مصاحبه – روند بسیار سختگیرانه اخذ مجوز تغییرجنس در تهران توسط قاضی «عباس قادری» شعبه 45 دادگاه امور حسبی در کریم خان زند
مصاحبه کننده: محمد بهامین آسمانی
⚠️هویت مصاحبه شونده محفوظ است و برای حفظ حریم خصوصی و ناشناس بودن مصاحبه شونده، برخی جزییات حذف و یا تغییر داده شده است.
⚫️محمد بهامین آسمانی: آیا قاضی «عباس قادری» شعبه 45 دادگاه عمومی حقوقی مجتمع قضایی ویژه امور حسبی در کریم خان زند مسئول رسیدگی به دادخواست شما است؟!
⚪️بعله متاسفانه
⚫️محمد بهامین آسمانی: از چه سالی برای اخذ مجوز تغییرجنس اقدام کردید و چه روندی را طی نمودید؟!
⚪️بنده سال 94 رفتم انستیتو تهران و روانپزشکم دکترصالحی بودن، دوجلسه ایشون رو ملاقات کردم و جلسه دوم گفتن که ما دیگه باهم کاری نداریم، برو و مادرت رو راضی کن که بیاد. این پروسه راضی کردن خانواده من تا چند ماه طول کشید،
با مادرم رفتم انستیتو و دکترصالحی خودشون بهم نامه داد که ببرم پیش قاضی و درخواست بدم ،دلیل اینکه خودش بهم نامه دادن این بود که بهش گفتم من از۱۶سالگی پیش مشاورای زیادی رفتم، گفت پس دیگ نمیخاد بری و معطل شی خودم بهت نامه میدم، آدرس دادگاه کریمخان شعبه۴۵رو به من دادن،
من هم رفتم با رئیس اونجا صحبت کردم،ایشون گفتن برو اول از همه به نزدیک ترین دفترخونه به خونتون درخواست بده و سوپیشینه هم بگیر،۷۲هزارتومن برای درخاستم ازم گرفتن. بهتره که دوستان صبح زود ساعت۸تو دفترخونه باشن چون خیلی شلوغه و نامه پزشک حتما همراه باشه.
سوپیشینه هم نزدیک ترین پلیس+۱۰به منزل رفتم،کپی شناسنامه وکارت ملی خواستن و یه قطعه عکس۳در۴ و ۴۲تومن ازم گرفتن.
سه روز بعد پیامکی از طرف جایی که درخواست داده بودم اومد ب این مضمون که درخواستم ثبت شده،رفتم شعبه۴۵کریمخان، با نامه ای که از دفترخونه بهم دادن،با پوشش و مانتو رفتم، چون برخورد قاضی رو نمیدونستم،
طبقه۴ام قاضی «عباس قادری» بودن، اجازه ندادن مادر و پدرم بیان داخل، باخودم صحبت کردن، منشیشون که یه خانومه گفت صورت ملیحی داری😒 من هم گفتم چون جسمم دختره، قاضی دید درخاستم رو و بهم برگه داد تا زندگیم رو بنویسم، گفت سیرتا پیاز زندگیتو بنویس، البته چیزهای مهم رو نوشتم و گفتم نوشتن زندگیم یه قرن طول میکشه و قاضی میگفت بنویس.
نوشتم و تشکیل پرونده دادم،گفتن برو سوپیشینه و رضایت نامه والدین بیار،حرف همیشگی این قاضی به تمام بچه ها اینه که کاراتو زود انجام میدم تا زودتر خلاص شی، اما دقیقا برعکسه،البته از حق نگذریم من هربار که میرفتم بدون نوبت وارد میشدم و کارمو زود انجام میداد،ولی همرو یک جا نمیگه انجام بدیم و وقت کشی میکنه.
با پدرو مادر رضایت نامه محضری گرفتیم بدین مضمون که در سلامت عقلی و جسمی ازادی اختیار، رضایت میدهیم فرزند مشترکمان عمل تغییرجنسیت انجام بده و نمیتوانیم رضایت خودرا پس بگیریم، ۷۴تومن هم اینجا تو محضر ازم گرفتن.
دوستان کپی برابراصل ۵تا بگیرید،چون قاضی ۲تا از من خواست، نیازتون میشه بعدا، جواب سوپیشینه هم ۱۰روز بعد اومد و هردو رو بردم شعبه ۴۵،اخرین مدرک تحصیلیم که دیپلم هستش رو هم بردم،
اینبار با لباس پسرونه رفتم،و منشی قاضی گفت چقدرعوض شدی و بهتر شدی، قاضی هم گفت اگه اینجا بگیرنت ب جرم این پوششت مسئولیتش با من نیستا! منم گفتم ایرادی نداره، و دفعات بعد هم همونطور با لباس پسرونه رفتم،
مدارک رو گرفتن و دوتا نامه بهم دادن و گفتن دو تا عکس۱۰در۱۵بیار، یکی رنگی یکی سیاه و سفید، با پوشش زنانه و «پشتش حتما مهر عکاسی باشه»
اما من ،هم دخترونه گرفتم هم پسرونه،خداروشکر که گرفتم، چون گفت حالا برو پسرونشم بگیر که من نشونش دادم😊😏
نامه ها یکی برای کلانتری و یکی برای پزشک قانونی بود، قاضی به من نگفتن که معاینه بکارت داره پزشک قانونی، من پرسیدم چیکارمیکنن؟؟ گفت با توجه به اصول خودشون کارشون رو انجام میدن.
