
هفت باور اشتباه حامیان افراد ترنس درمورد افراد غیرباینری
مترجم: سعید.ش
بسیار خوب، تا به اینجا صفر تا صد جنسیت را آموختهاید، تفاوت جنس و جنسیت را میدانید، میدانید که فقط دو تا جنسیت نداریم، میدانید که افراد غیرباینری وجود دارند، میدانید که هویت ما دورهای گذرا نیست، ما وجود داریم، ما کوئیر هستیم …
احتمالاً دارید با خود فکر میکنید که «بسیار عالی! هر چیزی که لازم داشتم را آموختهام، پس حالا میتوانم به حمایت از افراد ترنس بپردازم و دیگر لازم نیست نگران چیزی باشم!»
من واقعاً قدردان شور و شوقتان هستم، اما حقیقت این است که کار تا همین جا به پایان نمیرسد …
متاسفم، اما باید بگویم که هنوز تا هنوزه دارم چیزهای عجیبوغریب و غلطی درمورد جنسیتم میشنوم. حتی از طرف حامیان! فکر میکنم توانسته باشم منظورم را به درستی بیان کنم.
افراد غیرباینری هنوز تا هنوزه مورد سوءبرداشت قرار میگیرند و پستتر از دیگران تلقی میشوند، و حال دیگر زمان آن فرا رسیده که بهخصوص در جوامعی که در جهت دفاع از حق و حقوق ما تلاش میکنند، به این موضوعات بپردازیم.
و بله، کلماتی که بر زبان میرانید مهم هستند. این باورهای نادرست مهماند. باورهای نادرستی که حول تجربه زیستهام شکل گرفته واقعا آسیبزننده هستند – خیلی زیاد – چرا که باعث میشوند من و بسیاری از افراد دیگر احساس مسخره شدن، نادیده انگاشته شدن، و نامعتبر دانسته شدن کنیم.
البته ناگفته نماند، از بررسی این باورهای نادرست واقعاً خوشحال هستم.
همانطور که زندگی ما بیش از پیش در معرض دید قرار گرفته، و افراد بیشتری تمایل پیدا میکنند تا درمورد جنسیت (یا بیجنسیتی) عمیقتر و انتقادیتر بیاندیشند، لازم میشود که به باورهای نادرست و پرسشهای بیشتری درمورد جامعهمان بپردازیم.
شاید از نظرتان آدم خوشبینی باشم، اما من این مسائل را به چشم نقطهای برای رشد و پیشرفت مینگرم – و چنین میبینم که مردم بخشی از گفتگوهایمان را از قلم انداخته و حال دوباره سر میز بازگشتهاند تا با اشتیاق بیشتری آموزش ببینند.
به سر میز خوش آمدید. دانش و اطلاعات جدید درست کنار دست شماست. لطفاً اینجا را خانه خودتان بدانید و از خودتان پذیرایی کنید.
بیاییم با هم درباره باورهای نادرستی که درمورد افراد غیرباینری شکل گرفته و هنوز تا هنوزه به گوش میرسد، بپردازیم.
❌🔳باور نادرست 1. غیرباینری نوعی جنسیت نیست، بلکه بیشتر به نحوه ابراز و پوشش فرد بازمیگردد (یا، افراد غیرباینری از لحاظ تکنیکی هنوز یا مرد هستند یا زن)
یک لحظه دست نگه دارید! جنسیت افراد غیرباینری چیزی به جز همان جنسیتی که خود را با آن هویتیابی کردهاند نیست.
اینجا تعریف مختصری از جنسیت ارائه میکنم تا مطمئن شوم منظور یکدیگر را به خوبی متوجه میشویم: جنسیت احساسی است که نسبت به خود داریم و آن را با نیمنگاهی به فرهنگ جامعه برداشت یا ابراز میکنیم.
جنسیت چیزی است که از درون احساس میکنیم، چیزی نیست که آموخته باشیم، و به ما کمک میکند تا خود واقعی خویش را درک کنیم. متوجه شدید؟
با این حال هنوز این تفکر همیشگی (و صادقانه بگویم، توهینآمیز) در جریان است که میگوید جنسیتهای غیرباینری به اندازه جنسیتهای باینری معتبر نیستند – یعنی مثلاً من از لحاظ تکنیکی یا مرد هستم یا زن، و غیرباینری بودن صرفاً مربوط به «ظاهر و زیبایی»ام میشود.
