1

نقد برنامه پرگار بی بی سی، که نام «تراجنسی» را با خود یدک می کشید در واقع به مطالبه حقوق همجنس گرایان از حاکمیت ایران و بازتولید ترنس ستیزی پرداخت

برنامه پرگار با موضوع «تراجنسی ها» از شبکه بی بی سی با حضور
شیوا دلدار تراجنسی ایرانی، سیامک ظریف کار روانشناس در آلمان و آشنا با مسائل تراجنسی ها و شادی امین فعال حقوق همجنس خواهان و ترنسجندر ها و مولف کتاب جنسیت ایکس برگزار شد.

در اجرای این برنامه مجری مدیریت بحث را به خوبی انجام می دهد و با طرح سوالاتی گفتمان را هدایت می نماید و سعی بر این دارد که در ذهن مخاطب هیچگونه ابهامی باقی نماند و تا حدی موفق عمل می کند، نکته منفی که در صحبت های ایشان از ابتدا تا انتهای برنامه به چشم می خورد ، استفاده اشتباه از عبارات جنسیت GENDER و جنس SEX است
که موجب می شود مخاطب نتواند درک درستی از هویت جنسیتی و جنس فیزیکی داشته باشد که این مسئله ضعفی در برنامه ای جامع و کارشناسانه محسوب می شود.

ابتدای برنامه با پخش مصاحبه ای از دنیا ، همجنس گرای ایرانی آغاز می شود که به دلیل سنت و فرهنگ و فشار های جامعه ایران به اشتباه تصور می کرده یک تراجنسی ست.

مشخص می شود هدف کلی برنامه بررسی شرایط اجتماع، عوامل و فشار های خارجی خصوصا در جمهوری اسلامی ایران بر شناخت درست جنسیت و هویت یابی اشخاص و تعیین گرایش جنسی شان بطور آزادانه است.

در ادامه برنامه همانطور که از صحبت های خانم شادی امین ، فعال حقوق همجنس خواهان بر می آید ، در ایران به علت وجود قوانین بخصوصی، حتی رواندرمانگران اجازه رفتار خارج از چارچوب قوانین جمهوری اسلامی نخواهند داشت و این موجب می شود رواندرمانگران سعی در سوق دادن اشخاص به یک سمت و سوی مشخص داشته باشند و از جمله به عقیم سازی اجباری اشاره می نماید.

یک مثال از این جهت دهی های رواندرمانگران تشخیص ترنس حتی برای اشخاص همجنس خواه و سوق دادن آنان به انجام جراحی می باشد. این مسئله تا حدی درست است ، چرا که در کشور ایران تنها زن و مرد سیسجندر مورد پذیرش شرع و قانون است. اما تشویق اشخاص ، خصوصا همجنسگرایان به انجام اعمال جراحی قابل تعمیم به تمامی مراکز نیست ، چرا که حتی بعضی اشخاص ترنسجندر نیز در ایران برای اخذ مجوز تغییر جنس مراحل بسیار دشواری را طی می کنند و اخذ مجوز برای همگان آسان نمی باشد.
اگر مواردی از اشخاص همجنسگرا به اجبار اشخاص و یا مراکز معتبر و واجد شرایطی به تغییر جنس سوق داده شده است ، در یک برنامه جامع و کارشناسانه انتظار می رود هر صحبتی جهت پذیرش مخاطب ، با ارائه اسناد و مدارک بیان شود
چرا که کلی گویی و بیان صحبت های نا مستند ، نکته منفی در برنامه کارشناسانه محسوب می گردد

امین می گوید زمانی که فردی متوجه تفاوتش با اشخاص دیگر شد دو رویکرد پیش رو دارد ، که یکی از آنها سرکوب گرایش همجنس گرایانه و تطبیق خود با ایده آل های جامعه است چرا که جامعه تعریف و ایده آل های کاملا مشخصی از زن و مرد دارد و گرایش جنسی اشخاص در جامعه «دگر جنس گرا» و به جهت تولید مثل پیش بینی شده است.

