هشت باور نادرست رایج در جامعه ترنس ایران در زمینه هویتیابی و تشخیص ترنس بودن
نویسنده: سعید.ش
🔻فایل پیدیاف بررسی جامع باورهای نادرست رایج در جامعه ترنس ایران در زمینه ترنسجندر، ترنسکشوال و جراحیهای تصدیق جنسیت؛ گرایشهای جنسی و روابط جنسی افراد ترنس؛ تعریف ترنس؛ و هویتیابی و تشخیص ترنس بودن را میتوانید از طریق لینک زیر دانلود نمایید.
جامعه ترنس ایران سالهای بسیاری است که از عدم آگاهی و نبود اطلاعات صحیح در زمینههای مختلف رنج میبرد. این مسئله متاسفانه سالهاست که فضایی را برای ایجاد شایعات و باورهای نادرست و غیرعلمی و گاهاً متعصبانه و کلیشهای ایجاد کرده است. در این مقاله سعی بر این داریم تا به هشت مورد از رایجترین باورهای نادرست جامعه ترنس ایران در زمینه هویتیابی و تشخیص ترنس بودن بپردازیم. امید است تکتک افراد ترنس با افزایش آگاهی و اطلاعات خود و تلاش جهت تصحیح باورهای نادرست رایج، گام مهمی را در جهت پیشرفت جامعه ترنس ایران بردارند و برای بهبود وضعیت و شرایط خود و دیگر همنوعانشان مشارکتی فعال داشته باشند.
❌🔳باور نادرست 1: افرادی که از دوران کودکی خود را ترنس نمیدانسته و پوشش یا رفتاری کاملاً مطابق با جنسیتی که در بدو تولد به آنها نسبت داده شده است را داشته یا دارند، ترنس نیستند
حقیقت این است که بعضی از افراد ترنس از دوران کودکی یا نوجوانی نمیدانند که ترنس هستند. بعضی از افراد ترنس تا سن بزرگسالی یا حتی تا موقع سالخوردگی نیز نمیدانند که ترنس هستند. هر فردی ممکن است بنا به دلایل مختلفی در سنین مختلف به ترنس بودن خود پی ببرد. بعضی از افراد از تفاوت جنس و جنسیت آگاه نیستند و تا سالها واژه «ترنس» به گوششان نخورده است. بعضی از افراد به دلیل مسائل مربوط به بهداشت روان و مشکلات فراوانی که در زندگی با آنها دستوپنجه نرم میکنند، تا سالها امکان هویتیابی و خودشناسی دقیق ندارند. بعضی از افراد ترنس تا سالها با خود فکر میکنند که همجنسگرا هستند.
نکتهای که باید به آن توجه داشت این است که دوره خودشناسی و هویتیابی برای هر فردی با افراد دیگر متفاوت است و این تفاوت هیچگونه برتری بین افراد مختلف ایجاد نمیکند. یعنی فردی که از کودکی متوجه تفاوتهایی در خود و جنسیتی که براساس اندام جنسی به او نسبت داده شده میشود با فرد دیگری که در سن بزرگسالی خود را به عنوان ترنس هویتیابی میکند از لحاظ ترنس بودن کاملاً برابر بوده و هر دو به یک میزان ترنس محسوب میشوند.
همچنین لازم به ذکر است که نوع پوشش و رفتار شاخصهای برای هویتیابی به عنوان ترنس نیست. ابراز جنسیتی به شیوه ابراز جنسیت فرد به واسطه پوشش، رفتار، ظاهر و … گفته میشود. ابراز جنسیتی مقولهای مستقل از هویت جنسیتی (یا همان باور درونی افراد از جنسیت خویش) است، یعنی ابراز جنسیتی میتواند بازتابی از هویت جنسیتی فرد باشد یا نباشد. اجازه بدهید با ذکر مثال این موضوع را واضحتر بیان کنیم. مثلا زنی را درنظر بگیرید که موهایش بلند بوده، لباس زنانه و کفش پاشنهبلند پوشیده است؛ در این صورت میگوییم ابراز جنسیتی این زن، منتسب به زنان است. یا مثلا مردی را در نظر بگیرید که کفش رسمی مردانه، کت و شلوار و کراوات پوشیده و موهایش کوتاه است؛ در این صورت میگوییم ابراز جنسیتی این مرد، منتسب به مردان است.
