هشت موردی که افراد ترنسجندر به شما بدهکار نیستند
مترجم: سعید.ش
هیچچیزی به اندازه حقخواهی بیجا روز خوش آدم را ویران نمیکند.
درباره انتظاراتی صحبت میکنم که مردم روی دوش منی که ترنسجندر هستم میاندازند، اما هیچوقت همین چیزها را از همتایان سیسجندرم انتظار نداشته و ندارند.
مثلا بارها و بارها شده افراد سیسجندر (غیرترنس) بدون حتی لحظهای تامل از من پرسیدهاند که «آیا نمیخواهی از شرّ …» و به طرف سینهام اشاره میکنند و ادامه میدهند «اینها خلاص شوی؟».
واقعا نمیدانم پرسش چنین سوالاتی در چه سیارهای قابل قبول است، اما چیزی که میدانم این است که – بینهایت – اذیت میشوم وقتی افراد بسیاری را میبینم که دانستن این اطلاعات را حق خود میدانند، و آن قدر روی این حق پافشاری دارند که وقتی میخواهند چنین سوالاتی را مطرح کنند اصلا به فکر راحتی یا حریم شخصی من نیستند.
بارها و بارها شده که با افرادی برخورد داشتهام – که یا درمورد وجود افرادی مثل من «کنجکاو» بوده یا این که نمیدانستهاند چطور باید درمورد مسائل ترنس با من صحبت کنند – که پیش خودشان به اشتباه اینگونه تصور میکردهاند که حال نمونه واقعی کیتلین جنر را از نزدیک دیدهاند، موش آزمایشگاهی پیدا کردهاند، کیسی برای مطالعه یافته، یا اسباب سرگرمیشان فراهم شده است.
حقخواهی بیجا به روشهای مختلفی صورت میگیرد.
حقخواهی بیجا پرسشهای بهظاهر «بیقصد و غرضی» است که مردم درباره بدن ما میپرسند، که گویا ما افراد ترنس بدهکار آنها هستیم تا اطلاعات خصوصی و جزئیات روند تطبیق جنسیت شخصی خود را در اختیارشان قرار دهیم. حقخواهی بیجا تلاش نمادین و بیپایه و مایهای است که ظاهرا در جهت احقاق حقوق ما افراد ترنس صورت میگیرد اما هیچ ثمری به حال جامعه ترنس نداشته و ندارد. حقخواهی بیجا یعنی این که صرفا فرهنگ ترحم و دلسوزی نسبت به افراد ترنسجندر را نشر دهید و هیچ ارزشی به عنوان یک انسان برای ما قائل نشوید و انسان بودن ما را به رسمیت نشناسید.
حقخواهی بیجا درخواستهایی است که از ما افراد ترنس دارید و از ما میخواهید تا برای راحتی بیشتر افراد سیسجندر (غیرترنس)، ظاهر خود را تغییر دهیم.
حقخواهی بیجا از آنجایی نشأت میگیرد که وجود افراد ترنس را صرفا اسباب سرگرمی، راحتی، یا ارضای کنجکاوی افراد سیسجندر (غیرترنس) میدانیم.
هیچ فرقی نمیکند که این رفتارها عمدی باشد یا سهوی؛ متاسفانه حتی گاهی شده که بهترین حامیان افراد ترنس نیز چنین نگرشی را در برخوردهای روزمرهای که با افراد ترنس دارند، در جامعه جا میاندازند.
خوب حال ما چگونه میتوانیم انتظارات و حقخواهی بیجا را درهم شکنیم و دنیا را به مکان امنتری برای افراد ترنس مبدل سازیم؟
برای شروع میتوانید این مقاله را مطالعه نمایید. در این مقاله هشت موردی که افراد ترنسجندر به شما بدهکار نیستند ذکر شده است، و توضیح داده شده که چرا این انتظارات بیجا تا این حد مشکلساز هستند.
🔳1. افراد ترنس هیچ توضیحی درباره بدنشان و برنامههایی که در این خصوص دارند به شما بدهکار نیستند
صبر کنید، صبر کنید. بدن من؟ به خودم مربوط است. درباره برنامههایی که برای بدنم دارم از من نپرسید، مگر این که خودم سر صحبت را باز کنم و در این مورد صحبت کنم.
وقتی که فکر میکردم فردی سیسجندر (غیرترنس) هستم، اصلا به یاد ندارم که حتی یکمرتبه پیش آمده باشد که کسی از من بپرسید «لطفا ناحیه تناسلیات را با ذکر خصوصیترین جزئیات برایم توصیف کن، و به من بگو که دوست داری ناحیه تناسلیات در آینده چه شکلی باشد.»