ایشان در صحبت هایشان اشاره می کنند که اصلی در حقوق بین الملل وجود دارد که اشخاص باید بتوانند رضایت آزادانه و آگاهانه برای هر اقدام پزشکی داشته باشند و همچنین اشخاص در جامعه چه مایل به انجام تغییر باشند و چه نباشند ، باید از حق و حقوق یکسانی برخوردار باشد.

امین همچنین اطلاع رسانی در جامعه ایران با وجود پذیرش مسئله تراجنسی ها از جانب شرع ، ضعیف می شمارد و می گوید حتی در انجام چنین اطلاع رسانی هایی ، فرد ترنس یک بیمار قابل ترحم جلوه داده می شود که این مسئله موجب شده با موضوع ترنسکشوالیسم در حاشیه برخورد شود.

همچنین اشخاص بدلیل شرایط جامعه ایران امکان تجربه واقعی نقش جنس دلخواه را ندارند و تحقیر ترنس ها از سوی خانواده به دلیل سنت ممکن است اعمال شود

امین اشاره می کند ترنس ها بیمار نیستند بلکه دچار بحران می باشند و علت آن اجتماع است. جامعه باید به اشخاص اجازه دهد بدن خود را آنگونه که می خواهند داشته باشند.

مسئله مهم دیگری که شادی امین به آن اشاره می کند ، استقلال هویت جنسیتی و گرایش جنسی ست اما از انجایی که در ایران همجنسگرایان منحرف خوانده می شوند و این مسئله حتی در دانشگاه های ایران تدریس می شود ، اما ترنس ها مورد پذیرش واقع هستند ، لذا همجنس گرا ستیزی در میان ترنس ها بسیار به چشم می خورد چرا که تمایل دارند خود را از دسته همجنس گرایان جدا بدانند و همین امر سبب شده مبحث هویت جنسیتی و گرایش جنسی در ایران به خوبی درک نشود.

اما نکته منفی این جا ست که تعریف هویت جنسیتی و گرایش جنسی باید از ابتدای برنامه مطرح می شد. زمانی که موضوع و نام برنامه «تراجنسی» است ، مخاطب انتظار دارد صحبت هایی جامع پیرامون این موضوع انجام شود ،

اما متاسفانه تعاریف مهم جنس ، جنسیت ، گرایش های جنسی و … بدرستی بکار نمی رود و عمده موضوع مورد بحث ، موضع گیری در برابر حکومت ایران و دفاع از حقوق همجنسگرایی می شود و موضوع اصلی برنامه به حاشیه رانده می شود

شادی امین در پاسخ به سوال مجری مبنی بر محیطی یا زیستی بودن تراجنسی شدن ، اشاره به نقش ترکیب این عوامل در ایجاد ترنسکشوالیسم دارد. او می گوید بعضی مواقع دلیل ژنتیکی ست که در این صورت نیاز به تغییر جنسیت است. ایشان هیچگونه تفکیکی میان اشخاص ترنسجندر و اینترسکس انجام ندادند.
شاید مخاطب برنامه به اشتباه متوجه شود ایجاد ترنسکشوالیسم به دلایل ژنتیکی است !

از برنامه کارشناسانه انتظار می رود اطلاعات و صحبت ها با دقت و با ذکر جزئیات و پرهیز از کلی گویی انجام شود و از هر گونه مطالب و صحبت های ابهام آمیز جلوگیری بعمل آید

از نظر ایشان سه رویکرد زیست شناسانه ، جامعه شناسانه و روانشناسانه در این موضوع دخیل هستند و می گویند به دلیل ورود 40-50 ساله ترنسکشوالیتی به عرصه علم ، تحقیقات فراوانی روی این موضوع صورت نگرفته است.

نقاط قوت صحبت های شادی امین ، توصیف نسبتا خوب از شرایط جامعه ایران ، عدم وجود شرایط مناسب جهت هویت یابی فرد ، برخورد خانواده و سنت با ترنس ها و همجنسگرایان می باشد.

از نکات منفی می توان به عدم توضیح بیشتر در رابطه با تغییر جنس به دلایل ژنتیکی اشاره کرد چرا که ترنسکشوالیسم مسئله مربوط به نا هماهنگی هویت جنسیتی و جنس فیزیکی است و مبحث اختلالات ژنتیکی و اینترسکس ها (و در موارد نادر هرمافرودیت ها) از این مقوله کاملا جدا می باشد که در صحبت های ایشان و بطور کلی این برنامه هیچگونه اشاره ای به آن نشده است.