این باور نادرست از آن جایی شایع شده که ما چهارچوب سفت و سختی برای باینریانگاری قائل هستیم، بطوریکه فقط دو جنسیت را «معتبر» و «واقعی» میپنداریم، و هر چیزی غیر از آن را به جایگاه دوم یا فرعی تنزل میدهیم. با بیان چنین جملاتی نشان میدهید که جنسیت ما را اصلاً به رسمیت نمیشناسید، و هنوز هم ما را در چهارچوب باینری متصور میشوید – چهارچوبی که ما با آن احساس راحتی نکرده و خود را با آن هویتیابی نمیکنیم.
غیرباینری بودن پوشش نیست، هویت است، درست مثل هویت خودتان. غیرباینری بودن درست به اندازه «مرد» بودن یا «زن» بودن معتبر است. «متفاوت» بودن با هنجار فرهنگی از راستی یا اعتبار هویت ما نمیکاهد.
بشخصه نه مرد هستم و نه زن – نه از رو، نه از درون، و نه از میان.
من جندرکوئیر هستم، به معنای واقعی کلمه.
ما در این سیستمی که فقط دو جنسیت باینری را به رسمیت میشناسد وجود داریم و زندگی میکنیم. وظیفه ماست که این سیستم را به چالش بکشیم و افراد غیرباینری را معتبر بدانیم. برای شروع نیز، لازم است جنسیتهای ما را نیز درست مثل هر جنسیت دیگری کاملاً معتبر و برحق بدانید، و دیگر سعی نکنید ما را در قالب سرکوبکننده باینری بگنجانید.
❌🔳باور نادرست 2. ترنزیشن غیرباینری یعنی آندروجینگونه شدن – یعنی ظاهر نه مردان و نه زنان را داشتن
خیر.
غیرباینری بودن یعنی جنسیت (یا بیجنسیتی) خود را از چهارچوبهای محدودکننده «مرد» و «زن» آزاد کردن، و خود را به هر شیوهای که احساس خوبی دارد یا تاییدکننده خود واقعی ماست ابراز کردن.
برای درک بهتر این مقوله، لازم است چند نکته را به یاد داشته باشید.
نکته اول اینکه، حقیقتاً ظاهر و بیان فیزیکی چیزی درمورد جنسیت افراد به ما نمیگوید، اگرچه گاهی اوقات اشارهای به آن میکند. جنسیت به هویت مربوط میشود، بسیار خوب؟ و هر چند که بدون شک میتوانیم هویت خود را از طریق پوشش خود ابراز کنیم، اما نکته مهم اینجاست که ضرورتاً ارتباطی بین درون و بیرون ما وجود ندارد.
بنابراین، ترنزیشن غیرباینری به هر صورتی میتواند باشد.
دومین نکتهای که باید به یاد داشته باشید این است که وقتی داریم درمورد افراد غیرباینری صحبت میکنیم، ضرورتاً معنایش این نیست که میخواهیم رد زنانگی و مردانگی را بهکل بزداییم. اتفاقاً بعضی از افراد غیرباینری ترجیح میدهند ابراز جنسیتی را به بازی گرفته و «قوانین» جنسیتی را در هم شکنند.
و ضرورتاً معنایش این نیست که همه افراد غیرباینری بخواهند ظاهری «خنثیجنسیت» داشته باشند.
مردم غالباً ظاهر «خنثیجنسیت» داشتن را با غیرباینری بودن در هم میآمیزند، اما حقیقت این است که ابرازهای جنسیتی اعضای جامعه ما فوقالعاده متنوع هستند!
افراد غیرباینری میتوانند لباس زنانه گلدار بپوشند. افراد غیرباینری میتوانند کتوشلوار بپوشند. افراد غیرباینری میتوانند هر پوششی مابین این دو را نیز داشته باشند. غیرباینری بودن به معنای محدود کردن انتخابها یا شیوه ابراز خود نبوده، بلکه به معنای گسترش آنها است.
❌🔳باور نادرست 3. غیرباینری یعنی جایی بین مرد و زن قرار گرفتن
ضرورتاً اینگونه نیست! بعضی از افراد غیرباینری دقیقاً اینگونه احساس میکنند، اما اینگونه نیست که همه افراد غیرباینری چنین نظر و عقیدهای راجع به خود داشته باشند.