اما حال بیاییم به عنوان مثال، زنی را در نظر بگیریم که موهای صورت و بدن خود را اصلاح نکرده است، پیراهن و کفش رسمی مردانه پوشیده و موهایش کوتاه است؛ در این صورت میگوییم ابراز جنسیتی این زن، منتسب به مردان است. یا مثلا مردی را درنظر بگیرید که کفش پاشنهبلند، دامن و زیورآلات زنانه پوشیده، صورت خود را آرایش کرده و موهایش بلند است؛ در این صورت میگوییم که ابراز جنسیتی این مرد، منتسب به زنان است.
نکتهای که در اینجا حائز اهمیت است، این است که هویت جنسیتی افراد براساس ابراز جنسیتی آنها تعیین نمیشود. همانطور که در مثالهای فوق نیز ملاحظه کردید، وقتی مردی ابراز جنسیتی منتسب به زنان را داشت، به دلیل نوع پوشش و رفتار خود از مرد بودن ساقط نشد. یا زنی که ابراز جنسیتی منتسب به مردان را داشت، به دلیل نوع پوشش و رفتار خود به عنوان یک «مرد» خطاب نگردید، بلکه همچنان زنی بود که صرفاً پوشش و رفتاری منتسب به مردان را داشت.
افراد ترنس نیز صرفنظر از این که خود را مرد، زن یا هیچکدام بدانند، میتوانند هر نوع ابراز جنسیتی را داشته باشند. اگر مرد ترنسی آرایش کند، کفش پاشنهبلند و دامن زنانه بپوشد یا رفتارهای منتسب به زنان را داشته باشد، از مرد بودن ساقط نمیشود. اگر زن ترنسی موی صورت و بدن خود را اصلاح نکند، به شغلهای کلیشهای منتسب به مردان مثل نجاری یا مکانیکی اشتغال داشته باشد، و با پوشش منتسب به مردان تردد کند، از زن بودن ساقط نمیشود؛ بلکه همچنان زنی است که ابراز جنسیتی منتسب به مردان را دارد.
خلاصهٔ کلام این است که ترنس بودن ارتباطی به سن هویتیابی، ظاهر و پوشش، رفتار، شغل و کلیشههای اجتماعی منتسب به مردان و زنان ندارد. هر فردی که جنسیت خود را متفاوت با جنسیتی میبیند که در بدو تولد براساس اندام جنسی به او نسبت داده شده ترنس است. هر فردی فقط و فقط خود میتواند خود را ترنس بنامد، و دیگران هرگز نمیتوانند به ترنس بودن یا نبودن افراد پی ببرند.
❌🔳باور نادرست 2: کودکی که پوشش/بازیها/ اسباببازیهای مختص جنس بدو تولد خود را پس میزند ترنس است
ضرورتاً اینگونه نیست. همانطور که در توضیحات باور نادرست 1 نیز به طور کامل توضیح داده شد، از روی پوشش و رفتار هیچ فردی نمیشود به هویت جنسیتی وی پی برد. به عنوان مثال، کودکی که پوشش/بازیها/ اسباببازیهای مختص جنس بدو تولد خود را پس میزند ممکن است در آینده: یک. خود را فردی ترنس هویتیابی کند؛ دو. فردی سیسجندر باشد که طبق کلیشههای جنسیتی رفتار نمیکند؛ سه. فردی سیسجندر باشد که طبق کلیشههای جنسیتی رفتار میکند؛ چهار. خود را همجنسگرا بداند، و …
به همین دلیل بسیاری از افراد برای اشاره به کودکانی که پوشش/بازیها/ اسباببازیهای مختص جنس بدو تولد خود را پس میزنند، از لفظ عام «جنسیت نامنطبق» استفاده میکنند تا به کودک اجازه بدهند هر موقع که بزرگتر شد و اطلاعات کاملتری درمورد هویت جنسیتی، جنس، جنسیت و … بدست آورد، خودش بتواند عنوان مناسب خویش را برگزیند. بنابراین به کار بردن لفظ «ترنس» برای کودکانی که جنسیت نامنطبق هستند صحیح نیست، و همانطور که پیشتر نیز گفته شد، هر فردی فقط و فقط خودش میتواند هویت جنسیتی خود را نام نهد.
