تعریف فاآفافینه Fa’afafine، دو روح Two-Spirit، و هیجرا Hijra

مترجم: سعید.ش

samoa
گروهی از فاآفافینه‌های ساموآیی Samoan © Jeantine Mankelow / Flickr

🔳تعریف فاآفافینه Fa’afafine

فاآفافینه به افرادی گفته می‌شود که در ساموآ، ساموآی آمریکا، یا دور از وطن خود جنسیت سوم یا نقش‌های غیرباینری دارند. فاآفافینه هویت جنسیتی/نقش جنسیتی به رسمیت شناخته شده‌ای در جامعه سنتی ساموآیی است، و بخشی جدایی‌ناپذیر از فرهنگ مردم ساموآ به شمار می‌رود. فاآفافینه افرادی هستند که با جنسیت منتسب به مردان متولد شده‌اند، و صراحتاً نقش‌های جنسیتی منتسب به مردانه و زنانه را به شیوه منحصربه‌فردی در پلی‌نزی به نمایش می‌گذارند. فاآفافینه‌ها از رفتارهای اغراق‌آمیز منتسب به زنانه گرفته تا رفتارهای مرسوم منتسب به مردانه را از خود بروز می‌دهند.

از میان بسیاری از تئوری‌های انسان‌شناسی که درمورد مردم ساموآ مطرح گردیده است، یکی از تئوری‌های برجسته غربی می‌گوید که در ساموآ اگر تعداد پسرهای خانواده‌ای از تعداد دخترهایش بیشتر باشد یا تعداد دخترهای خانواده برای انجام کارهای منتسب به زنانه خانه کافی نباشد، این خانواده‌ها پسربچه‌هایشان را به عنوان فاآفافینه بزرگ می‌کنند. با این حال لازم به ذکر است که مطالعات صورت گرفته، این تئوری را رد کرده است.

تخمین زده می‌شود که 1 تا 5% از مردم ساموآ خود را فاآفافینه می‌دانند. واژه فاآفافینه از پیشوند علّی «فاآ -» به معنای «به صورت» و واژه «فافینه» به معنای «زن» ساخته شده است. افرادی که در ساموآ با جسم منتسب به زنان متولد شده و خود را مرد می‌دانند (معادل زن به مرد فاآفافینه) را نیز فاآتانه، فاآتاما، و فافاتاما می‌نامند. واژه‌های غربی مثل گی، ترنسجندر، اف‌توام و … را نمی‌توان دقیقاً معادل واژه‌های ساموآیی مثل فاآفافینه، فاآتانه و … دانست.

تاریخچه فاآفافینه چندان قابل پیگیری نیست. نافانوآ، زنی مبارز و رئیسی در تاریخچه اولیه ساموآ را اغلب نماد فاآفافینه و فاآتانه می‌دانند. طبق مصاحبه‌های ضبط‌شده‌ای که دولگوی از افراد فاآفافینه در دهه 80 میلادی به عمل آورد، می‌دانیم که جانی فروت‌کیک طی جنگ جهانی دوم که ساموآ به اشغال امریکا در آمد، یک فاآفافینه مشهور بود. از اوایل دهه 80 میلادی تاکنون، حضور فاآفافینه در عرصه فرهنگ معاصر جهانی پُررنگ شده است.

افراد فاآفافینه به سخت‌کوشی و فداکاری برای خانواده مشهور هستند.

فاآفافینه نوعی جنسیت سوم محسوب می‌شود. این افراد در بیشتر مواقع منحصراً با مردانی که خود را فاآفافینه نمی‌دانند رابطه جنسی برقرار می‌کنند. افراد فاآفافینه گاهی نیز با زنان رابطه جنسی برقرار می‌کنند، اما ظاهراً هیچگاه با سایر فاآفافینه‌ها رابطه جنسی برقرار نمی‌کنند. این جنسیت سوم به خوبی در فرهنگ ساموآیی جا افتاده و مورد پذیرش قرار گرفته است، بطوریکه بیشتر مردم ساموآ می‌گویند که دست‌کم یک دوست فاآفافینه داشته‌اند؛ با این حال لازم به ذکر است که فاآفافینه‌ها در سایر جوامع، مثلا درگروه‌های کاتولیک و در میان رهبران سنتی به طور کامل مورد پذیرش واقع نشده‌اند. افراد فاآفافینه به‌طور مرسوم کارهای روزمره‌ای که مخصوص زنان خانواده ساموآیی است را می‌آموزند و انجام می‌دهند.

فاآفافینه‌ها می‌گویند که از بچگی «عاشق» مشارکت در فعالیت‌های منتسب به زنانه هستند؛ مثلاً دوست دارند با بقیه دختربچه‌ها هم‌بازی شوند، موقع بازی نقش شخصیت‌های خانم را ایفا کنند، لباس‌های منتسب به زنانه بپوشند، و با اسباب‌بازی‌هایی که مخصوص دختران است بازی کنند. در حالی که زنانی که با جسم منتسب به زنان متولد شده‌اند، گفته بودند که از بچگی اصطلاحاً «عاشق» مشارکت در این فعالیت‌ها نبوده، بلکه صرفاً به انجام این کارها «علاقه‌مند» بوده‌اند.