چند بار باید درمورد خویشاوندان ایجندر (بیجنسیت)م با شما صحبت کنم؟
بسیاری از افراد غیرباینری هیچ جنسیتی ندارند. آنها هیچ جنسیتی را در خود احساس نمیکنند و بنابراین خود را با هیچ جنسیتی هویتیابی نمیکنند. آنها «مابین» هیچ چیزی نیستند، بلکه کاملاً خارج از آن قرار دارند.
بعضی از افراد غیرباینری، باینریانگاری را پس میزنند، و بنابراین هویت خود را با شاخصههای باینری تفسیر یا توصیف نمیکنند. با توجه به اینکه زنانگی و مردانگی صرفاً برساختهای اجتماعی هستند، بعضی از افراد غیرباینری ترجیح میدهند که خود واقعی خویش را با چنین ادبیاتی تفسیر و توصیف نکنند.
این درست نیست که بگوییم مردم فقط در سایه هویتهای باینری – یعنی مرد و زن – به جنسیت خود پی میبرند، گویی اینها تنها جنسیتهای معتبر موجود برای تجربه کردن، بازتاب کردن، یا توصیف کردن هستند.
بسیاری از افراد جنسیتهای خود را بر پایه چنین مفاهیمی برداشت یا ابراز نمیکنند.
❌🔳باور نادرست 4. همه افراد غیرباینری از ضمائر خنثیجنسیتی استفاده میکنند
من فردی غیرباینری هستم، و از ضمائر مخصوص مردان (he/him/his) برای اشاره به خود استفاده میکنم. پاسخ کوتاه به علت این موضوع: وقتی میبینم افرادی مردانگی مرا دائماً تایید میکنند که به صورت غریزی تمایل دارند جنسیت زن را به من نسبت دهند، احساس توانمندی میکنم.
فوقالعادهست وقتی که میبینم موقعی که مردم مرا خطاب میکنند، بخشی کمرنگ از وجودم را نیز به رسمیت میشناسند.
بعضی از افراد غیرباینری ادبیات خنثیجنسیتتری را به کار میبرند، مثلاً ضمائر اشاره به جمع (they/them) یا ضمائر دیگری همچون (ze/hir) و … را برای خویش برمیگزینند، تا نشان دهند که جنسیتشان خارج از دستهبندیهای باینری قرار دارد. این نیز ترجیحی کاملاً معتبر است.
هر فرد غیرباینری راجع به ضمائری که استفاده میکند (صرفنظر از اینکه خود را با چه ضمائری خطاب میکند)، دلایل مخصوص به خودش را دارد.
نکتهای که باید به آن توجه داشته باشید این است که ضمائر صرفاً واژههایی هستند که هر کسی به هر دلیلی میتواند آنها را به کار ببرد. اینگونه نیست که ضمائر ضرورتاً با هویت جنسیتی یا ابراز جنسیتی افراد مرتبط باشند، زیرا هیچ جنسیتی تملکی روی دسته ضمائر مشخصی ندارد.
اگر افراد غیرباینری ترجیح دهند که با ضمائر مخصوص زنان یا مردان خطاب شوند، این انتخاب از اعتبار هویتشان نمیکاهد. یادتان باشد هویت ما صرفنظر از اینکه چه نوع ضمائری را به چه دلیلی انتخاب کرده باشیم، همواره معتبر است.
❌🔳باور نادرست 5. بدنهای غیرباینری همه توانا، سفیدپوست، و لاغراندام هستند
شاید تا به حال مشخصاً این موضوع را بر زبان نیاورده باشید – البته امیدوارم – اما من این مورد را نیز در لیست باورهای نادرست این مقاله گنجاندم، چرا که طرز برخوردتان ممکن است به این تفکر دامن بزند، یا این که ممکن است به صورت ناخودآگاه چنین برداشتی داشته باشید.
اگر از شما بپرسم تصویر فردی آندروجینگونه را در ذهن خود مجسم کنید، چه میبینید؟
شاید فردی که در ذهن خود مجسم کردهاید، کمی شبیه به این تصاویر باشد.
تفکری شایع (و آسیبزننده) رواج یافته که میگوید فقط بدنهای لاغراندام، سفیدپوست، و توانا بدنهای غیرباینری یا آندروجینگونه معتبری محسوب میشوند. در نتیجه این تفکر، بیشتر صداهای افراد غیرباینری سفیدپوست، لاغراندام، یا توانا را به گوش دیگران رسانده و بیشتر تصاویر آنها را اشتراک میکنیم.
