یا محدود می‌کند. بنابراین فرد آزارگر فردی است که قدرت را در اختیار خویش گرفته و برای کنترل کردن دیگران از آن استفاده می‌کند. هر فردی می‌تواند فردی آزارگر باشد.

افراد ترنس اغلب موقعی که در حال ترنزیشن هستند، حس بی‌اعتمادی خود را نسبت به افراد غیرترنس نشان می‌دهند. افراد ترنس ممکن است فرض را بر این گرفته باشند که افراد غیرترنس آنها را درک نمی‌کنند، دلشان نمی‌خواهد با آنها قرار ملاقات عاشقانه ترتیب دهند، و آنها را طرد می‌کنند.

بعضی از افراد ترنس، پارتنر خود را متقاعد می‌کنند تا به گونه‌ای رفتار کرده که امنیت خودشان حفظ گردد؛ مثلاً کنترل می‌کنند که پارتنرشان چه افرادی را به خانه دعوت می‌کند.

بعضی از افراد ترنس نیز با اشاره کردن به امتیازهای سیسجندر، تلاش می‌کنند تا با ایجاد حس عذاب وجدان در پاتنرشان، وی را متقاعد کنند تا هزینه‌های پروسه ترنزیشن‌شان را بپردازد. مثلاً می‌گویند که: «من چون ترنس هستم، برایم سخت است که بتوانم از پس هزینه‌های پروسه ترنزیشن برآیم. پس تو باید کمکم کنی تا بتوانم هزینه‌های مربوط به این پروسه را فراهم کنم.»

طبق گزارش مرکز ملی برابری افراد ترنسجندر، بیش از 40% از افراد ترنس اقدام به خودکشی کرده‌اند. اقدام به خودکشی ممکن است نوعی مکانیسم سازگاری باشد، اما در عین حال ممکن است وسیله‌ای برای کسب قدرت و کنترل دیگران نیز باشد. مثلا فردی ترنس ممکن است به پارتنر خود اینگونه بگوید که: «اگر ترکم کنی، خودکشی می‌کنم.» و بدین‌ترتیب پارتنر خود را کنترل کند.

افراد ترنس ممکن است به راه و روش خودشان افراد آزارگری باشند.

آزارگرها همیشه در یک تصویر کلیشه‌ای گنجانده نمی‌شوند. خشونت خانگی بازی قدرت‌نمایی است.

در اغلب اوقات، آزارگرها خود آدم‌های آزاردیده‌ای هستند. خشونت خانگی نیز رفتاری آموختنی است که برای کسب قدرت و کنترل کردن دیگران به اجرا گذاشته می‌شود.

✅در این خصوص چه کار می‌توانیم بکنیم؟

فریب باورهای نادرستی که پیرامون خشونت خانگی و آزار جنسی شکل گرفته را نخورید.

نجات‌یافتگان «مثل و مانند هم» نیستند. آزارگر خانگی همیشه مردی سیسجندر نیست. خشونت خانگی بازی قدرت‌نمایی است. ممکن است زنان آزارگر باشند و مردان نجات‌یافته. زوج‌های LGBTQIA+ دربرابر خشونت خانگی ایمن نیستند. اینگونه فکر نکنید که پارتنر ترنس همواره نقش فرد نجات‌یافته از خشونت خانگی را دارد.

علاوه بر موارد فوق، یادتان باشد که «خشونت علیه زنان» عبارت و مفهومی مشکل‌ساز است. به مقالات و جملاتی که خشونت را چیزی قلمداد می‌کنند که همواره علیه زنان رخ می‌دهد اتکا نکنید.

خشونت مشکلی منتسب به زنان نیست.

وقتی چنین باورهای نادرستی را باور می‌کنیم، عملاً زنان آزارگر را تبرئه نموده و مردان نجات‌یافته را به کل نادیده می‌گیریم.

🔳4. درخواست کمک برای افراد ترنسی که نجات‌یافته از خشونت خانگی هستند، کار ساده‌ای نیست

جوامع متشکل از افراد ترنس، جوامع بسته و کوچکی هستند.

این مسئله نقاط قوت و ضعفی دارد. نقطه قوتش این است که افراد ترنس در جامعه‌ای کوچک اغلب می‌توانند روی حمایت هم‌نوعان خویش حساب باز کنند. اما نقطه ضعفش اینجاست که وقتی فرد ترنسی با خشونت و آزار خانگی مواجه می‌شود، کوچک بودن جامعه به نفعش تمام نمی‌شود.

وقتی جامعه‌ای کوچک بوده به‌طوریکه همه افراد همدیگر را بشناسند، نجات‌یافتگان ترنس ممکن است از ترس این‌که مبادا با افشا کردن اطلاعات شخصی درمورد عضو دیگری از جامعه، ارتباط خود را با اعضای جامعه از دست بدهند، از بیان مسائل مربوط به خشونت خانگی خودداری ورزند. چون با خودشان فکر می‌کنند که اگر تجربیات خود را بیان کنند، آنگاه هر یک از اعضای جامعه کوچک ترنس ممکن است تحت فشار قرار گیرند که ناچاراً از یکی از طرفین بحث جانب‌داری کنند.