❌🔳باور نادرست 3: ترنس بودن یا نبودن افراد را رواندرمانگر تشخیص میدهد
وظیفه رواندرمانگر، تشخیص و ارزیابی «ملال جنسیتی» است، نه ترنس بودن. و ملال جنسیتی لازمهٔ ترنس بودن نیست. هر فردی فقط و فقط خودش میتواند هویت جنسیتی خود را نام نهد و به ترنس بودن یا نبودن خویش پی ببرد. وظیفه رواندرمانگر این است که ملال جنسیتی مراجعهکنندگان خود را مورد ارزیابی قرار دهد؛ مراجعهکننده را یاری دهد تا وی بتواند به خودشناسی کافی دست یافته و هویت جنسیتی خود را نام نهد؛ اگر مراجعهکننده مبتلا به مشکلات روانپزشکی دیگری باشد، نسبت به شناسایی و درمان این مشکلات اقدام نموده یا مراجعهکننده را به متخصصان دیگر ارجاع دهد؛ با برگزاری جلسات مشاوره فردی و خانوادگی، اطلاعات و دانش کافی را در اختیار مراجعهکننده و خانواده وی قرار دهد؛ بکوشد تا جو حمایتی مناسب را برای مراجعهکننده ایجاد نماید تا وی بتواند در آرامش به خودشناسی برسد و از مشکلات مربوط به سلامت روان نظیر افسردگی و اضطراب به دور بماند.
رواندرمانگر لازم است آشنا با مسائل ترنس بوده و در این زمینه تجربه کافی داشته باشد؛ به هیچ عنوان نباید هویت جنسیتی مراجعهکننده خویش را انکار کند یا وی را تحت فشار بگذارد تا جنسیتی مطابق با جنس بدو تولد خویش را برگزیند؛ رواندرمانگر نباید نسبت به هویتهای جنسیتی و گرایشهای جنسی مختلف نگرش منفی ابراز نماید؛ بلکه باید مراجعهکننده را یاری دهد تا به خودشناسی برسد. وظیفه رواندرمانگر، محترم شمردن نگرانیهای مراجعهکننده و خانواده وی است؛ وظیفه رواندرمانگر این است که اطلاعات کامل و صحیح را به دور از تعصب و غرضورزی در اختیار مراجعهکننده قرار دهد تا وی بتواند به دور از ترس از تایید نشدن، آگاهانه و با رضایت کامل مسیر زندگی خویش را انتخاب نماید.
یک رواندرمانگر مجرب و آشنا به مسائل ترنس، به هیچ عنوان مراجعهکننده خود را تحت فشار و بازجویی قرار نمیدهد تا ترنس بودن خود را انکار کرده یا به اجبار جنسیتی را برگزیند که با جنس بدو تولد او مطابقت دارد. رواندرمانگر باید به مراجعهکننده خویش این فرصت را بدهد تا وی بتواند در فضایی دوستانه و پذیرا، به خودشناسی برسد و خود هویت جنسیتی خویش را نام نهد. رواندرمانگر وظیفه دارد اطلاعات لازم را درمورد گزینههای مختلف تسکین ملال جنسیتی در اختیار مراجعهکننده قرار داده و به او کمک کند تا با آگاهی کامل درمورد هر یک از گزینههای موجود تصمیمگیری کند.
❌🔳باور نادرست 4: ترنس کلاسیک/ترنسکشوال با شدت بالا
دستهبندی افراد ترنس بر اساس شدت و ضعف ملال جنسیتی، نوع تصمیمات و ترجیحات، گرایش جنسی، ابراز جنسیتی، و رفتار جنسی ایشان مربوط به مقیاس قدیمی هری بنجامین است که امروزه «مورد تاييد نيست» و با علم روز روانشناسى تفاوتهاى بسيارى دارد. نام انجمن بینالمللی ملال جنسیتی هری بنجامین (HBIGDA) نیز در سال 2006 به «انجمن تخصصی جهانی بهداشت افراد ترنسجندر (WPATH) تغییر یافت. بنابراین عبارت «ترنس کلاسیک/ترنسکشوال با شدت بالا» بیمعنی است. همانطور که در توضیحات باور نادرست 3 نیز عنوان گردید، یک رواندرمانگر مجرب و آشنا به مسائل ترنس حامی مراجعهکنندگان خویش است و وظیفه وی ارزیابی ملال جنسیتی مراجعهکننده است، نه هویت وی.