شاید این حرکتتان در ظاهر بیضرر به نظر برسد، اما متاسفانه سبب ایجاد تبعیض طبقاتی در جامعه ما میشود. با این کار به افرادی امتیاز میدهید که در حال حاضر نیز از امتیازهای بیشتری نسبت به افراد غیرباینری رنگینپوست، بزرگسایز، یا توانخواه برخوردار هستند.
اگر میخواهید حامی افراد ترنس باشید، و احیاناً موقعی که میخواهید فعالیتهایی را تدارک ببینید، مثلاً میخواهید سخنرانی را به دانشکده دعوت کنید، گروهی حامی تشکیل دهید، پروژهای تصویری انجام دهید یا هر کار دیگری، خواهناخواه به این تفکر دامن میزنید، بهتر است زینپس به صورت متمرکز و هدفدار تلاش کنید تا افراد غیرباینری رنگینپوست، چاق، و توانخواه را نیز در فعالیتهای خود شرکت دهید تا آنها نیز فرصت دیده شدن پیدا کنند.
و بله، همه افرادی که از ظلم و ستم چندلایه رنج میبرند باید دیده شوند و حضور داشته باشند.
تنها شاخصهای که بدنی را «غیرباینری» میکند، فردی است که در آن بدن زندگی میکند و خود را اینگونه هویتیابی میکند.
و اگر قرار است جامعه ما دیده شود، لازم است همه افراد عضو این جامعه دیده شوند – نه فقط بدنهایی که جامعه آنها را معتبر میداند، بلکه همه، همه بدنها زیبا هستند و باید دیده شوند، چرا که همه ما معتبر هستیم.
❌🔳باور نادرست 6. غیرباینری صرفاً نوعی تعمیرگاه امدادی در جاده ترنزیشن باینری است
جمله فوق درست مانند این است که بگویید: «افراد غیرباینری واقعی و معتبر نیستند» یا «افراد غیرباینری به نوعی نیمهترنسجندر محسوب میشوند.» به عبارت دیگر، چنین جملاتی هویت ما را بهکل زیر سوال میبرد.
درست است که بعضی از افراد در میانه مسیر، خود را غیرباینری هویتیابی میکنند اما پس از مدتی عنوان هویتی دیگری را مناسب خویش میبینند، که البته این مسائل نیز کاملاً معتبر هستند. جنسیت حالت سیال دارد، و گاهی تجربهای که از جنسیت خود داریم تغییر پیدا میکند.
اما نکته مهم اینجاست که تمامی افراد غیرباینری اینگونه نیستند.
و وقتی شما به گونهای صحبت میکنید که گویا تمامی افراد غیرباینری اینگونهاند، در حقیقت دارید به ما اینگونه میگویید که کل هویت ما دورهای گذرا، دروغ، یا نامعتبر است. و مشخص است که این گفته نه تنها درمورد تجربیات ما صدق نمیکند، بلکه (آشکارا) توهینآمیز نیز هست.
وقتی هویت جنسیتی خود را با شما در میان میگذاریم، این درست نیست که بیایید تجربیات ما را موشکافی کرده یا روی آنها اسم بگذارید.
وظیفه شما این است که ما را به همان صورتی که هستیم باور داشته باشید، معتبر بدانید، و به رسمیت بشناسید – نه اینکه فقط موقعی حامی ما باشید که با تصورات شما همخوانی داشته باشیم.
❌🔳باور نادرست 7. افراد غیرباینری نمیتوانند خود را گی یا لزبین بنامند
تعداد قابل توجهی از افراد غیرباینری خود را گی یا لزبین میدانند. بسیاری از افراد فکر میکنند عنوان «گی» یا «لزبین» فقط مناسب افرادی است که جنسیتی باینری داشته باشند، در حالی که اینگونه نیست. این موضوع مردم را سردرگم میکند، و قبول دارم که خود مرا نیز به مدت طولانی سردرگم ساخته بود.
اجازه بدهید برایتان مثالی بزنم.