گاهی اوقات نیز افراد دیگر خشونت خانگی را به اشتباه به عنوان «زیادی شلوغ کردن ماجرا» تلقی کرده و نمی‌توانند خشونت و آزارواذیت را از کشمکش‌های «معمولی» طرفین رابطه تمییز بدهند.

در مقیاس وسیع‌تر نیز، بعضی از اعضای جامع ترنس ممکن است برای جلوگیری از «تخریب وجهه» جامعه ترنس که هم‌اکنون نیز با بدنامی اجتماعی دست به گریبان است، تلاش کنند فرد نجات‌یافته را به سکوت وا دارند.

علاوه بر موارد فوق، گاهی ترک کردن رابطه مبتنی بر آزار با ریسک‌هایی همراه است.

مثلاً ممکن است فرد ترنس بدون حمایت مالی فرد آزارگر، بی‌خانمان گشته و متعاقباً با خشونت‌های شدیدتر خیابانی دست به گریبان شود. یا ممکن است فرد ترنس به دلیل نداشتن مدارک هویتی مناسب (که احتمالاً توسط فرد آزارگر مورد کنترل قرار گرفته) با آزار و اذیت‌های بیشتری در سطح جامعه مواجه شود. یا ممکن است فرد آزارگر فرد ترنس را تهدید کرده باشد که در صورت ترک کردن رابطه، هویتش را برای کارفرمایش آشکار می‌کند، و از همین رو فرد ترنس ناچاراً سکوت کرده و تن به ادامه رابطه مبتنی بر آزار داده است.

علاوه بر موارد فوق، خدماتی که در سطح جامعه برای کمک به نجات‌یافتگان از خشونت خانگی ارائه می‌گردد غالباً محدود به دو جنسیت مرد و زن هستند. به عنوان مثال، پناهگاه‌هایی که برای حفاظت از نجات‌یافتگان از خشونت خانگی احداث شده غالباً «مردانه» و «زنانه» هستند و افراد ترنس اجازه ورود به آنها را ندارند.

وقتی مدارک هویتی نجات‌یافتگان ترنس با ظاهرشان مطابقت نداشته باشد نیز، این افراد برای بهره‌مندی از خدمات مختلف (مثل خدمات پزشکی) با موانعی روبه‌رو می‌شوند.

✅در این خصوص چه کار می‌توانیم بکنیم؟

سطح دانش و اطلاعات خود را بالاتر ببرید و خودتان را آموزش دهید!

لازم نیست حتماً کارشناس مسائل مربوط به افراد ترنس شوید. کافی است به منابع معتبر مراجعه کنید و برای حمایت از افراد ترنس در کنارشان باشید.

می‌توانید به وبسایت FORGE مراجعه کنید و درباره روش‌هایی که می‌توانید به افراد ترنس نجات‌یافته از خشونت خانگی کمک کنید بیشتر بیاموزید. این وبسایت به صورت ماهیانه وبینارهایی را برای افرادی که سروکارشان با افراد ترنسجندر نجات‌یافته از خشونت خانگی است، برگزار می‌کند! بعضی از این وبینارها به صفر تا صد مسائل مربوط به افراد ترنس می‌پردازند و بعضی دیگر روی موضوعات خاصی مثل کار کردن با افراد ترنس زندانی یا توان‌خواه متمرکز‌اند. این وبینارها کاملاً رایگان هستند. وبینارهای ضبط‌شده قبلی را نیز می‌توانید از اینجا ملاحظه بفرمایید.

***

زیستن در جامعه‌ای که براساس باینری‌انگاری جنسیتی بنا شده می‌تواند طاقت‌فرسا باشد.

وقتی که دوستتان می‌خواهد با مددکاران صحبت کند، در کنارش باشید و اجازه ندهید موقعیت دستپاچه‌کننده یا ناراحت‌کننده‌ای برایش پیش آید. اگر دوستتان موافق است، می‌توانید از قبل با مددکاران تماس بگیرید و شرایط را برایشان توضیح دهید و روی به کار بردن ضمائر جنسیتی صحیح برای خطاب کردن دوست ترنس‌تان تاکید کنید.

به عنوان نکتهٔ پایانی؛ یادتان باشد که خشونت خانگی بازی قدرت‌نمایی است.

با توجه به این‌که هویت افراد ترنس تعاریف، مرزبندی‌ها، و شیوه بیان مرسوم جنسیتی را به چالش می‌کشد، افراد ترنسی که نجات‌یافته از خشونت خانگی هستند ممکن است احساس ناتوانی و درماندگی کنند.

اگر بتوانید طی پروسه ریکاوری دوست ترنس نجات‌یافته‌تان نقش مثبتی را ایفا کنید، مطمئن باشید که قدرت و توانمندی فراوانی را به فرد نجات‌یافته می‌بخشید. و با دانش و ابزار صحیح نیز، می‌توانید سپری کردن این پروسه را برای دوست ترنس‌تان آسان‌تر کنید.

مترجم: سعید.ش
🌐منبع: هلپ‌ترنس‌سنتر – شبکه اطلاع‌رسانی ترنسجندر و ترنزیشن
https://helptranscenter.org

مرجع

Copyright © 2020 سعید.ش https://helptranscenter.org هلپ‌ترنس‌سنتر – شبکه اطلاع‌رسانی ترنسجندر و ترنزیشن All Rights Reserved.