ملال جنسیتی لازمهٔ ترنس بودن نیست. بعضی از افراد ترنس نیاز به هیچ نوع تغییری در ظاهر و پوشش یا بدن خود احساس نمیکنند. بعضی از افراد ترنس نسبت به ظاهر و پوشش خود احساس ملال جنسیتی میکنند و با تغییر پوشش به شادمانی جنسیتی میرسند. بعضی از افراد ترنس، ناحیه تناسلی خود را منتسب به جنس یا جنسیت خاصی نمیدانند و هیچگونه احساس ملال جنسیتی نسبت به آن ندارند. بعضی از افراد ترنس فقط هورمون درمانی میکنند، و بعضی از افراد ترنس احساس میکنند که به یک یا چند مرحله عمل جراحی نیز نیاز دارند. همه افراد ترنس صرف نظر از اقداماتی که در جهت تصدیق جنسیت یا عدم تصدیق جنسیت انجام میدهند، به یک اندازه ترنس هستند. مرد ترنسی که در سن 40 سالگی متوجه ترنس بودن خود شده و فقط هورمون درمانی میکند و مرد ترنس دیگری که در سن 15 سالگی متوجه ترنس بودن خود شده و یک یا چند عمل جراحی را پشت سر گذاشته به یک اندازه مرد و ترنس هستند. زن ترنسی که همجنسگرا بوده و فقط هورمون درمانی میکند و زن ترنس دیگری که دگرجنسگرا بوده و عمل ناحیه تناسلی را انجام داده است به یک اندازه زن و ترنس هستند.
اصطلاح «ترنسکشوال با شدت بالا، ترنسکشوال اولیه، ترنسکشوال ثانویه» از نظر بسیاری از افراد ترنس منسوخ و توهینآمیز است و بهتر است برای اشاره به هیچ فرد ترنسی به کار نرود، مگر این که خود فرد ترنس چنین اصطلاحاتی را برای اشاره به خویش ترجیح دهد. جهت کسب اطلاعات بیشتر در این زمینه میتوانید مقالات مرتبط را در اینجا، اینجا و اینجا مطالعه نمایید.
❌🔳باور نادرست 5: افراد ترنسنما با رواندرمانی درمان میشوند
در توضیحات مربوط به باور نادرست 3، وظایف رواندرمانگر مجرب و آشنا به مسائل ترنس را توضیح دادیم و اشاره کردیم که رواندرمانگر قرار نیست مراجعهکنندگان خویش را «درمان» کند یا آنها را تحت بازجویی و فشار قرار دهد تا ناچاراً جنسیتی که براساس اندام جنسی به آنها نسبت داده شده را بپذیرند. چنین رویکردی غیراخلاقی و خشونتآمیز تلقی میگردد. رواندرمانگر حامی مراجعهکنندگان خویش است و اجازه میدهد تا هر مراجعهکنندهای که خود را ترنس میداند، در فضایی دوستانه و محترمانه، در آرامش و به دور از ترس از قضاوت شدن، و با داشتن اطلاعات و آگاهی کامل بتواند هویت جنسیتی خویش را نام نهد و مسیر زندگی خویش را مشخص کند.
بعضی از افراد ترنس ممکن است بعد از مراجعه به رواندرمانگر، در محیطی آرام و پذیرا و با افزایش سطح اطلاعات خود، به خودشناسی بیشتری رسیده و متوجه شوند که عنوان ترنس برایشان مناسب نیست و میتوانند به دور از ترس از طرد و قضاوت شدن، عنوان مناسب دیگری را برای خویش برگزینند. بعضی از افراد ترنس ممکن است به این نتیجه برسند که بهتر است با توجه به شرایط خانوادگی، اقتصادی، و اجتماعی خود تا مدتی طبق جنسیتی که در بدو تولد براساس به اندام جنسی به آنها نسبت داده شده زندگی کنند و بعد از چند سال که شرایط زندگی آنها تغییر یافت، اقدامات لازم را در جهت تسکین ملال جنسیتی خویش انجام دهند. بعضی از افراد ترنس ممکن است متوجه باورهای کلیشهای خود شوند، به دور از ترس از قضاوت شدن بتوانند به خودشناسی کاملی برسند و متوجه شوند که نیازی به طی کردن پروسه ترنزیشن در خود احساس نمیکنند و خیالشان از این بابت آسوده گردد که به هر صورتی که باشند هویتشان مورد پذیرش و احترام خواهد بود.