به دفعات شاهد آن هستیم که در جامعه ایران ، ترنس ها به اشتباه «دو جنسه» خطاب می شوند ، لذا انتظار می رفت تفکیک کاملی جهت رفع ابهام چنین اشتباهاتی میان این دو قشر محترم صورت می پذیرفت.

همچنین با دفاع از حقوق همجنسگرایان در ایران ، حق موضوع اصلی برنامه «تراجنسی ها» ادا نمی شود و اینگونه به مخاطب القا می شود که هر شخصی که خود را تراجنسی (ترنسکشوال) هویت یابی نموده و مایل به انجام اعمال تغییر جنس است ، بدلیل محدودیت های جامعه ایران ، فشار های ناشی از اجتماع و هویت یابی نا درست بوده است

بیان این صحبت در برنامه ای کارشناسانه و در شرایطی که بسیاری از ترنسکشوال ها در ایران به سختی مورد پذیرش خانواده قرار می گیرند و با دشواری های فراوان رو به رو هستند ، سنجیده نمی باشد

در این میان سیامک ظریف کار به نکته مهمی اشاره داشتند که «کار رواندرمانگر ، قضاوت نیست»

همچنین اشاره داشتند که نسل جدید رواندرمانگران در ایران آگاه تر هستند و به این گونه نیست که تمامی رواندرمانگران در ایران نا آگاه و در جوامع اروپایی کاملا آگاه باشند.

چرا که بعضی همکارانشان در اروپا نیز سعی بر سوق دادن اشخاص دارای بحران هویت به سمت و سویی هستند.

ظریف کار در این جا نکته مهمی را باز گو می کند که طبق تعریف دسته بندی جهانی بحران های روانی (ICD) ، تا شماره 10 این دسته بندی ترنسکسوالیته جزء اختلالات روانی محسوب می شده اما از شماره 11 این دسته بندی ، از لیست بیماری های روانی خارج شده است.

ترنس بودن نه بیماری و نه اختلال است و تاکید بر متفاوت بودن معانی عبارات بحران و اختلال دارد و اضافه می کند ، شخص دچار بحران است چرا که زجر می کشد اما اختلال ندارد و اگر این بحران بر طرف نشود ، منجر به اختلال خواهد شد.

در سخنان سیامک ظریف کار ، نکات مثبت به چشم می خورد ،
از جمله رفع ابهام این مسئله که «ترنس ها بیمار نیستند » ، بسیار مفید بوده است.

شیوا دلدار که در ابتدای برنامه به اشتباه توسط مجری به شخصی که اعمال جراحی در ایران انجام داده است ، معرفی می شود ، یکی از اشخاصی ست که خود را از لحاظ هویتی تراجنسی با گرایش جنسی همجنس گرا معرفی می کند.

شیوا دلدار از خاطرات کودکی و هویت یابی اش صحبت می کند و می گوید از اندام جنسی اش نا خوشنود بوده و هست و فکر می کرده در آینه شخص دیگری را می بیند. وی به مدت شش سال است از ایران مهاجرت کرده است.

شیوا در صحبت هایش به ملال های مختلف اشخاص اشاره می کند و می گوید بعضی اشخاص عقیده دارند تمام بدنشان اشتباه است در حالی که برای بعضی اشخاص قسمتی اشتباه وجود دارد.

او خود را جدا از تمامی دسته بندی های زن و مرد اجتماع می داند و می گوید پیش تر هیچ موقع نمی توانستم مردی باشم که جامعه می خواسته و الان نیز نمی توانم زنی باشم که جامعه می خواهد و فقط می خواهم خودم باشم و سعی در کسب رضایت جامعه ندارم چرا که سعی در کسب رضایت اجتماع ، انسان را به خودکشی سوق می دهد. او اضافه می کند که جامعه او را به هیچ عنوان زن نمی پذیرد و تفاوتی در نوع جامعه ندارد.