من نامه رو دادم پدرم و ایشون بردن کلانتری و سرباز فرستادن تا پرس و جوی محلی ازما انجام بشه، ما مستاجریم و هرسال محل سکونتمون عوض میشه، خودم چندسالی هست که دانشجوی یه شهر دیگه هستم،و بخاطر پوشش مانتو و،،،زیاد ازخونه بیرون نمیرم، طبیعیه که هیچکس منو نشناسه،
و تو نامه کلانتری نوشتن که کسی منو نمیشناسه،و قاضی گفت یه ادرس بده که یکی بشناستت😒
من بهش گفتم ما مستاجریم، هرسال عوض میشه خونمون، خودم چند ساله شهرستان دانشجوام، طبیعیه کسی نشناستم خب، قاضی گفت نمتونم کاری کنم برات بگرد ادرس یه جایی رو بده ک بشناسنت
و استشهاد محلی هم می خواد ازت که 4 تا مرد امضا و مهرکنن و مسجدم مهر بزنه؛ میگه هردوش باید باشه، هم نامه کلانتری و هم استشهاد محلی.
تازه مهر و امضا 4 تا مرد هم کافی نیست، کپی شناسنامه و کارت ملی هر 4 تاشونم که امضا کردن باس باشه، من نمیدونم اخه مردم مگ اعتماد میکنن ک کپی مدارکشونو بدن؟؟؟؟؟
پزشک قانونی هم رفتم،چون ۸صبح اونجا بودم نفر دومی بودم که رفتم داخل و خیلی معطل نشدم، 82تومن برای معاینه بکارت و مشاورروانپزشکی ازم گرفتن،
اول رفتم روانپزشک و برخورد دکترها خیلی خوب بود، باهاشون صحبت کردم و قسمت هایی از زندگیم رو گفتم، بعد هم معاینه سلامت رفتم،ب دکتر گفتم اگه میشه منو معاینه نکنید😞
دکتر گفت ما اصلا ترنس ها رو معاینه نمی کردیم تا یک ماه پیش و دلمون نمیخاد ناراحت شید، من خیلی می ترسیدم از معاینه و دوران قاعدگی بودم،و نشد معاینه بشم،
دکتر گفت بیندرتو دربیار تا سینت رو ببینم، گفتم در نمیارم همینطوری ببینید دیگ،اگه نداشتم که بانداژ نمیکردم خودم رو،
گفت نمیشه قاضی خواسته تا ببینیم بدنتون از لحاظ جسمی توانایی عمل رو داره یا نه، من پیراهنم رو دادم بالا و خــــــیلی کم بیندرمو دادم بالا تا دید یه مقدار😞😞
گفت شلوارت رو هم دربیار، باید ببینیم مثانت قدری هست که بشه عمل کرد یا نه😣 انقدناراحت بودم که اشک تو چشمام بود،خیلی کم نشونشون دادم😞😖
یک ساعتی معطل بودم تا یه نامه بهم دادن، سریع رفتم شعبه ۴۵و نشون قاضی دادم، گفت معاینه پرده بکارتت کو؟؟ گفتم نمیشه انجام ندم؟؟ من اگه می تونستم رابطه داشته باشم که مریض نبودم عمل کنم،گفت ن بایدمعاینه شی،
یه نامه دستی نوشتم که اینجانب اشتبااااه کردم درخاست قاضی رو نادیده گرفتم و معاینه نشدم، بعدگفتم حاج اقا من قاعده بودم نمیتونستم خب،گفت بنوس😑
خلاصه دوباره یه نامه دادن بهم ببرم پزشک قانونی،رفتم و معاینه شدم، دو تا پزشک خانوم معاینم کردن😞 و یه نامه دادن برای قاضی و یه برگه برای انستیتو با این مضمون که پس از انجام روانکاوی برای انجام کمیسیون به اینجا مراجعه شود.
من میدونستم قاضی چی میخاد و زودتر همه چیز رو اماده میکردم، اما گویا قاضی از این حرکت من بدش اومد، از پدرخواستم استشهاد نامه محلی تهیه کنه، همسایه ها امضا کردن و حاج اقا مسجد ب زور امضا ومهرکرد، چون میگفتن منو نمیشناسن،
وقتی دادم به قاضی استشهاد محلی و نامه پزشک قانونی رو، گفت این استشهاد ناقصه، باید کپی کارت ملی و شناسنامه و ادرس و نام و فامیلی و شغل و شماره کسایی که امضا میکنن باشه😦😦
گفتم حاج اقا کی میشناسه مارو اخه؟؟ نمیدن ک اینارو،،، گفت نمیدونم برو تهیه کن بیا،،،
این رفت و امدهای من یک ماه طول کشید و من هنوز بعد دو ماه استشهادنامه و نامه کلانتری تهیه نکردم، چون هیچکس نمیشناستم، فعلا هم نامه پزشک قانونی رو دادم انستیتو تا برام دکتر تعیین بشه، منتظر تماس انستیتو هستم تا ببینم کی شروع روان درمانیم🙃
در کل چیزمهمی که من یادگرفتم توی این بروکراسی شعبه ۴۵این بود که در کارهای دادگاهی سحرخیز باش تا کامروا شوی😉
مصاحبه کننده: محمد بهامین آسمانی
🌐منبع: هلپ ترنس سنتر – شبکه اطلاع رسانی ترنسجندر و تغییرجنس
https://helptranscenter.org
Copyright © 2016 محمد بهامین آسمانی https://helptranscenter.org هلپ ترنس سنتر – شبکه اطلاع رسانی ترنسجندر و تغییرجنس All Rights Reserved