پس آیا نشانه انصاف است که افراد ترنسجندر را هدف پرسش چنین سوالات متجاوزانهای قرار دهید؟
فقط بهخاطر اینکه ترنس هستم دلیلی نمیشود که توضیحات دقیقی درمورد جزئیات ترنزیشن پزشکی (مراحل تغییر پزشکی)ام را که البته اگر بخواهم این مراحل را طی کنم، به شما بدهکار باشم. اینها مسائلی شخصی بین من، پزشکم، و افرادی هستند که خودم ترجیح میدهم در این مورد با آنها صحبت کنم.
افراد ترنس خیلی فراتر از بدنشان و روند تطبیق جنسیتی که طی میکنند هستند، و اگر بدون هیچ ضرورتی تمرکز خود را روی بدن ما بگذارید، عملا دارید این پیام را به ما میرسانید که به جای اینکه به ما افراد ترنس به چشم انسان بنگرید، دارید ما را شیءپنداری میکنید.
ناگفته نماند که این طرز رفتار مسائل بسیار مهمی را تحتالشعاع قرار میدهد که روی زندگی روزمره ما تاثیر میگذارند.
🔳2. افراد ترنس هیچگونه توضیحی درمورد نام بدو تولد یا هرگونه جزئیاتی که مربوط به دوران قبل از تطبیق جنسیتشان میشود را به شما بدهکار نیستند
معنی این جمله دقیقا این میشود: لطفا درباره دورهای از زندگیات که اصلا دلت نمیخواهد آن را با کسی اشتراک کنی، به من بگو. لطفا اطلاعات خصوصی مربوط به این دوره را نیز با ذکر جزئیات بیان کن!
مجددا لازم به ذکر است که افراد ترنس صرفا بدلیل ترنس بودنشان هیچگونه اطلاعات خصوصی یا حساسی که ممکن است بیان یا یادآوری آنها سبب رنجششان شود را به شما بدهکار نیستند. کنجکاوی شما دلیل نمیشود تا اجازه تجاوز به حریم شخصی و خصوصی افراد ترنس را به خود بدهید.
سوالاتی از این دست مرا آزار میدهد، چون هر موقع فردی به ترنسجندر بودنم پی میبرد، فکر میکند گذشته من رازی رسواکننده و بسیار جالبتر یا ارزشمندتر از خود واقعی من است که تا به امروز برای رسیدن به آن جنگیدهام.
خودم اگر مایل باشم، هر موقع که آمادگیاش را داشته باشم درمورد گذشتهام با شما صحبت میکنم.
لطفا تمرکز خود را روی کسی که امروز هستم بگذارید – به شما قول میدهم فردی که روبهرویتان ایستاده بسیار جالبتر از گذشتهاش است.
🔳3. افراد ترنس هیچنوع دوستی یا رابطهای که بتوانید به وسیله آن روشنفکری خود را به دیگران اثبات کنید به شما بدهکار نیستند
من خودم را بازیچه تصور دیگران از عدالت اجتماعی نمیکنم. پس لطفا تا به افراد جدیدی رسیدید، دیگر مرا به عنوان «دوست ترنسجندر» خود معرفی نکنید.
خلاصه کلام این که صرفا بهخاطر این که فرد ترنسی را میشناسید یا با فرد ترنسی رابطه جنسی دارید، معنایش این نیست که حتما آدم بهتری، حامی بهتری، یا فعال بهتری برای احقاق حقوق افراد ترنس هستید.
دوستی با افراد ترنس یا برقراری رابطه جنسی با آنها، اثباتی بر روشنفکر بودن شما نیست.
و اگر احیانا به ترنسستیزی متهم شدید و برای دفاع از خود سریع گفتید «من ترنسستیز نیستم چون دوست صمیمی/شریک جنسیام ترنس است»، مطمئن باشید که حنایتان دیگر پیش ما رنگی ندارد.
من بازیچه دست شما نیستم، و شک نداشته باشید سپر محافظ شما دربرابر انتقادات بهجایی که از شما میشود نخواهم شد.
🔳4. افراد ترنس آموزش صفر تا صد جنسیت را به شما بدهکار نیستند
درک میکنم که میخواهید چیزهای بیشتری را درمورد افراد ترنس بیاموزید.