بنابراین این درست نیست که افراد ترنس را باتوجه به تصمیمات و ترجیحات آنها، شرایط زندگی آنها، کلیشههای اجتماعی، و دید و نگرشی که خود نسبت به آنها داریم به اصطلاح «ترنسنما» بخوانیم و لفظ «درمان» را برای آنها به کار ببریم. هر فردی که خود را ترنس میداند، ترنس است. واژه «ترنسنما» مصداق بارز خشونت و نفرتپراکنی در خود جامعه ترنس است. وقتی خود افراد ترنس، دیگر افراد ترنسی که با کلیشهها و باورهای نادرست ذهنیشان مطابقت ندارند را قضاوت میکنند، آنگاه چه انتظاری میتوان از افراد سیسجندر (غیرترنس) داشت؟
همیشه یادتان باشد، وقتی دوست ترنس خود را به هر دلیل ناموجهی زیر سوال میبرید و او را «ترنسنما» میخوانید، عملاً دارید هویت کل جامعه ترنس را زیر سوال میبرید و فضای ناسالمی ایجاد میکنید که هر فردی اعم از روانپزشک و پزشک ناآگاه، قاضی، خانواده و … به خودش اجازه بدهد و هویت کل جامعه ترنس از جمله خود شما را زیر سوال برده و انکار کند. وظیفه ما این است که واژههایی را که هر فردی برای معرفی خویش به کار میبرد محترم شماریم و فضایی دوستانه ایجاد کنیم تا همه افراد بتوانند به دور از ترس از طرد و قضاوت شدن به خودشناسی رسیده و احساس تعلق و پذیرفته شدن کنند.
❌🔳باور نادرست 6: ترنس واقعی … نیست، چرا که من و تمامی دوستانم اینگونه نبودهایم!
بعضی از افراد ترنس با خود فکر میکنند که چون رواندرمانگری «ترنس بودن» آنها را تایید کرده و موفق به دریافت مجوز تصدیق جنسیت شدهاند، پس تمامی خصوصیات و احساسات آنها ملاک ترنس بودن است و هر کسی با آنها تفاوت داشته باشد ترنس نبوده و مورد تایید نیست! جالب است بدانید «ترنس بودن» نیاز به هیچ تاییدنامهای از جانب هیچ فردی اعم از رواندرمانگر و قاضی و پزشک ندارد. فرد ترنسی که مجوز تصدیق جنسیت ندارد با فرد ترنسی که مجوز تصدیق جنسیت و تاییدیه رواندرمانگر دارد به یک اندازه ترنس هستند و هیچگونه برتری نسبت به هم ندارند.
نکته مهمی که همواره باید به آن توجه داشته باشید این است که شما و دوستانتان ملاک ترنس بودن نیستید و تجربیات شما قابل تعمیم به کل جامعه ترنس نیست. جامعه ترنس، جامعهای بسیار متنوع و گسترده است. این که فردی خود را ترنس میداند، ضرورتاً به این معنا نیست که شناخت کاملی از کل افراد ترنس داشته باشد.
هر فرد ترنسی تجربیات منحصربهفردی دارد. به تعداد افراد ترنس روی زمین، روشها و تجربیات متفاوتی برای ترنس بودن وجود دارد.
اگر به عنوان مثال، شما و دوستانتان به عنوان افراد ترنس از ناحیه تناسلی مادرزاد خود متنفر هستید، دلیل نمیشود که کل افراد ترنس (ترنسجندر/ترنسکشوال) از ناحیه تناسلی مادرزاد خود متنفر باشند! افراد ترنس صرف اینکه عنوان مشترکی را برای معرفی خویش به کار میبرند، افرادی مثل و مانند هم نیستند. همانگونه که زنان سیسجندر (غیرترنس) هر یک دیدگاهها، تجربیات و ترجیحات متفاوتی دارند، زنان ترنس نیز هر یک دیدگاهها، تجربیات و ترجیحات متفاوتی دارند. همانگونه که مردان سیسجندر (غیرترنس) مثل و مانند هم نیستند، مردان ترنس نیز مثل و مانند هم نیستند.
