مصاحبه – عمل ناموفق فالوپلاستی توسط دکتر فروتن و دکتر عباس زاده بیمارستان فاطمه زهرا سال 1388
مصاحبه کننده: محمد بهامین آسمانی
⚠️هویت مصاحبه شونده محفوظ است و به جهت حفظ حریم خصوصی مصاحبه شونده برخی جزییات حذف شده است.
⚫️محمد بهامین آسمانی: چه مدت بعد از عمل فالوپلاستی، پنیس دچار نکروز (سیاه شدن) شد؟! اسم پزشک جراح و بیمارستان چه بود؟!
⚪️من در سال ٨٨ در بیمارستان فاطمه زهرا (تهران ) در خیابان یوسف آباد توسط دکتر فروتن ویزیت شدم که البته ناگفته نماند چندین بار قبل هم ویزیت میشدم نوبت میگرفتم ولی کنسلش میکردن …
تا اینکه بالاخره ویزیت و نوبت رو برام مشخص کردن من هم در موعد مشخص مراجعه کردم یک روز قبل بستری شدم و آزمایشات مختلف و عکس و… رو کامل ازم گرفتند
⚫️محمد بهامین آسمانی: قبل از عمل از کدام قسمت های بدنتان عکس گرفتند ؟!
⚪️یه عکس کلی بصورت لخت از بدن.. چندتا عکس هم از الت تناسلی ران پا.. حالا دقیق یادم نیست
صبح روز عمل ساعت ٧ پرستار اومد دنبالم و بهم گفت آماده باش تا بریم برا عمل.. و منم خودمو آماده کردم لباس اتاق عمل رو پوشیدم و رفتم…
ساعت ٧/۵ صبح عملم رو شروع کردند من هرچه منتظر شدم تا خود دکتر فروتن بیاد توی اتاق عمل اثری از دکتر فروتن نبود
از پرستارا پرسیدم دکتر فروتن کجاس چرا نیستن فقط,میگفتن میاد ولی من تازمانی که بهوش بودم دکتر فروتن رو ندیدم
تا اینکه ساعت ۴ عصر من رو از اتاق عمل بیرون آوردند و به بخش مراقبتهای ویژه منتقل کردند..
باز منتظر بودم دکتر فروتن بیاد بالاسرم تا ازش بپرسم عملم چطور بود ولی اونجا دکتری به اسم عباس زاده مرتب منو چک میکرد
و اونجا بود که متوجه شدم اصلا دکتر فروتن منو عمل نکرده و دستیارش دکتر عباس زاده عملم رو انجام داده و من مثل موش آزمایشگاهی شده بودم..
دکتر عباس زاده دکتری جوان و بی تجربه تو زمینه عمل فالو بود..
روز اول عملم به نظر همه چی خوب بود تا اینکه روز دوم پرستار بخش به دکتر سریع تماس گرفت و گفت فلپ کبود شده و داره پس میزنه
منو سریع آماده کردند و بردند توی اتاق عمل و قسمتهای بالاتر رو برش زدند تا رگ جدید بهش متصل کنند تا خونرسانی بشه… باز به بخش مراقبت های ویژه برگردوند و…
من پنج شش بار در طول روز به اتاق عمل میبردند تا شاید بتونن فلپ رو برگردونن
بار آخر دکتر عباس زاده با دکتر فروتن صحبت کرده بود که جریان از این قراره و دکتر فروتن اومد تو اتاق عمل و گفت دیگه بیهوشش نکنید
از نخاع منو بی حس کردند دوباره عمل کردند تا شاید فلپ زنده بمونه ولی متاسفانه دیگه انقد دستکاری شده بود که جای سالمی برام نمونده بود…
خلاصه فلپ رو برداشتن و منو به بخش منتقل کردند و من به حدی ناراحت بودم که صدای ناله و گریه ام تمام بخش رو گرفته بود..
دیگه داغون بودم… چون تمام بدنم دستم ران پای چپم همه جام زخمو داغون بود ولی هیچ نتیجه ای نگرفته بودم و داشتم دست خالی برمیگشتم خونه..
یک هفته منو نگه داشتن تا مطمعن بشن پیوند پوست دستم مشکلی پیدا نکرده باشه.. بعد مرخص شدم.. و بدترین خاطره ی زندگیم برام رقم خورد..
من اون زمان بخاطر درگیری با خانواده هیچ همراهی هم نداشتم بعد درب و داغون تک و تنها راه افتادم رفتم.. فقط خدا میدونه اون زمان چی به من گذشت 😔
مصاحبه کننده: محمد بهامین آسمانی
منبع: هلپ ترنس سنتر – شبکه اطلاع رسانی ترنسجندر و تغییرجنس
https://helptranscenter.org
Copyright © 2017 محمد بهامین آسمانی https://helptranscenter.org/ هلپ ترنس سنتر – شبکه اطلاع رسانی ترنسجندر و تغییرجنس All Rights Reserved
آخرش چی شد آلت تناسلیت؟
لایکلایک