بیاییم فرض را بر این بگیریم که فردی غیرباینری داریم که اگرچه خود را به عنوان یک زن هویتیابی نمیکند، اما هویت خود را بیشتر متمایل به سمت قطب زنانگی طیف جنسیت میداند. ایشان در جامعه لزبین احساس راحتی میکند، خود را با مفهوم زنانگی هویتیابی میکند، و نسبت به زنان و افرادی که خود را زنانه هویتیابی میکنند کشش دارد. بنابراین کاملاً مشخص است که ایشان میتواند عنوان «لزبین» را برای خویش برگزیند.
به طور مشابه، ممکن است فردی را داشته باشیم که خود را مردانه (نه «مرد») هویتیابی میکند. ایشان با وجود اینکه عنوان «مرد» را مناسب خویش نمیداند، اما هویتی مردانه داشته و نسبت به مردان و افرادی که خود را مردانه هویتیابی می کنند کشش دارد. بنابراین ایشان ممکن است برای توصیف سکشوالیتی خود، عنوان «گی» را برای خویش برگزیند.
موارد فراوان دیگری نیز وجود دارد که اگر به درستی آنها را تفسیر کنیم، میبینیم که آنها نیز مثل دو مثال فوق کاملاً معنیدار هستند.
مثلاً فردی بایجندر (دوجنسیتی) را در نظر بگیرید که مثلاً بین دو جنسیت نوتوا و زن در حال جابهجایی است. ایشان در زندگی روزمره خود را نوتوا هویتیابی میکند، اما موقعی که میخواهد رابطه جنسی برقرار کند، خود را زن هویتیابی میکند و مایل است که با زنان و افرادی که خود را زنانه هویتیابی میکنند رابطه جنسی برقرار کند. ایشان نیز ممکن است عنوان «لزبین» را برای خویش برگزیند.
شاید این مباحث برایتان گیجکننده به نظر برسند، بهخصوص اگر حامی افراد ترنس باشید – و البته هیچ اشکالی ندارد. اما نکته مهمی که باید به خاطر داشته باشید این است که سردرگمی شما درمورد این مباحث به این معنا نیست که دیگران نمیدانند چگونه تجربیات خود را نام نهند، بلکه به این معناست که شما به مطالعه و کسب اطلاعات بیشتر نیاز دارید.
ما هویتهای خویش را به خوبی میشناسیم. در بسیاری از مواقع افراد غیرباینری عنوان سکشوالیتی خاصی را برای خود برمیگزینند که شاید به نظر جنسیتدار میآید. این بدین معنا نیست که آنها دیگر غیرباینری محسوب نمیشوند!
و لازم است این موضوع را بپذیرید و حامی آن باشید.
***
همیشه مسائل مختلفی برای یادگیری وجود دارند – نه فقط برای حامیان، بلکه حتی برای افراد غیرباینری مثل من! زیرا دانش و آگاهی ما حول این مسائل دائماً در حال رشد و گسترش است.
بنابراین بله، مطمئنم فرصت دیگری نیز پیش خواهد آمد که شما را دوباره به نشستن سر میز دعوت کنم تا با هم گپوگفتی داشته باشیم.
یکی از مسئولیتهایی که شما به عنوان حامی افراد ترنس برعهده دارید این است که خودتان را متعهد به یادگیری کنید. مقالاتی مثل همین مقاله که مطالعه کردید، به عنوان قدم اول عالی هستند. و به عنوان فردی غیرباینری، واقعاً خوشحال میشوم و برایم معنیدار است وقتی میبینم که حامیان افراد ترنس وقت میگذارند تا بیشتر و بهتر تجربیات من و سایر اعضای جامعهام را درک کنند.
مهمترین نکتهای که باید به خاطر داشته باشیم این است که وقتی به باورهای نادرستی مانند آنچه در این مقاله ذکر گردید میپردازیم، یک قدم به سمت معتبر دانستن نه فقط افراد غیرباینری، بلکه همه انسانها با هر هویت جنسیتی و ابراز جنسیتی نزدیکتر میشویم.
و این فوقالعادهست.
مترجم: سعید.ش
🌐منبع: هلپ ترنس سنتر – شبکه اطلاع رسانی ترنسجندر و ترنزیشن
https://helptranscenter.org
مرجع:
https://everydayfeminism.com
Copyright © 2020 سعید.ش https://helptranscenter.org هلپ ترنس سنتر – شبکه اطلاع رسانی ترنسجندر و ترنزیشن All Rights Reserved