چیزی به اسم «ترنسنما» و «ترنس واقعی» وجود ندارد. تنها موضوعی که مطرح است، باورهای نادرست و کلیشهها و تعصبات ذهنی خود ماست که باید اصلاح گردد. این درست نیست که افراد ترنسی که با ما متفاوت هستند را به این دلیل که در «تعریف ترنس بودن» که طبق باورهای نادرست ما شکل گرفته نمیگنجند، طرد کنیم و تجربیات شخصی خود را بهسان سنگ محکی برای تشخیص ترنس بودن یا نبودن افراد بدانیم! قضاوت کردن دیگران مصداق بارز خشونت است، چه این قضاوت از طرف خود افراد ترنس صورت گیرد، چه از طرف رواندرمانگر باشد، چه هر فرد دیگری با هر قصد و هدفی.
بسیار حائز اهمیت است که یک. وقتی میخواهیم با دوست ترنس متفاوت خود ارتباط برقرار کنیم، و دو. وقتی میخواهیم اطلاعرسانی کنیم و صدای جامعه ترنس را به گوش جامعه برسانیم، مراقب باور نادرست و مخرب فوق باشیم.
❌🔳باور نادرست 7: تعداد افراد ترنس در چند سال اخیر به شدت افزایش یافته است
با افزایش سطح آگاهی عمومی از مسائل مربوط به جنس، جنسیت، هویت جنسیتی، ابراز جنسیتی، گرایش جنسی و تفاوت بین هر یک از این مقولات، افراد بیشتری امکان خودشناسی و هویتیابی پیدا میکنند و به ترنس بودن خود پی میبرند. افراد ترنس از دیرباز وجود داشتهاند، اما به دلیل نبود آگاهی و اطلاعرسانی، فرصت خودشناسی نمییافتند و ناچارا تن به زندگی میدادند که شاید اگر فرصت خودیابی را میداشتند هرگز آن را تجربه نمیکردند. بسیار زیباست که در عصر حاضر و با افزایش اطلاعرسانی صحیح، تعداد افرادی که درمورد هویت خود کاوش میکنند و در جهت خودشناسی بیشتر گام برمیدارند رو به افزایش گذاشته است. بیاییم فضایی صمیمانه برای همه افرادی که در حال گذر از دوره پرسشگری هستند ایجاد کنیم تا آنها نیز بتوانند در آرامش و به دور از ترس از قضاوت شدن، و با آگاهی و دانش کافی، به خودشناسی برسند و هویت جنسیتی خویش را نام نهند.
❌🔳باور نادرست 8: اطلاعرسانی درمورد افراد ترنس نباید بصورت عمومی و بدون سانسور انجام شود چرا که در این صورت افراد بسیاری که ترنس نیستند به سمت انجام عمل جراحی ترغیب میشوند، و افراد غیرترنس نیز از جزئیات مسائل افراد ترنس باخبر شده و برای آنها مزاحمت ایجاد میکنند
همانطور که در توضیحات باور نادرست 7 نیز عنوان گردید، افراد بسیاری با افزایش سطح آگاهی فرصت خودشناسی پیدا میکنند و ممکن است در نهایت به این نتیجه برسند که ترنس هستند. اگر اطلاعرسانی به صورت عمومی و بدون سانسور صورت گیرد، به این معنا که اطلاعات واقعی و حقیقی به گوش جامعه رسانده شود، بسیار بعید است که فردی به سمت انجام عمل جراحی ترغیب گردد. آنچه که افراد مختلف را به سمت عمل جراحی سوق میدهد، اطلاعرسانی صحیح نیست، بلکه اطلاعرسانی غلط و کلیشهای و به اصطلاح سانسور واقعیت است.