بعضی از فاآفافینه‌ها می‌گویند که از بچگی خود را دختر می‌دانسته‌اند. در ساموآ به‌ندرت پیش می‌آید کودکانی که با جسم منتسب به مردان متولد شده و خود را دختر خطاب می‌کنند، مورد تمسخر یا سرزنش قرار گیرند. به عنوان مثال، مطالعه‌ای حاکی از آن است که فقط درصد کمی از والدین (20%) تلاش کرده‌اند تا کودکان فاآفافینه خود را از مشارکت در فعالیت‌های منتسب به زنانه باز دارند. برای بسیاری از فاآفافینه ها، تحمیل نقش‌های منتسب به مردانه ناخوشآیند و آزاردهنده است. بسیاری از افراد فاآفافینه می‌گویند که از ایفای نقش‌های منتسب به مردانه نفرت دارند، مثلاً دل‌شان نمی‌خواهد در بازی‌ها و فعالیت‌های خشن شرکت کنند. شدت نارضایتی آنها از انجام فعالیت‌ها و بازی‌های خشن حتی بیشتر از دختران هم‌سن‌وسال آنها بوده است.

1
عکسی تاریخی از دو سرخپوست دو روح

🔳تعریف دو روح Two-Spirit

دو روح جنسیتی متمایز از لحاظ فرهنگی است. این واژه در توصیف بومیان امریکای شمالی به کار می‌رود که یکی از چندین نقش جنسیتی مختلطی را که در میان بسیاری از گروه‌های بومی امریکای شمالی و اقوام اولیه کانادایی یافت می‌شود ایفا می‌کنند. این نقش‌های مختلط به‌لحاظ تاریخی شامل پوشیدن لباس‌ها و انجام فعالیت‌هایی می‌شود که هم مختص مردان است و هم مختص زنان.

این واژه انگلیسی در سال 1990 طی سومین کنفرانس سالانه بین‌قبیله‌ای بومی آمریکا/اقوام اولیه گی/لزبین که در وینیپگ برگزار گردید، پدید آمد. واژه دو روح ترجمه مستقیم واژه «Niizh manidoowag» از زبان اجیبوی است، که معمولاً برای توصیف فردی به کار می‌رود که بدنش همزمان آشیانه‌ای برای روح مردانه و روح زنانه است. این واژه به شیوه انتزاعی‌تری نیز به کار می‌رود؛ مثلاً می‌توان گفت واژه دو روح به معنای حضور دو روح انسانی متضاد (مثلاً روح مبارز و روح مادر قبیله) یا دو روح حیوانی متضاد (بسته به فرهنگ، مثلاً روح عقاب و روح کایوت) در جسم فرد است.

لفظ «دو روح» چترواژه به حساب می‌آید و به عنوان تعریف دقیقی از جنسیت، گرایش جنسی و … محسوب نمی‌شود. گاهی بعضی از افراد، همجنسگرا بودن بومیان را با دو روح بودن آنها به اشتباه می‌گیرند. درست است که دو روح بودن و همجنسگرا بودن شباهت‌ها و تفاوت‌هایی باهم دارند، اما هم‌معنی و یکی نیستند. همجنسگرا مشخصاً به کسی گفته می‌شود که نسبت به همجنس خود کشش دارد، حال آن که دو روح بیشتر به معنای حضور دو روح در جسم یک شخص است. افراد دو روح ممکن است همجنسگرا باشند، اما اینگونه نیست که هر فرد همجنسگرایی ضرورتاً دو روح باشد.

افراد دو روح مسئولیت‌های روحانی مخصوص این نقش را ایفا می‌کنند. تعدادی از این مسئولیت‌ها عبارت‌اند از: در راه راست گام برداشتن، همیار مردم و بچه‌ها/جوان‌ترها بودن، و در مسیری خوب با ذهنیتی خوب نقش راهنما را ایفا کردن. افراد دو روح در جمع‌های مقدس جایگاه معنی‌داری دارند. دو روح‌ها در بسیاری از قبایل به عنوان حفظ‌کننده تعادل شناخته می‌شوند. افراد دو روح را غروبی مابین صبح مذکر و شب مونث می‌دانند.

اصطلاح دو روح فقط مختص افراد بومی است. دو روح نقشی مختص افراد جندرکوئیر، جندرفلوید، و جنسیت نامنطبق در قبایل سرخپوست/اقوام اولیه/بومیان امریکایی است. بنابراین هر فردی که عضو قبیله‌ای نیست، اجازه استفاده از این عنوان را نیز ندارد.

