
تعریف سندرم هری بنجامین
مترجم: سعید.ش
سندرم هری بنجامین (به انگلیسی: Harry Benjamin Syndrome) که با نام «ترنسکشوالیسم» نیز شناخته میشود، نوعی وضعیت شبهعلمی روانپزشکی و پزشکی است که میگوید مغز افراد ترنسجندر با مغز افراد سیسجندر متفاوت است. سندرم هری بنجامین بخشی از ایدئولوژی همسوجنسیتزده دکتر هری بنجامین است، به همین دلیل به نام این پزشک نامگذاری شده است.
امروزه اشتباه بودن شبهعلمی که زیربنای سندرم هری بنجامین را شکل داده بود بر همگان آشکار شده است. با این وجود هنوز تا هنوزه هم از خود این سندرم و هم از دستآوردهای آن برای سرکوب کردن و به حاشیه راندن افراد ترنس، مخصوصاً افراد غیرباینری، هم از درون جامعه ترنس و هم از بیرون آن استفاده میگردد. افراد ترنسی که به صحت سندرم هری بنجامین باور داشته و از آن حمایت میکنند را گاهی حامیان سندرم هری بنجامین یا اختصاراً اچبیاسرها (به انگلیسی: HBSers) مینامند.
🔳تاریخچه
عبارت «سندرم هری بنجامین» توسط اعضای جامعه ترنسجندر ایجاد گردیده، و به نام این پزشک که یکی از پیشتازان عرصه مراقبت از افراد ترنسجندر بود نامگذاری شده است.
هری بنجامین به اشتباه بر این عقیده بود که «ترنسکشوالیسم» (یا همان ترنس بودن) نوعی وضعیت پزشکی بوده که به دلیل «ناهمخوانی» رشد و نمو مغز با جنسیت نسبت داده شده به فرد بروز میکند (یا همان ایده معروف زنی که در جسم مردانه گرفتار شده است). طبق این چهارچوب، زنان ترنس را افرادی با مغز «زنانه» و جسم «مردانه»، و مردان ترنس را نیز افرادی با مغز «مردانه» و جسم «زنانه» توصیف میکردند (دقت کنید که افراد غیرباینری اصلاً در این تعریف جایگاهی نداشته و به رسمیت شناخته نمیشدند).
به عقیده هری بنجامین، بهترین و مناسبترین روش درمانی برای این وضعیت پزشکی، هورمون درمانی جایگزین (مصرف استروژن و داروهای سرکوبکننده تستسترون در زنان ترنس) و جراحی انتساب مجدد جنسیت (جراحی که طی آن واژن جدید ایجاد میشود) بود. به این ترتیب طبق این تئوری، این روش درمانی به افراد ترنس کمک میکرد تا بدنهایشان را با جنسیت مغزی متفاوت خود اصطلاحاً «همسوسازی» کنند.
استدلالی که در پس این تئوری نهفته بود، عمیقاً همسوجنسیتزده بوده و براساس فرضیات نوروسکسیستی بنا شده بود. متاسفانه با وجود تمامی ضررها و آسیبهایی که این تئوری نادرست به تکتک افراد ترنس، کل جامعه ترنس، و تمامی زنانی رسانده که پیوسته بار سنگین نوروسکسیسم را به دوش میکشند، هنوز تا هنوزه چنین ادعاهای شبهعلمی بهصورت گسترده مورد پذیرش مردم قرار دارند.
🔳جزئیات بیشتر
هری بنجامین سه مشخصه اصلی را برای «ترنسکشوالیسم» برشمرد، و طبق نظریه او فقط افرادی به عنوان «ترنسکشوال واقعی» شناخت میشدند که الزاماً هر سه مشخصه را دارا بودند:
🔸1. پروسه ترنزیشن اجتماعی را تکمیل کرده باشد.
🔸2. هورمون درمانی «به اندازه کافی» ناراحتیشان را برطرف نکرده باشد.
🔸3. نیاز یا تمایل آنی به انجام برخی از جراحیهای انتساب مجدد جنسیت داشته باشند.
هری بنجامین بعداً تعریفی که از «ترنسکشوال واقعی» ارائه کرده بود را به دو دسته تقسیم نمود: «با شدت متوسط» و «با شدت بالا» همراه با تفاوت قابل توجه در گرایش جنسی؛ طبق تعریفی که در مقیاس کینزی آمده بود، به افراد «با شدت متوسط» که میل جنسی پایینی داشته یا ایسکشوال بودند نمره 4-6، و به افراد «با شدت بالا» که بیصبرانه میخواستند با «مردان عادی» رابطه جنسی یا عاطفی برقرار کنند یا اینکه ایسکشوال بودند نمره 6 تخصیص مییافت.
دستهبندی هری بنجامین در واقع گرایشهای جنسی و عاطفی افراد را برمبنای استانداردهای فرهنگی دگرجنسگراهنجار میسنجید و عمده تمرکزش نیز روی زنان ترنس بود، به همین جهت روی روابط جنسی و عاطفی با «مردان عادی» و همینطور انفعال جنسی تاکید بهخصوصی داشت.