اگر افراد مختلف دانش کافی و صحیح در زمینه هویت جنسیتی، جنس و جنسیت و … داشته باشند، واقعیتها را بشناسند و فرصت هویتیابی پیدا کنند، تصمیمی که در نهایت برای انجام یا عدم انجام عمل جراحی میگیرند برپایه علم و اطلاعات صحیح و واقعیات خواهد بود، و این همان «رضایت آگاهانه» است. معنی رضایت آگاهانه این است که فرد تصمیمگیرنده از شرایط و پیامدهای تصمیم خود کاملاً آگاه بوده و با علم و اطلاعات صحیح و کافی تمامی جوانب را سنجیده و در نهایت آگاهانه دست به انتخاب زده است.
یکی از معضلات جامعه ترنس ایران، اطلاعرسانیهای غلط، کلیشهای، مخرب و به اصطلاح سانسور شده است. وقتی اطلاعرسانی به شیوهای سلیقهای صورت گیرد، واقعیتهای جامعه ترنس مخفی گردد، فرصتی برای رواج کلیشهها و باورهای نادرست و متعصبانه فراهم گردیده و صدای بسیاری از افراد ترنس خاموش شود، آنگاه ایجاد فضایی مخرب که در آن افراد مختلف فرصت خودیابی و خودشناسی نیافته و تصمیمات مهم زندگی خویش را براساس باورهای نادرست و کلیشهای بنا نهند دور از انتظار نخواهد بود.
بسیاری از باورهای نادرست، تعصبات، مسائل غیرعلمی و شایعاتی که جامعه ترنس ایران را سالهاست گریبانگیر خود کرده، محصول اطلاعرسانیهای غلط و کلیشهای است. چه بسا افراد ترنسی که تصمیمات مهم و اساسی زندگی خود را بر پایه همین شایعات غیرعلمی و بیاساس اتخاذ میکنند و به دلیل ترس از مورد پذیرش واقع نشدن و طرد شدن از سمت خانواده و جامعه، میکوشند تا خود را هر چه بیشتر در قالب این کلیشهها و باورهای نادرست جای دهند؛ افراد ترنسی که به جای خود واقعی خویش بودن، مجددا اسیر کلیشهها و باورهای نادرست جدیدتری میشوند. افراد ترنسی که از قالب نسبت داده شده به خود در بدو تولد رها گردیده، و گرفتار قالب جدیدتری میشوند که این بار به دست دیگر افراد ترنس و جامعه ناآگاه ساخته شده است.
اطلاعرسانی کلیشهای و سانسور شده نه تنها فرصت خودیابی و خودشناسی را از افراد ترنس میگیرد، بلکه در ذهن جامعه و افراد غیرترنس تصویر غلط و ناقصی از افراد ترنس ایجاد میکند. در چنین شرایطی، چطور میتوان از جامعه انتظار داشت که صدای اقشار مختلف ترنس را شنیده و تفاوتهای آنها را محترم شمارد؟ چطور میتوان انتظار داشت که تنوع و گستردگی جامعه ترنس نمایان گردد و هر فرد ترنسی بتواند به دور از ترس از قضاوت شدن خود واقعی خویش باشد؟ چطور میتوان به «تغییر وضعیت موجود» انتظار داشت وقتی تصویری غیرواقعی از آن منعکس میشود؟
بیاییم به قسمت دوم باور نادرست فوق نیز بپردازیم. بعضی از افراد ترنس بر این باور هستند که افراد غیرترنس نباید از جزئیات مسائل مربوط به افراد ترنس باخبر شوند، چون هنوز فرهنگ جامعه به اندازهای نرسیده که چنین مسائلی را درک نموده و محترم شمارد، و این کار باعث میشود تا افراد ترنس بعد از ترنزیشن در جامعه شناسایی شده و مورد آزار و اذیت مردم قرار گیرند.