شیوا می گوید هویت یابی اش کاملا شخصی بوده و ارتباطی به فشار و تلقینات اجتماعی نداشته است چرا که این مسائل مرتبط به جامعه ایران است که همگان سعی در تطبیق خود با جامعه دارند و اما ایشان در اروپا و آزادانه زندگی می کرده است.

شیوا می گوید در ایران هر مردی که به همجنس خود گرایش فیزیکی و عاطفی داشته باشد ، زن تلقی می شود و گی ها مجبور به تغییر جنس می شوند چرا که چاره ای جز این ندارند. شیوا خودش را نه زن و نه مرد می داند اما می گوید همیشه احساس زنانگی داشته است.

اشتباه در بکار بردن عبارات جنس و جنسیت در صحبت های او بسیار به چشم می خورد. او در حال انجام هورمون درمانی ست و هیچ گونه اعمال جراحی روی اندام جنسی خویش انجام نداده است و می گوید زن و مرد بودن را در هویت اشخاص می داند و نه در اندام جنسی.

شیوا دلدار اضافه می کند اشخاص هیچ موقع با انجام جراحی نیز در اجتماع زن کامل محسوب نمی شوند و از پشت سر «مرد» خطاب می شوند. همچنین ایشان اضافه می کند اندام جنسی ساخته دست پزشک از نظرش با آنچه طبیعت ساخته هیچ شباهتی ندارد و می گوید هیچ موقع نمی تواند زن کامل شود.

در این میان شادی امین به جنسیت سوم اشاره می کند و می گوید این مسئله در بعضی کشور ها پذیرفته شده است و اضافه می کند اشخاصی هستند که خود را جنسیت دیگری معرفی می کنند و از پذیرش جنسیت سوم در کشور های آسیای شرقی از جمله بنگلادش ، پاکستان و هند که از لحاظ فرهنگی به ایران نزدیک هستند ، صحبت می کند.

در صحبت های شیوا دلدار نوعی «تعمیم» به چشم می خورد،

شیوا دلدار دیدگاه خود را از لحاظ پذیرش اجتماعی و همچنین تکامل پس از جراحی «تعمیم «می دهد ، و این مسئله با صحبت خود ایشان مبنی بر اشاره به ملال های مختلف کاملا در تضاد است.

چرا که شخصی ممکن است حتی بدون هیچگونه اعمال جراحی و تنها با انجام هورمون درمانی به احساس تکامل برسد.

اما شخص دیگری ممکن است حتی با بهترین اعمال جراحی خود را کامل نیابد و این احساس درونی قابل تعمیم نمی باشد.

همچنین استفاده اشتباه از واژگان جنسیت GENDER و جنس SEX در صحبت های شیوا دلدار بسیار به چشم می خورد.

شیوا که به عنوان نماینده ای از تراجنسی های ایرانی و آشنا با مسائل تراجنسی ها و جامعه ایران به برنامه دعوت شده است ، در نحوه صحیح بیان ترنسکشوالیسم ، ضعیف عمل می کند.

همچنین تراجنسی ها «جنسیت سوم» نیستند ،

شیوا دلدار که پیش تر خود را در برنامه تراجنسی معرفی کرده بود با اشاره به صحبت هایی چون «من نه زن هستم و نه مرد و تنها خودم هستم» موجب صحبت شادی امین در رابطه با جنسیت سوم و مسائل مربوط به آن شد که ذهن مخاطب ممکن است به اشتباه به موضوعی منحرف شود که ترنسکشوال ها جنسیت سوم هستند که تصوری کاملا نا درست است.

شیوا همچنین اشاره می کند در ایران ترنس ها را «می برند و عمل می کنند» مانند این که یک مرد را اخته کرده باشد. پیش از عمل باید سال ها هورمون تراپی انجام شود در صورتی که در ایران شخص هنگام عمل حتی یک قرص هم مصرف نکرده است. در اروپا برای تشخیص بهتر هویت فرد پیش از جراحی ، یک سال زندگی در نقش دلخواه را تجویز می کنند.

این مسئله درست است که به دلیل نا آگاهی بعضی از رواندرمانگران ، جراحان و خود اشخاص ترنسجندر در ایران ، هورمون درمانی ، هویت یابی و جراحی بصورت کاملا صحیح و طبق اصول WPATH انجام نمی شود. اما این مسئله همواره به معنی «اجبار در انجام روند نه چندان صحیح» نیست. چه بسا اشخاصی که مراحل بسیار دشواری جهت اخذ مجوز تغییر جنس طی می کنند.