FHI BANGLADESH
گروهی از هیجراها در بنگلادش

🔳تعریف هیجرا Hijra

هیجرا (به هندی: हिजड़ा، به اردو: ہِجڑا، به بنگالی: হিজড়া، به تلوگو: హిజ్ర) یا خسرا در زبان پنجابی و کجا در زبان تلوگو، به افرادی گفته می‌شود که با جسم منتسب به مردان متولد شده و هویت جنسیتی منتسب به زنانه، پوشش منتسب به زنانه و سایر نقش‌های جنسیتی منتسب به زنانه را می‌پذیرند.

از قرن بیستم تا کنون، بعضی از فعالان هیجرا و سازمان‌های غیردولتی غربی در تلاش هستند تا هیجراها به عنوان «جنس سوم» یا «جنسیت سوم» (یعنی به عنوان فردی که نه مرد است و نه زن) به رسمیت شناخته شوند.

واژه هندی هیجرا در اصل از واژه هجره در زبان عربی گرفته شده و به معنای فرار از جنسیت بدو تولد است.

بسیاری از مردم هند بر این باور هستند که هیجراها توانایی برکت دادن و لعنت کردن را دارند و از این طریق دست به تجارت می‌زنند. گورویندر کالرا، روانپزشکی که درمورد جامعه هیجرا مطالعاتی انجام داده است، خاطره‌ای مربوط به زمانی که دسته‌ای از افراد بدون دعوت در جشن تولد نوه‌اش حضور یافتند را چنین تعریف می‌کند:

«اولین چیزی که مردم بر زبان راندند این بود که: «اوه خدای من، هیجراها اینجا هستند.» سپس مکثی کردند و بعد خندیدند. نسبت به هیجراها احساسات مثبت و منفی، تمسخر، ترس، و احساس عجیب و غریب بودن شکل گرفته است.»

صدها سال پیش در دورانی که مردم هند فرهنگ سنتی هندو را داشتند، با هیجراها به شیوه‌ای محترمانه برخورد می‌کردند. اما این فرهنگ در دوره ملکه ویکتوریای انگلیس تغییر یافت. از وقتی که انگلیس در اواسط قرن نوزدهم میلادی هند را مستعمره خود کرد، فرهنگ سخت‌گیرانه قضاوت درمورد رابطه جنسی نیز در هند جا افتاد، بطوریکه زین‌پس «برقراری رابطه جنسی خلاف طبیعت» جرم به حساب می‌آمد. این دوره به عنوان نقطه شروع جریان اصلی مقابله هند با همجنسگرایی، افراد ترنسجندر و هیجراها شناخته می‌شود.

بسیاری از هیجراها احساس بیگانگی و غریبی می‌کنند، چرا که مردم آنها را به چشم انسان‌هایی عجیب و غریب می‌نگرند. هیجراها از مورد هجوم، آزار و اذیت، و تجاوز واقع شدن نیز شکایت دارند. بیشتر هیجراها در حاشیه شهرها و با وضعیت معیشتی بسیار نامناسبی زندگی می‌کنند؛ گاهی اوقات مردم لفظ «هیجرا»را نیز واژه‌ای تحقیرآمیز می‌دانند.

دولت هند (از سال 1994) و پاکستان (از سال 2009) افراد هیجرا را به عنوان «جنس سوم» به رسمیت می‌شناسد، و از همین رو حقوق شهروندی پایه‌ای را به آنها اعطا می‌کند. در حال حاضر هیجراها در هند می‌توانند به انتخاب خود عنوان جنسیتی «E» (حرف اول واژه Eunuch به معنای خواجه) را در پاسپورت و مدارک شناسایی خود درج کنند. با این حال همچنان قوانین تبعیض‌آمیزی علیه این افراد وجود دارد؛ به عنوان مثال شهروندان برای این‌که حق رأی داشته باشند، یا باید خود را مرد بدانند یا زن.

جامعه هیجرا ادبیاتی مخفی را نیز برای خود پدید آورده که با نام «هیجرا فارسی»شناخته می‌شود. ساختار جملات این زبان عموماً بر پایه زبان هندوستانی است. در این زبان دست‌کم 1000 واژه منحصربه‌فرد گنجانده شده است.

مترجم: سعید.ش
🌐منبع: هلپ‌ترنس‌سنتر – شبکه اطلاع‌رسانی ترنسجندر و ترنزیشن
https://helptranscenter.org
مراجع:
https://nonbinary.wiki/wiki/Fa%27afafine
https://gender.wikia.org/wiki/Two-Spirit
https://newsmaven.io
https://en.wikipedia.org
https://www.nytimes.com
https://gender.wikia.org/wiki/Hijra

Copyright © 2020 سعید.ش https://helptranscenter.org هلپ‌ترنس‌سنتر – شبکه اطلاع‌رسانی ترنسجندر و ترنزیشن All Rights Reserved.