بسیار خوب، آیا تا به حال با خود اندیشیدهاید که «چرا» هنوز تا هنوزه فرهنگ جامعه به اندازهای نرسیده که افراد ترنس را محترم شمارد؟ چرا گاهی پیش میآید که بعضی از افراد ترنس به دلیل ترس از مورد آزار و اذیت قرار گرفتن در جامعه دست به ترنزیشن میزنند؟ چرا فشار زیادی روی افراد ترنس است که خود را تا جای ممکن شبیه به افراد سیسجندر کنند تا بلکه در خانواده مورد پذیرش قرار گرفته و در جامعه به عنوان فردی سیسجندر شناخته شوند و پیشینه آنها هرگز آشکار نگردد؟ تکلیف افراد ترنسی که نمیخواهند روند ترنزیشن را طی کنند یا شرایط مالی و اقتصادی، اجتماعی و خانوادگی آنها به گونهای نیست که بتوانند پروسه ترنزیشن را طی کنند چه میشود؟
تا وقتی که اطلاعرسانیها درمورد جامعه ترنس به صورت سلیقهای صورت گرفته و با سانسور و سرپوش گذاشتن روی واقعیتها همراه باشد، چطور میشود از جامعه سیسجندر (غیرترنس) انتظار داشت که افراد ترنس را با همه تفاوتهایشان محترم شمرده و تصدیق کنند؟ چطور میشود انتظار داشت سطح فرهنگ جامعه بالاتر برود تا افراد ترنس مورد آزار و اذیت قرار نگیرند؟
اگر جامعه سیسجندر از تفاوتها و تنوع و گستردگی جامعه ترنس آگاه نبوده و به جای واقعیتها، با کلیشهها و باورهای نادرست آشنا شود، نمیشود انتظار تغییر شرایط کنونی را داشت. اگر جامعه ایران با معضلات افراد ترنس در ایران، از روندهای سلیقهای اخذ مجوز تصدیق جنسیت گرفته تا بیمسئولیتی بعضی از جراحها و عملهای جراحی بیکیفیتی که منجر به نقص عضو و آسیب به افراد بسیاری شده، تا عقیمسازی اجباری برای اخذ شناسنامه تا معافیت اعصاب و روان تا تلاش رواندرمانگران متعصب و ناآگاه برای «درمان» افراد ترنس و … آشنا نگردد، نمیشود انتظار تغییر شرایط کنونی را داشت.
اطلاعرسانی امری بسیار مهم و حساس است. شایسته است هر فرد ترنسی خود را مسئول بداند و برای بهبود وضعیت کنونی تلاش کند. ضرر و زیان اطلاعرسانی سانسور شده و غلط به مراتب از عدم اطلاعرسانی بیشتر است. بنابراین بسیار حائز اهمیت است که «واقعیت»ها ارج نهیم و به گوش جامعه برسانیم. باشد که با تلاش و کوشش تکتک افراد ترنس بتوانیم آیندهای بهتر و روشنتر برای همه افراد ترنس با همه تفاوتهایشان انتظار داشته باشم. جهت کسب اطلاعات بیشتر درمورد نحوه اطلاعرسانی در زمینه مسائل مربوط به ترنس میتوانید مقاله مرتبط را در اینجا مطالعه نمایید.
امید است جامعه ترنس ایران در ابتدا و پیش از هر اقدام دیگری، فرهنگسازی را از درون خود جامعه ترنس آغاز نماید؛ هر فرد ترنسی خود را مسئول بداند، با مطالعه منابع معتبر و علمی در جهت افزایش سطح اطلاعات صحیح خود بکوشد، و با شایعات بیاساس و تعصبات غیرعلمی مقابله کند؛ همنوعان خود را با همه تفاوتهایشان مانند خود بداند، بپذیرد و محترم شمارد؛ و مسیر رشد و شکوفایی را برای خود و دیگر همنوعان خویش هموار سازد. تغییر در سطح جامعه، از تکتک افراد ترنس آغاز میگردد و هر فرد ترنسی باید از خود شروع کند.
🔻فایل پیدیاف بررسی جامع باورهای نادرست رایج در جامعه ترنس ایران در زمینه ترنسجندر، ترنسکشوال و جراحیهای تصدیق جنسیت؛ گرایشهای جنسی و روابط جنسی افراد ترنس؛ تعریف ترنس؛ و هویتیابی و تشخیص ترنس بودن را میتوانید از طریق لینک زیر دانلود نمایید.
نویسنده: سعید.ش
🌐منبع: هلپ ترنس سنتر – شبکه اطلاع رسانی ترنسجندر و ترنزیشن
https://helptranscenter.org
Copyright © 2019 – 2020 سعید.ش https://helptranscenter.org هلپ ترنس سنتر – شبکه اطلاع رسانی ترنسجندر و ترنزیشن All Rights Reserved