بیان این مسئله که «اجتماع در هر صورت ترنسکشوال ها را نمی پذیرد» ، آن هم در برنامه کارشناسانه که مخاطب اصلی آن جامعه ایران می باشد و با توجه به دشواری های فراوانی که بسیاری از ترنسکشوال ها در برابر جلب پذیرش و حمایت خانواده رو به رو هستند ، بسیار نسنجیده و تعمیم آمیز است

همچنین این صحبت شیوا که «در ایران هر شخصی گرایش جنسی و عاطفی به همجنس خود داشته باشد ، زن تلقی می شود» نا درست است و نوعی نا آگاهی از شرایط جامعه ایران در صحبت هایش به چشم می خورد.

شیوا در صحبت هایش اشاره دارد «جراحی اندام جنسی با مشکلات و عوارض بی نهایت همراه است و اشخاصی که زن و زنانه هستند و با اندام جنسی یک مرد ، حتی در ایران خواهان بیشتری دارند» در این صحبت نیز ، نوعی «تعمیم» و بیان مسائل «غیر علمی» به چشم می خورد.

از شخصی که در برنامه ای کارشناسانه دعوت می شود ، انتظار می رود روی تک تک کلماتش دقت و حساسیت لازم بخرج دهد، چرا که ممکن است شخصی آینده اش را بر پایه چنین صحبت هایی پایه گذاری کند و هر صحبت تاثیر فراوانی در سرنوشت اشخاص بسیاری داشته باشد.

شیوا مبحث هویت جنسیتی و میل درونی به انجام جراحی جهت رسیدن به آرامش و کمال را با مقوله «جذبه جنسی» به شیوه ای کاملا نا درست ترکیب می کند،

آن چه که بسیار حائز اهمیت است ، ترنس ها برای یافتن «جذبه جنسی» و «خواهان» تصمیم بر انجام یا عدم انجام اعمال جراحی نمی گیرند و مقوله «هویت جنسیتی» و «جذبه جنسی» کاملا مستقل از هم می باشند.

همچنین شیوا هیچ صحبتی از منظور خود از بیان «عوارض بی نهایت جراحی اندام جنسی» به میان نمی آورد.

آنچه که مسلم است اگر اعمال تغییر اندام جنسی در جهان با «عوارض بی نهایت» همراه بود ، بدون شک انجام این اعمال جراحی متوقف می گردید.

هر گونه اعمال جراحی دارای ریسک هایی ست که شخص پیش از تصمیم به انجام ، از تمامی نکات مثبت و منفی جراحی آگاهی می یابد و با دید باز تصمیم بر انجام یا عدم انجام جراحی می گیرد.

چه بسا اشخاصی که با انجام جراحی اندام جنسی ، به احساس تکامل و آرامش رسیده و با «عوارض بی نهایت» نیز مواجه نشده اند. لذا این صحبت نا مستدل و «تعمیم آمیز» شیوا دلدار در برنامه کارشناسی شده ، دور از انتظار است

شیوا در پایان به تفکیک هویت جنسیتی و گرایش جنسی می پردازد و این دو مقوله را موضوعات مجزایی معرفی می کند و اشاره دارد که فرد تراجنسی می تواند دگر جنس گرا ، همجنس گرا یا دو جنس گرا باشد و می گوید در کشور نروژ بیشتر اشخاص ترنسجندر ، همجنسگرا نیز می باشند.

این مسئله نقطه قوتی در صحبت های ایشان است ، چرا که بسیار مهم است اشخاص بدانند «هویت جنسیتی» ، «گرایش جنسی» ، «جذبه جنسی» و … مقوله های کاملا مستقل از هم می باشند

بطور کلی برنامه پرگار پخش شده از شبکه بی بی سی در توصیف شرایط جامعه ، قانون ، اجتماع ، برخورد رواندرمانگران و تاثیر عوامل اجتماعی بر هویت یابی افراد تا حدودی موفق عمل کرده است.