وقتی مردان ترنس نیز در این دستهبندی گنجانده شدند، به عنوان افرادی توصیف گردیدند که میل جنسی بسیار بالایی داشته و «دلباختههایی هستند که دوست دارند با همسران خود مثل مردان رابطه جنسی برقرار کنند، اما نوع روابطشان مثل لزبینها نیست که اغلب از روابط جنسی با شدت قوی دوری میجویند.»
طبق ایدئولوژی هری بنجامین، هر فرد ترنسجندری که از این ضوابط پیروی نمیکرد، ترنسکشوال واقعی نبوده و یا از اختلال توهم و هذیان رنج میبرد، یا مبتلا به اختلال پارافیلیا (انحراف جنسی) بوده، و یا اینکه وانمود میکرد که فردی ترنسجندر است. معنایش این است که همه افراد ترنسی که هویتهای غیرباینری داشتند، افرادی که در سنین بالا میخواستند روند ترنزیشن خود را آغاز کنند (از جمله افراد ترنسی که در سنین بالا متوجه ترنس بودنشان شده بودند)، افراد ترنس غیرهتروسکشوال (غیردگرجنسگرا)، افراد ترنسی که نسبت به ناحیه تناسلی خود احساس ملال جنسیتی نداشته یا اینکه کلاً از ملال جنسیتی رنج نمیبردند، به عنوان «ترنسکشوال واقعی» به رسمیت شناخته نمیشدند.
جای تعجب نیست که مشخصههایی که هری بنجامین برای تشخیص ترنسکشوالیسم برشمرد، بستری را برای رواج رویکرد دروازهبانی (کنترل و قضاوت) فراهم نمود، چرا که وی در کدگذاری و دستهبندی ضوابط تشخیصی ترنسکشوالیم و اختلال هویت جنسیتی که برای نخستینبار در نسخه سوم کتاب راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM-III) درج گردیده و به چاپ رسید، نقش اصلی را ایفا نمود.
🔳انتقادات
ایدهای که زیربنای دیدگاه بنجامین را شکل داده بود، نوعی نوروسکسیسم، فروکاستگرایی، و ذاتباوری جنسیتی بوده که اشتباه بودن آن امروزه آشکار گردیده است. درست است که مغزهای اصطلاحاً «مردانه» و «زنانه» تفاوتهایی با هم دارند، اما بیشترین چیزی که روی مغز تاثیر میگذارد عمدتاً عملکرد اجتماعی، فرهنگ، تجربیات، و شخصیت فرد هستند. مغزهای اصطلاحاً «مردانه» و «زنانه» پیش از سن 14 سالگی هیچگونه تفاوت قابل توجهی از لحاظ اتصالات مغزی ندارند. رشد و نمو مغزهای افراد پیش از تولد نیز با جنسیتی که براساس شکل ناحیه تناسلی به افراد نسبت داده میشود ارتباط چندانی ندارد.
اگر تئوری هری بنجامین در زمینه نمود یافتن جنسیت در مغز و روان صحت داشت، باید تفاوت قابل توجه و پایداری بین مغز زنان سیس/ترنس و مردان سیس/ترنس وجود میداشت، به گونهای که میبایست جنسیت افراد (صرفنظر از این که ظاهرشان چگونه بوده و خود را چگونه هویتیابی کردهاند) با استفاده از تکنیکهای عکسبرداری عصبی، مثلاً از روی نتیجه امآرآی تشخیص داده میشد.
متاسفانه این پیشگوییها نتیجه برداشتی عمیقاً اشتباه از شیوه نمود یافتن مفاهیم و مخصوصاً جنسیت در مغز انسان است. با توجه به اینکه جنسیت برساختهای اجتماعی است، واضح است که تلاش برای یافتن ارتباطات عصبی، آن هم در زمینه چنین پدیده اجتماعی، پژوهشگران را دست خالی رها میکند، چون درست مثل این است که بخواهیم ژنی را برای علاقه مردم به پوکمون بیابیم.
این مسئله شبیه به ذاتباوری جنسیتی غیر-عصبی است، که میآید جنسیت را براساس عملکرد ارگانهای تولید مثلی در بدو تولد تشخیص میدهد. هر دوی این مسائل، کودکان را وادار به پذیرش الگوهای رفتاری جنسیتی نموده، که در نهایت باینریانگاری جنسیتی را بازتولید و تقویت میکند. همین امر سبب میشود تا هم افراد سیسجندر و هم افراد ترنس، باورهای سرکوبگرانهای را درباره جنسیت، بدن، و شخصیت خود درونیسازی کنند.
مترجم: سعید.ش
🌐منبع: هلپترنسسنتر – شبکه اطلاعرسانی ترنسجندر و ترنزیشن
https://helptranscenter.org
مرجع:
http://sjwiki.org/wiki/Harry_Benjamin_syndrome
Copyright © 2020 سعید.ش https://helptranscenter.org هلپترنسسنتر – شبکه اطلاعرسانی ترنسجندر و ترنزیشن All Rights Reserved.