هویت جنسیتی، ابراز جنسیتی – جنسیت مبحثی گسترده و پیچیده و در عین حال جالب است! احتمالا سوالات بسیاری برایتان پیش آمده، و خوب حتما با خود فکر میکنید که برای پرسش این سوالات چه کسی بهتر از فرد مورد اعتمادتان میتوانید پیدا کنید؟
اما بیاییم در این خصوص کمی بیشتر فکر کنیم. این احتمال را بدهید که شما یگانه دوست سیسجندر (غیرترنس) من نباشید. یعنی من صدها دوست دیگری داشته باشم که مثل شما مبحث جنسیت برایشان جالب شده و سوالات بسیاری برایشان پیش آمده است.
واقعیت این است که مردم افراد ترنس را مدام با سوالات فراوان بمباران میکنند و از آنها انتظار دارند که دیگران را آموزش دهند، آن هم فقط بخاطر ترنس بودنشان.
و این واقعا خستهکننده است که مجبور باشیم زندگینامه و حتی تجربیات دردآور خود را بارها و بارها برای افراد سیسجندر (غیرترنس) توضیح دهیم تا بلکه آنها را «آموزش» داده باشیم.
چرا به جای اینکه افراد ترنس را منبع خود کنید و انرژی آنها را صرفا به جهت آموزش و منافع شخصی خودتان بگیرید، به منابع معتبر بسیاری که در فضای مجازی موجود است مراجعه نمیکنید؟
به این صورت افراد ترنس هم متوجه میشوند که قصد شما واقعا یادگیری و آموزش است، و وقت و عمر آنها را نیز ارزشمند میدانید.
🔳5. افراد ترنس تعریف زندگینامه شخصی و غمانگیزشان را به شما بدهکار نیستند
زندگی من برنامه تلویزیونی اپرا وینفری نیست.
اگر درباره گذشتهام سوال میپرسید تا بلکه داستان غمانگیزی را بشنوید، دارید این پیام را به من میرسانید که به جای اینکه مرا به چشم یک انسان بنگرید، مرا اسباب سرگرمی خود ساختهاید.
در رفتارتان تجدیدنظر کنید.
🔳6. افراد ترنس موقعی که از شما درخواست احترام و پذیرش میکنند، هیچگونه عذرخواهی به شما بدهکار نیستند
«ضمائرت واقعا گیجکننده هستند. چرا تلاشی که دارم میکنم را محترم نمیشماری؟»
«متوجه هستم که نام کنونیات این نیست، اما نمیبینی چقدر برایم سخت است؟»
«پدربزرگ و مادربزرگت به اندازه کافی سختی کشیدهاند و به دردسر جدیدی نیاز ندارند. نمیتوانی صبر کنی بعدا آشکارسازی کنی؟»
با افراد ترنسجندر هرگز نباید جوری رفتار کنیم که احساس کنند هویتشان باری سنگین بر دوش دیگران یا اسباب زحمت آنها است. هرگز نباید افراد ترنس را بهخاطر خود واقعیشان یا بهخاطر اینکه میخواهند نیازهایشان به رسمیت شناخته شود مقصر بدانیم و از آنها انتظار عذرخواهی کردن داشته باشیم.
افراد ترنس بهخاطر اینکه با هویت خود صادق هستند هیچگونه عذرخواهی به شما بدهکار نیستند. افراد ترنس بهخاطر اینکه ترنس بودنشان برای شما ناآشنا و «پیچیده» است هیچگونه عذرخواهی به شما بدهکار نیستند. افراد ترنس به دلیل وجود داشتنشان هیچگونه عذرخواهی به شما بدهکار نیستند.
همین که در دنیایی که هنوز ما را نپذیرفته، خود واقعیمان هستیم، به اندازه کافی سخت است (آمار باورنکردنی خشونت و تبعیض علیه افراد ترنس هم بماند).
اگر هیچ حرفی در جهت حمایت از افراد ترنس ندارید، لطفا بهتنهایی با احساساتتان کنار بیایید.
🔳7. افراد ترنس هیچگونه توضیح و توجیهی درمورد این که چرا یا چه زمانی میخواهند (یا نمیخواهند) تطبیق جنسیت دهند به شما بدهکار نیستند
تطبیق جنسیت به آرامش و راحتی من مربوط میشود – نه شما.
بنابراین اینکه از من بپرسید چرا دارم انتخابهای مشخصی درمورد بدنم میکنم، و انتظار داشته باشید که از انتخابهای خودم دفاع کنم؛ اینکه از من بپرسید چرا برای هورمون درمانی یا جراحی تا موقعی که شما احساس راحتی کنید دست نگه نمیدارم؛ یا این که مرا به سمت انتخابهایی سوق دهید که به جای حمایت از من، کار شما را راحتتر میکند، اصلا پسندیده نیست.
با این دست رفتارها عملا دارید به من میگویید که شادی و راحتی خودتان را به شادی و راحتی من ترجیح میدهید.