با این حال در این برنامه ی بی.بی.سی نیز شاهد فضای مقابله جویانه با حاکمیت ایران و اعمال جهت گیری های سیاسی می باشیم و همچون گذشته، می بینیم که با طرح موضوع تراجنسی بیشتر به مطالبه حقوق سایر اقلیت های جنسی از حاکمیت ایران می پردازد.

این انصاف نیست که ما به خاطر نشان دادن فشارهایی که بر همجنسگرایان می شود، در واقع اراده شخصی ترنسکشوال ها را زیر سوال ببریم و بگوییم هر کسی که میخواهد عمل جراحی تغییرجنس انجام بدهد، تحت فشار بوده است. و این در واقع رویکرد درستی نیست. و متاسفانه ما به جای اینکه رفع همجسگراستیزی بکنیم، ترنس ستیزی درست میکنیم. یعنی ذهن افراد را مشوش میکنیم که هرکسی که میخواهد تغییرجنس بدهد، در واقع همجنسگرا است که به ناچار به زیر تیغ جراحی رفته است.

ای کاش برای بهبود وضعیت همجنسگرایان، از روش دیگری به غیر از زیر سوال بردن عمل های تغییرجنس، ترنسکشوال ها و مجوز گرفتن در ایران استفاده می کردند.

همچنین از کارشناسان برنامه انتظار می رفت اطلاعات جامع تری در رابطه با روند اخذ مجوز در ایران ، پزشکی قانونی و رواندرمانگران مورد پذیرش ، شرایط اشخاص و … داشته باشند و بررسی موشکافانه تری انجام دهند.

عدم بکار بردن صحیح عبارات جنس و جنسیت ، تراجنسی و تراجنسیتی خود از نکات منفی پر رنگ برنامه است که متاسفانه از ابتدا تا پایان تکرار می شده است.

همچنین اینگونه که از عنوان برنامه بر می آمد ، بررسی همه جانبه ای در رابطه با موضوع تراجنسی ها انتظار می رفت ، اما در برنامه بررسی موضوع تراجنسی «تنها» از لحاظ اجتماعی و با تمرکز بر جامعه ایران انجام پذیرفت و ابعاد دیگر بطور کامل نادیده گرفته شد

این برنامه که نام «تراجنسی» را با خود یدک می کشید ، صحبتی همه جانبه از دشواری های فراوانی که ترنسکشوال ها با آن رو به رو هستند، به میان نیاورد و موضوع اصلی مورد بررسی در این برنامه ، فشار ها و محدودیت های حکومت ایران و دفاع از حقوق همجنسگرایان بوده و موضوع اصلی «تراجنسی ها» در حاشیه این مسائل مورد بررسی قرار گرفت

در این برنامه تعریف جامعی از «جنسیت» ، «جنس» ، «گرایش جنسی» ، «جذبه جنسی» ، «تراجنسیتی» ، «تراجنسی» ، «جنس سوم» ، «اینترسکس» و … ارائه نشد و بعضی از این عبارات مهم از همان ابتدای شروع تا پایان برنامه به اشتباه و به جای یکدیگر به کار برده شده است.

مسئله بسیار مهم دیگر ، دقت و حساسیت بسیار روی تمامی صحبت ها می باشد. چرا که مخاطبان برنامه اشخاص بسیاری از اقشار مختلف جامعه هستند و چه بسا تک تک کلمات روی آینده و زندگی اشخاص بسیاری تاثیر گذار باشد که متاسفانه در چند جا «تعمیم» و «صحبت های نادرست و غیر علمی» به چشم می خورد که به تفصیل بررسی شد.

در پایان امیدواریم در آینده فرهنگسازی مسائل مرتبط با تراجنسی ها با دقت و حساسیت بیشتری انجام پذیرد و شاهد برنامه های جامع تر و مفید تری باشیم

⚠️هویت نویسنده محفوظ است.
🌐منبع: هلپ ترنس سنتر – شبکه اطلاع رسانی ترنسجندر و تغییرجنس
https://helptranscenter.org

Copyright © 2016  https://helptranscenter.org هلپ ترنس سنتر – شبکه اطلاع رسانی ترنسجندر و تغییرجنس  All Rights Reserved