نباید از افراد ترنس بخواهید که به شیوهای که برای اطرافیانشان رضایتبخشتر است تطبیق جنسیت دهند.
روند تطبیق جنسیت (یا عدم تطبیق جنسیت) افراد ترنس طبق نیازها و اولویتهای خود این افراد، و طبق شاخصههایی که احساس آرامش و کمال را برای این افراد به ارمغان میآورد صورت میگیرد – نه طبق معیارها و خواستههای افراد سیسجندری که دیدگاهها و باورهای ناشایستی درباره مسئلهای به این خصوصی دارند.
افراد ترنس هیچ توضیح و توجیهی درباره بدن، جنسیت(ها) یا بیجنسیتی خود به هیچ فردی بدهکار نیستند.
حقیقت امر این است که شاید روند تطبیق جنسیت افراد ترنس روی شما تاثیر داشته باشد، اما باید توجه داشته باشید که بیشترین تاثیر روند تطبیق جنسیت افراد ترنس متوجه خود این افراد است. و این افراد ترنس هستند که مجبورند تا آخر عمر با انتخابهایی که کردهاند زندگی کنند.
شاید این انتخابها روی شما تاثیر داشته باشد، اما یادتان باشد که این انتخابها از آنِ شما نیستند و به شخص شما مربوط نمیشوند.
🔳8. افراد ترنس هیچچیزی را به شما بدهکار نیستند
افراد ترنسجندر مانند هر فرد دیگری حد و مرزهایی در زندگی خود دارند، و این حد و مرزها لازم است محترم شمرده شود. حقیقت این است که افراد ترنسجندر هیچچیزی را به شما بدهکار نیستند.
مشکل انتظارات و حقخواهی بیجا و مسائل دیگری که از آن نشأت میگیرد این است که چنین رویکردی انسان بودن افراد ترنس را نادیده میانگارد؛ با ما همانند شیء، سپر محافظ، اسباب سرگرمی رفتار میکند، و پیش از اینکه انسان بودن ما تمام و کمال به رسمیت شناخته شود از ما سوءاستفاده میکند.
وقتی افراد ترنس را با این دست رفتارهای ریز و درشت خود از انسان بودن ساقط میکنید، به همه دنیا اجازه میدهید که ما را محترم نشمرده و حتی به ما صدمه بزنند، چون به جای این که ما را به چشم انسان ببینند، به چشم شیئی میبینند که میتوانند برای پیشبرد اهداف خویش بهراحتی از آن سوءاستفاده کنند.
اگر احساس میکنید از افراد ترنس، از بدنشان، از وقت و زمانشان، یا تصمیماتشان انتظار خاصی دارید و در این خصوص حقی برای خود قائل هستید – زمان آن فرا رسیده که درمورد رویکردتان تجدیدنظر کنید. انتظارات سمی شما متاسفانه بیتاثیر نبوده و به خورد فرهنگ جامعهای میروند که وجود افراد ترنسجندر را نفی کرده و آنها را پستتر و پایینتر از دیگر افراد جامعه میداند.
شاید به نظرتان پریشانکننده باشد و با خود بیاندیشید که: «وای، اصلا میتوانم با افراد ترنس در ارتباط باشم و از نظر آنها انتظارات و حق خواهی بیجا نداشته باشم؟ یعنی هر کاری هم که بکنم فرقی نمیکند و باز ممکن است آسیب برسانم؟»
مهمترین موضوع این است که ما افراد ترنس میخواهیم که ما را به چشم انسانهایی کامل بنگرید، همانطور که بقیه افراد را به چشم انسانهایی کامل مینگرید.
پس نفس عمیق بکشید. به شما قول میدهم ما افراد ترنس آنقدرها هم نازکنارنجی نیستیم. کافی است با ما محترمانه رفتار کنید، از اشتباهاتتان بیاموزید، و هر موقع اشتباهی از شما سر زد عذرخواهی کنید. و یک مورد دیگر اینکه، میدانید، درمورد ناحیه تناسلیمان سوال نپرسید. واقعا لازم است این رفتار را ترک کنید.
مترجم: سعید.ش
🌐منبع: هلپ ترنس سنتر – شبکه اطلاع رسانی ترنسجندر و تغییرجنس
https://helptranscenter.org
مرجع:
https://everydayfeminism.com/2016/02/trans-people-dont-owe-you/
Copyright © 2019 سعید.ش https://helptranscenter.org هلپ ترنس سنتر – شبکه اطلاع رسانی ترنسجندر و تغییرجنس All Rights Reserved